از انتصاب به عنوان مسئول راه اندازی موقت تا ورود به هفدهمین سال مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی اوز
عبدالعزیز خضری*: درست ۱۶ سال قبل در چنین روزی(۳تیرماه ۱۳۸۶) ابلاغی با امضای دکتر عبداله جاسبی، رئیس وقت سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، برایم صادر شده بود تا در یک مهلت شش ماهه البته با لحاظ واژه موقت، مرکز آموزشی اوز را راه اندازی نمایم.
شاید با به کار بردن واژه موقت درابلاغ باور نداشتند که دانشگاه آزادی دراوز راه اندازی شود.
پیش از دریافت ابلاغ، اقداماتی چون اخذ زمین صورت گرفته بود اما به خاطر بعضی جریانات به ناچار پیگیری امور را متوقف نمودیم تا به مرور فرصت راه اندازی رقم بخورد.
از آنجا که از دانش فنی و تخصصی در دانشگاه آزاد بی بهره بودیم، موقع دریافت ابلاغ احساس کردم کار ساده ای پیش رویمان نیست.
با این حال با دریافت حکم و تجربه اشتغال در بیمارستان امیدوار اوز، لازم دیدیم افق های بلند را در نظر بگیریم و بر اساس آن تصورات احتمالی و شاید هم خیالی که حداقل در ذهن خودم قابل دستیابی بودند کوشش به خرج داداه شود و شاید لازم بود به این مرحله رسید چرا که دانشگاه ها به خصوص موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی از جمله آزاد آن هم در شهرهای کوچک، با چشم انداز روشنی روبرو نبودند، برای همین می بایست دست به کاری زده می شد تا پایه های دانشگاه محکم شکل بگیرد.
قبلا زمینی به میزان شانزده هکتار آن هم در بخش ناهموار با وجود تپه های فراوان که برای تسطیح آن لازم به انجام هزینه بود، اهدا شد.
کتابخانه بانوی عصر اوز را تبدیل به محل اداری کردیم و با اجاره آموزشگاه مرحوم حاج محمدهادی خضری مشغول بازسازی شدیم.
از آن جا که همه این موارد قبلا بارها شرح داده و از افراد حقیقی با اسم نام برده شده است. به همین خاطر دیگر اسمی نمی برم.
هر چه پیش می رفتیم مشکلات بیشتر خود را نشان می دادند ولی به همان نسبت بر دانش اداری خاص دانشگاه آزاد افزوده می شد.
در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد نیرویی کارآمد و با نفوذ اهل اوز داشتیم که به زودی بازنشست می شد. ایشان می توانست بزرگترین پشتیبانی را از مرکز تازه تاسیس شهرش به عمل آورد.
در ایران نفوذ افراد حرف زیادی می زند. بعید نبود از ابتدا چندین رشته حداقل کاردانی برای مرکز اوز در دفترچه آزمون قرار بگیرد اما فقط یک رشته کاردانی مکانیک خودرو در دفترچه مرکز اوز درج شد.
واحد مادر (لارستان)وقتی اراده جدی را در مرکز اوز دید با تشکیل کلاس کارشناسی رشته حقوق موافقت کرد تا دانشجویان از مهرماه در اوز درس بخوانند .
نیروهای تازه استخدام می بایست آموزش می دیدند و بنابراین به جاهای دور و نزدیک و حتی تهران اعزام می شدند تا در سازمان مرکزی و ستاد استان از نزدیک با سامانه مروارید آشنا شوند.
ایشان همچنین به واحدهای دوردست تر عزیمت می کردند و یا کارشناسانی به دانشگاه دعوت می شدند و همکاران جوان مشتاق به یادگیری از این کارشناسان می آموختند.
این موارد به غیر از حضور در کارگاه های آموزشی و جلسات مختلف درون استانی بود. کارکنان در سال دوم حقیقتا به مرز پختگی رسیده و مرکز را نیز به خوداتکایی رسانیدند.
