برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز قسمت نود و دوم
عبدالعزیز خضری*: به تازگی از دبی برگشته بودم. به دفتر پسین اوز رفتم. در حین گفتگو احمد خضری، به نقل از مهندس جعفر راستگو، رئیس شورای شهرستان، گفت:
شنیده شده که عزیز خضری(نگارنده) قرار است از دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز کنار گذاشته شود.
فقط پرسیدم شما که دبیر هیئت امنای دانشگاه آزاد اوز و راستگو که رئیس شورای شهرستان است چه اقدامی انجام داده اید؟
پاسخ داد: هیچ .
البته دبی که بودم در دیدار با شیخ عبدالقادر فقیهی در خصوص این موضوع که می خواهم از دانشگاه کنار بروم گفتگویی داشتم و آن را در پایگاه خبری پیام دانش هم به گونه ای منعکس کرده بودم.
اما این که نویسنده متن می خواهد از دانشگاه برود یا کنارش بگذارند را از زبان دیگران نیز شنیدم که هر کدام دلایل متفاوت بیان می کردند از جمله این که مدرک دکترا ندارد، پیر و بازنشسته هست و یا این که این رفتن به خواست خودش است.
در نشستی که با همکاران با عنوان نشست هم اندیشی ترتیب داده شده بود این موضوع مطرح شد و همکاران به خصوص آمنه روستا، مدیر مالی، خواست کماکان بمانم و نروم تا موضوع مجوز کارکنان به جایی برسد.
در جلسه ای که در همین روزها در شیراز و تالار مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر صدرا برگزار شد، دکتر محمدکاظم کاوه پیشقدم، دبیر هیئت امنا و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس، پرسید:
مگر گفته ای می خواهم بروم؟
با توجه به شایعاتی که در اوز صورت گرفته بود با صراحت گفتم خیر.
روزهای بعد متوجه شدم درخواست هایی به روسای دانشگاه آزاد اسلامی واحد لارستان و فارس در خصوص جابجایی رئیس دانشگاه آزاد اوز داده شده و بهترین توجیه آنان، اظهار نویسنده بر کناره گیری بوده است.
راقم در معرفی کسانی که پیگیر این موضوع از طریق لار و شیراز بوده اند با ذکر نام و سمت می داند اما شاید صلاح بازگوکنندگان در آن نباشد، بدین لحاظ پیش از این توضیح نمی دهم ولی این امکان وجود دارد فرصتی دیگر به روشنی به آن اشاره شود.
آذرماه ۱۳۹۸ مهندس علی اصغر علی پور به عنوان اولین فرماندار شهرستان جدید کشور یعنی اوز به کار مشغول شده بود. دکتر ناصر یادگار فرد، از اوزی های غیرساکن زادگاه و در سالگرد ارتقا، مقاله ای با تیتر «ارزیابی کیفی یک ساله شهرستان اوز بعد از ارتقا» نگارش کرده بود که در پایگاه خبری پیام دانش درج شد.
علی پور از مسئولانی بود که کاملا رویدادها را در پایگاه های خبری، نشریات و حتی گروه های اجتماعی دنبال می کرد و دقایقی از انتشار مطلب یادگارفرد نگذشته بود که تماس گرفت و با وجود این که نگرانی اش از مطلب یادگارفرد در صدایش مشخص بود اما به آرامی ومتفاوت به واخواهی از اتفاق رخ داده در برنامه بوم گردی با اجرای فاطمه قاسمی، دبیر کارگروه حقوق دانشگاه آزاد، که در شماره ۹۱ همین سلسله خاطرات شرح داده شده بود، به دیدگاه خودمی پرداخت.
در عین حال، چارچوب های قانون مطبوعات را به نگارنده یادآور شد و نگارنده تلویحا این هشدار را گرفت که برای مطالب خلاف واقعیت، نویسنده و مدیر مسئول پایگاه نشردهنده در برابر قانون مسئول هستند.
در پاسخ به صحبت طولانی مدت وی گفتم که چرا فرمانداری پاسخ نمی دهد و خاطرنشان کردم فضای آزاد را برای مطبوعات باید پذیرفت و هر دستگاه نقدشونده حق دارد پاسخ بدهد و نهایتا اگر به موضوع خلاف واقعیت و یا تشویش اذهان برسد، راه های قانونی را طی کند.
خوشبختانه از سوی روابط عمومی فرمانداری پاسخ مطلب یادگار فرد با عنوان «ارزیابی کیفی یک ساله شهرستان اوز بعد از ارتقا» که در تاریخ ۰۷/۰۸/۹۹ در پایگاه خبری پیام دانش درج شده بود، داده شد و روز بعد یعنی ۰۸/۰۸/۹۹ در خروجی این پایگاه قرار گرفت.
نویسنده متن در مقام یک روزنامه نگار از این پاسخگویی خشنود گردید.
