اسراء و معراج قسمت اول به قلم سیدمحمد هاشمی
در مورد واقعه اسراء و معراج سخن بسیار گفته شده و در کتب احادیث و تاریخ و سیرت بطور مفصل داستان آن واقعه آمده است ؛ لذا ما قبل از بررسی و نقد برخی نکات داستانی که معمولاً در افواه و برخی کتب گفته و خوانده و شنیده شده است به اصل آن داستان خواهیم پرداخت ، سپس مطالبی در نقد آن خواهیم نوشت.
داستان اسراء و معراج
۲۷ رجب اسراء و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم از مکه به قدس شریف و سپس عروج به آسمانها همراه جبرئیل امین و دیدار با جمال رب العالمین و پیامبران الهی
اسراء در لغت به معنی کسی را در شب راه بردن است و معراج از عروج و بالا رفتن از پله و نردبان آمده است.
در تاریخ حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم اسراء یعنی مسافرتی در جزئی از یک شب از مکه به قدس و معراج یعنی سفر از قدس به اعلی علیین و این دو مسافرت یعنی اسراء و معراج از نظر جمهور علماء و فقهاء بصورت جسمی بوده و جزو معجزات رسول الله صلی الله علیه وسلم می باشند.
بعد از عام الحزن [که رسول الله صلی الله علیه وسلم دو دلسوز و دو پشتیبان ابو طالب و حضرت خدیجه] را از دست داد و بعد از سفر دعوتی طائف و آن همه مصائب و ناراحتی که دچار پیامبر عظیم الشأن اسلام گردید ، بخصوص برخورد ناجوانمردانه اهل طائف و آن همه ناراحتی و زحماتی که در برگشت به مکه دچارش شد که همه و همه نشانهای هستند که حیات رسول الله صلی الله علیه وسلم پر از محنت وآزار و اذیت بوده ، و نمونه بارز آن را در دعای طائف بیان فرموده و از خداوند بزرگوار درخواست عافیت را نمودهاند که خدای بزرگ به جهت تسکین روح و تجدید قوت و خسته نباشید و ارائه راه جدید و تاکتیک قویتر سفیر و نماینده خود را به دو سفر زمین به زمین و زمین به آسمان دعوت فرمود که در قدس به دیدار پیامبران رفت ودر سفر معراج به اعلی علیین رفت به جهت مشاهدات قدرت و عظمت لا یزال پروردگار .
پیامبر اسلام در توضیح سفر این چنین می فرماید :
یک شب در منزل ام هانی دختر ابوطالب، بین خواب و بیداری بودم درِ منزل زده شد ، در را باز کردم جبرئیل علیه السلام را دیدم فرمود :
آماده شوید امشب مهمان هستید زمانی که بیرون آمدم در کنار جبرئیل علیه السلام حیوانی را دیدم از نظر جسمی کوچکتر از یک خر اهلی بود جبرئیل فرمود :
این موجود براق نام دارد و وسیله مسافرت شما است و به دستور و راهنمایی جبرئیل بر آن سوار شدم و مدتی گذشت در محلی جبرئیل فرمود :
اینجا قدس است پیاده شدم و فرمود:
پیامبران پیشین همگی حاضرند و به قدس وارد شدم بعد از امامت نماز حضرت رسول الله به روش ابراهیمی علیه السلام برای حاضرین و دیدار با پیامبران، ظرفی از شراب و ظرفی از شیر به پیامبر تعارف می شود که پیامبر شیر را انتخاب می کند و جبرئیل می گوید که فطرت را انتخاب کردی تا این مسأله بازگو شود که دین پیامبر و امت او بر همان فطرت و سرشت پاک و سلیمی هستند که خداوند در نهاد یکایک انسانها به ودیعه گذاشته است.
سپس معراج آورده می شود پلکانی که پیامبر با همراهی جبرئیل به آسمانها عروج می کند به هر طبقه آسمان که می رسند نگهبانان آن آسمان به آنها اجازه ورود می دهند پیامبر در آسمانهای مختلف پیامبران مختلف را براساس افضلیت و مقامشان نزد خداوند متعال ملاقات می کند تا این تسلی خاطر برای رسول خدا صورت گیرد که پیامبران همگی در مسیر دعوت رنجها و سختی ها را متحمل شدند.
در آسمان اول آدم
در آسمان دوم عیسی و یحیی
در آسمان سوم یوسف
در آسمان چهارم ادریس
در آسمان پنجم هارون
در آسمان ششم موسی
در آسمان هفتم ابراهیم علیهم السلام را ملاقات می کند و با آنان مصافحه می نماید و آنها هم از رسول الله استقبال و خیر مقدم میگویند.
و بعد از آن بلند شدیم تا به سدره المنتهی رسیدیم که در آنجا جبریل فرمودند دیگر اجازه حضور و بالا رفتن را ندارم و آنگاه به تنهایی ادامه دادم تا بیت المعمور برای من ظاهر شد.
و در آنجا رسول الله بلندتر میشود تا به مقامی میرسد که فقط در علم پروردگار است.
گفتم : التحیات لله و شنیدم به من گفته شد : السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته و…
از طرف پروردگار ۵۰ وعدهنماز بر خود و امتم واجب گردید. سپس بنا به توصیهی حضرت موسی علیه السلام پیامبر ﷺ چند بار برای تخفیف نمازها به حضور پروردگار مراجعت نمودند تا به پنجوعدهنماز واجب رسید .
آنگاه رسول اللهﷺ به مکه برگشتند و صبح آن روز قصه اسراء و معراج را بیان فرمودند، که با دو دیدگاه با رسول الله برخورد شد:
گروهی به شدت قصه و سفر را رد و تکذیب نمودند و گروه اهل ایمان آن را تأیید نمودند و حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه تنها کسی بودند که بدون شک و تردید آن را تصدیق کردند و ملقب به (صدیق ) شدند.
[داستان فوق مطالبی است که در پاره ای از روایات و کتب تاریخ نقل شده است. ]
اما آنچه که مسلم است قسمت های بسیاری از این داستان صحیح نیست که سعی خواهیم نمود در قسمت های بعدی به آن بپردازیم.
✍🏻سید محمد هاشمی
۲۱/۱۱/۱۴۰۲
لینک کوتاه:
آقای هاشمی سلام ممنون که این مطالب را مینویسید ولی تقاضا میکنم به منابع که به آن استناد میکنید هم اشاره نمایید