در سال دوم علاوه بر آن که شهریه دانشجویان را خود مرکز می گرفت بلکه اکثر امور توسط کارکنان انجام می شد.
حکم مسئول راه اندازی موقت در آخرین روز انقضا(۳دی ماه ۱۳۸۶) به یک ساله تبدیل و ۴ ماه بعد و دقیقا در تاریخ ۰۴/۰۲/۱۳۸۷ به رئیس تغییر یافت.
البته همه این ها با تلاش بی وقفه و مشارکت همگانی به پیش می رفت.
خوشبختانه به صورت آشکار و نهان مورد پشتیبانی بودیم و این بر اراده مان برای قرار گرفتن در همان مسیر افق های دوردست می افزود.
با نقل مکان به ساختمان ملکی در پردیس کوشش لازم برای اتمام آن جدی تر شد. در همین اوضاع ساختمان نیمه تمام که حتی فاقد راه ورودی مناسب بود، به کانون تجمعات اجتماعی و فرهنگی تبدیل شد.
امروز که وارد اولین روز از هفدهمین سال حضور در دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز می شوم، این موسسه از امکانات لازم برخوردار و حداقل از نظر کمی می توان روی آن حساب باز کرد. با این امید که از حال و آینده ای مطمئن برای توسعه کیفی برخوردار گردد.
بهتر است اضافه کنم خود به هیچ عنوان اصراری بر ماندن در این سمت رسمی ندارم و هر آن آماده خداحافظی از این موسسه آموزش عالی که در آن بسیار آموختم وصمیمانه مورد پشتیبانی قرارگرفتم، هستم.
تعهد به نیات بلند نیکوکاران، تعامل مناسب با بانی و هیئت امنای دفاتر دبی و اوز، مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی و مهم حسن همجواری با همکاران خوبم کمک کرد تا ۱۶ سال تمام در سمتم ماندگار باشم ولی بیشتر از توان ادامه کار برخوردار نیستم.
لینک کوتاه:
بنام خدا راندازی دانشکاه ازاد اسلامی مرکز اوز بر میگردد به سال هشتاد شش که ریاست محترم دانشگاه جناب اقای عبدالعزیز خعزی سرکار خانم رابعه بهبین اقای ناصر خعزی واینجانب محمد طاهر قا ضی زاده که در بازار چه حا فظ در طبقه دوم در کتابخانه بانو مستقر بودیم وبعد از یک ماه از انجا به محل دانشگاه در خیابان کمر بندی نقل مکان کردیم ودرست بیاد دارم درتاریخ سوم تیرماه هشتاد وشش درهمان روز حکم بنام حتاب آقای حاج عبدالعزیز خضری صادر شد که یک روز بزرگ بیلدماندنی را گرامی میداریم واز طرف خودم و کارکنان عزیز که بعضیها… ادامه »
با سلام عرض تبریک و خداقوت به مدیریت یکپارچه منطم دقیق و رو به پیشرفت جنابعالی
از خانم گلابی بخشدار مرکزی اوز. استدعا داریم. برای تابلو دهیاری. فیشور که زیر نظر. لار نشان. داده میشود وهم چنین. برق فیشور که تابع مدیریت برق. خنج. می باشد. فکری. به نماید وانرا به شهرستان اوز. منتقل کنید. با تشکر
باسلام و عرض خداقوت خدمت حضرتعالی
ان شاالله همیشه سالم و تندرست باشید 🌹
پول مجیک جانسون رو از ایدز و فرانچسکو آچربی رو از سرطان نجات میده و چه کارها که نمیکنه؟!!