زیرا در ساختار اداری کشور و به خصوص در شهرهای کوچک کمتر پیش می آید یک مسئول اجرایی و آن هم مرجعی چون فرمانداری پاسخگوی نقدها باشد واز این لحاظ فرماندار را باید ستود.
چند روز بعد دیداری با فرماندار صورت دادم و احساس کردم چیزی به دل ندارد و از این که به ملاقاتش رفته بودم خشنود به نظر می آمد. وی مطمینا در جریان تغییر رئیس دانشگاه آزاد بود اما حرفی از آن به میان نیاورد و من نیز اشاره ای نکردم.
آذرماه ۹۹ کار فنس کشی سه طرف غرب، جنوب و شرق زمین دانشگاه از محل خیریه یکصد و هفتاد میلیون تومانی حاج عبدالرحمان فریدونی شروع شد. این کار توسط همکارم دکتر محسن مهرآوران، مدیر پژوهشی و عمرانی صورت گرفت که طبق معمول و مشابه اقدامات ساختمانی صورت گرفته قبلی مطالبه حقی ننمود.
اما بر روی عملیات دیوارگذاری و نمای بخش شمالی زمین (دو طرف سردر) اقدامی در آن زمان صورت نگرفت.
۶ بهمن ماه ۱۳۹۹ دکتر محمد نخی، رئیس اداره دوره آموزشی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، نویسنده و مدرس دانشگاه تماس گرفت و خبر داد که قرار است آئین تجلیل از نیکوکاران و پیشگامان تقریب مذاهب در دانشگاه آزاد اوز برگزار شود، خبر مهمی بود.
محمد نخی را زمانی که برای افتتاح دفتر تقریب مذاهب دانشگاه آزاد اسلامی واحد لارستان (۳ بهمن ۱۳۹۸) به اتفاق سران این دفتر به اوز آمده بود، می شناختم و پیش از این هیچ ارتباطی و آشنایی با وی نداشتم. روز افتتاح دفتر تقریب مذاهب در دانشگاه آزاد لار (سال ۱۳۹۸)با وجود فشردگی برنامه که دکتر محمدکاظم کاوه پیشقدم و جمعی از علمای شیعه و سنی نیز در آن حضور داشتند و هیئت نیز قرار بود ساعت حدود ۱۳:۳۰ با پرواز به تهران بازگردند اما دغدغه نویسنده متن این بود، چگونه اعضای تهران را به اوز بیاورد.
طبیعی بود با دکتر مهدی زارع و دکتر پیشقدم خواسته را مطرح کنم و انتظار هم داشتم که این پاسخ را بشنوم برنامه فشرده است و با طی کردن مسافت ۴۰ کیلومتری لار تا اوز امکان دارد به پرواز نرسند.
هر طور بود در این موقعیت با نخی صحبت کردم. وی با برخوردی که گویا سال ها همدیگر را می شناسیم و با خوشرویی گفت تمام تلاش خود را به خرج خواهد داد.
در حالی که اصلا در فضای گفتگوی تالار دانشگاه لار نبودم موضوع را پیگیری کردم که خوشبختانه با کمک مهدی زارع، رئیس واحد لارستان، و تمایل زیاد محمد نخی، فقط با این شرط که بازدید کوتاهی از ساختمان دانشگاه صورت بگیرد، شرایط مهیا شد.
سریع به اوز آمدیم و همکاران شرایط برای بازدید را با دعوت از مسئولان زیاد و اعضای هیئت امنا آماده کرده بودند. همین موضوع هم سبب شد که دانشگاه آزاد اوز بتواند میزبان اعضا و مجمع جهانی تقریب مذاهب سازمان مرکزی ورییس دانشگاه گردد.
البته در لار غلام عباس واحد پور، حجت الاسلام عبدالله عباسی و صادق زراعتی، معاونان علمی و فرهنگی و مدیر حراست و همراهان احمد خضری، دبیر هیئت امنا، و ناصر خضری هم کمک کردند.
و اما اگر به تماس دکتر محمد نخی برگردم. وی در آخر صحبت خود گفت تلاش هیئت تقریب مذاهب سازمان مرکزی بر آن است که دکتر طهرانچی نیز حضور پیدا کند.
پس از همفکری با همکاران، با دکتر پیشقدم، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان و دکتر زارع، رئیس واحد لارستان، تماس گرفتم و موضوع را در میان نهادم.
هر چند کم با دکتر پیشقدم تماس می گرفتم و اگر تماسی گرفته می شد بی پاسخ می ماند ولی پیام هارا بی جواب نمی گذاشت اما این بار سریع گوشی را برداشت و نهایتا هر دو استقبال کردند.