آقای خضری خسته نباشید یک نفر بومی دلسوز. را برای ریاست دانشگاه. معرفی. نمایید. واینشالله که به عنوان یک فعال اجتماعی دلسوز از توان. وتجربیات. خودتان. در سایر امورات شهر. اوز و بخصوص برای پیشرفت. ورونق بیمارستان های. اوز استفاده نماییم. هنوز میتوانید. بسیار موثر. بحال شهر خودتان باشید. با تشکر
سلام دوست عزیز و مهربان
خدا قوت
بدون شک مدیریت جنابعالی همواره منشأ خیر و برکت بوده و از تلاش های ارزشمند و تاثیر گذار تقدیر و تشکر می نمایم آرزوی توفیق و سربلندی و سلامتی از خداوند منان خواستاریم
عقیل فلامرزپور ریس دفتر بازرسی و نظارت شورای نگهبان شهرستان اوز
سلام و خسته نباشید به جنابعالی – خسته نباشید برای همه سال های که برای دانشگاه آزاد زحمت شبانه روزی کشیدید – شما دانشگاه را به شاخص ترین دانشگاه اوز مبدل کردید و همه دانشگاه آزاد مرکز اوز را خانه خود می دانند- کارتان سخت است ولی برای مردان پولادینی همچون شما ناممکن نیست ادامه دادن – جسارت می کنم ولی تقاضا دارم با همه خستگی ادامه بدهید که دانشگاه بدون شما ، آن جایگاه را نخواهد داشت
خداقوت آقای خضری
ولی بنظر نمیاد واقعآ حالت بازنشسته را داشته باشید توسعه میکنم همچنان باشید
آرزوی موفقیت برای مدیر ساعی و دلسوز جناب خضری که برای دانشگاه آزاد اسلامی اوز ، واقعاً سنگ تمام گذاشتند و از همه ظرفیت های موجود برای پیشرفت آن بهره گرفتند … خداقوت
وقتی آقای مهدی زارع ریس دانشگاه آزاد. لار از آقای خضری تشکر میکنند. به معنی پایان کار. آقای خضری. است. ای کاش به جای. ایشان فردی. بومی. دلسوز که مورد تایید مردم. وخیران باشد. انتخاب. نمایند. تا چرخ دانشگاه همچون سابق. بچرخد اینکار بهترین تشکر چقدر دانی از ایشان ومردم. خیر. اوز. است. اینشالله
جناب آقای خضری جاداره همچنان در دانشگاه باقی بمانید لطفآ نروید اصلا آثار شخصی بازنشسته در شما دیده نمیشود متاسفانه برغم اصرار بعضی دلسوزان ودرحالیکه مسئولین دانشگاه علوم پزشکی شیراز حاضر بودند شما را نگهدارند آما اصرار کردید از بیمارستان بروید دیدید که چه شد شما مکان برای آنژیوگرافی هم آماده کردید نه تنها آنژیو بلکه سی تی اسکن هم آورده بودید نرفته بودید بیمارستان اوز اکنون پابپای بیمارستان گراش پیشرفت کرده بود وخیرین هم بیشتر کمک میکردند چون میدانستند پولیکه میدهند برای پیشرفت بیشتر بیمارستان استفاده میشود الانهم این اشتباه دردانشگاه تکرار نکنید وبمانید
جناب آقای خضری سلام بنظر من شما کارخدمت خارج از اندازه وتصور خودتان را کردید واقعآ بفکر وخانواده باشید مردم هم از شما کاملا راضی هستند خروج از دانشگاه تصمیم عاقلانه ای است دعای خیرخواهانه بدرقه راهتان
آقای خضری. در راه اندازی دانشگاه. آزاد. خدمت کرده آید ودرشهرهایی مانند. اوز. اوضاع. دانشگاه. آزاد. مثل. اوز. است بیشتر هم هرچه. در اینجا بمانید. تغییر حاصل. نم شود. اما. اعتقاد. دارم که شما. برای سایر فعالیت های اجتماعی. که. در زمینه. اب. جادهها. والخصوص وضع بیمارستان. وبهداشت. ودرمان. شهر. دارای. تجربیات. خوبی. هستید. که میتوانید. به اوز. بیشتر خدمت. نمایید. اینشالله