روز ۷ بهمن ماه ۹۹ موضوع را با فرماندار، رئیس دفتر نماینده، شهردار و رئیس شورای اسلامی شهر و شهرستان که خود به دانشگاه آمد در میان گذاشتم. همه پس از شنیدن خبر، بعضا کمی با تعجب اما استقبال کردند(شاید جدی نمی گرفتند) و بیش از همه علی پور فرماندار آن را خوشایند و رویداد مهمی برای شهرستان ارزیابی کرد و افزود با وجود شرایط حاد کرونا اما نظر مساعد مقامات استانداری را خواهد گرفت.
قرار بود این اتفاق روز ۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۹ بیافتد.
هفته بعد رئیس واحد لارستان در دفترش نشستی ترتیب داد که من نیز دعوت شدم. تصمیم گرفته شد هر نوع همکاری لازم صورت بگیرد. طی تماس با نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی موضوع را به اطلاع رسانیدم و ایشان نیز استقبال کرد و گفت کوشش می کند حضور داشته باشد.
اما هر چه به روز ۱۷ بهمن ماه که بعدا به ۲۳ بهمن ماه ۹۹ موکول شد، نزدیک می شدیم، دیدگاه فرماندار تغییر می کرد و معتقد بود بعید است دکتر طهرانچی به اوز بیاید. از سویی وی معتقد بود با وجود شرایط حاد کرونا ایجاب نمی کند دکتر طهرانچی عزم چنین سفری داشته باشند و می افزود:
هر گونه تجمعات منطقی نیست. این در حالی بود که روز ۱۸ بهمن ماه ۹۹ به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی نماینده مردم در مجلس، معاون سیاسی امنیتی، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمع زیاد دیگر از مردم و مسئولان در فضاهای باز و بسته برای بهره برداری و کلنگ زنی در آئین ها حضور یافته بودند.
در همین روز موضوع را مجددا به دکتر حسین حسین زاده نماینده مردم یادآوری و تقاضا کردم برای روز حضور دکتر طهرانچی شرکت کند که پاسخ داد:
حاج عزیز (معمولا مرا با این واژه خطاب می کند) دکتر طهرانچی نمی آیند چون اگر قرار بود به اوز بیایند حتما از طریق معاون پارلمانی دانشگاه به من اطلاع داده می شد.
به هر حال این مسائل بر روحیه خودم و همکاران که مصممانه برای برگزاری بهتر آئین تلاش می کردیم مطلقا تاثیر نمی گذاشت.
در این روز شخصی با نام علی فقیه با شماره ام تماس گرفت و پس از معرفی، اوضاع و احوال را جویا شد. وقتی مسئولیت ایشان را متوجه شدم ابراز خشنودی خود را از سفر دکتر طهرانچی بیان کردم که بلافاصله موضوع را رد کرد و گفت چه کسی گفته دکتر طهرانچی قرار است بیاید. جا خوردم و در ادامه وی پرسید شرایط اوز برای سفر هیئت تقریب مذاهب چگونه است: گفتم عالی است.
پرسید نظر مسئولان چطور؟
گفتم همه موافق هستند. سعی کردم با اعتماد به نفس ذره ای از مشکلات را بازگو نکنم.
ساعتی دیگر تماس گرفت و پرسید واقعا مشکلی نیست و من حرف قبلی را تکرار کردم.
در تماسی مشترک به صورت ویدئو کنفرانسی با رئیس واحد لارستان از مشکلات گفته شد که با تاکید گفتم این ها قابل حل هستند و مشکلی بوجود نخواهد آورد.
البته فقیه که به نظر می آمدی مدیری کارکشته و حرفه ای است متوجه مخالفت ها شده بود اما وقتی اراده مرا ملاحظه می کرد که از تنگناها دوست دارد عبور کند، در تماس های بعدی که ملایم و دوستانه تر صحبت می کرد بیش از قبل بر باورم جهت برگزاری مراسم افزوده می شد وذره ای سستی بروز نمی دادم که روی همکاران تاثیر خدای نخواسته منفی بگذارد.
تماس ها ادامه داشت و تیم دانشگاه آزاد که همکاران بودندبه برنامه ریزی خود مشغول و توجهی به مخالفت ها نمی شد.
نگارنده تماس های پی درپی با فرماندار را حفظ کرد که وی یک روز پاسخ داد هر چه رئیس شبکه بهداشت و درمان بگوید. سریعا با دکتر نازنین رضایی، رئیس شبکه، تماس گرفتم و وی نامه ای به دانشگاه نوشت مبنی بر این که برگزاری مراسم حداکثر با حضور ۵۰ نفر بلامانع است.
البته نامه پیش گفت دیر دریافت شد ولی این نامه با نامه ای دیگر که ۲۴ بعد ابلاغ شد بابرپایی هر گردهمایی را غیرممکن دانسته بود، به دستم رسید. رئیس شبکه تماس گرفت و از این بابت با بیان دیدگاهی پوزش خواست که مثل بعضی موارد مبهم گذاشته می شود و در وقتی دیگر بازگو خواهد شد.
دکتر مسیب داوری، مشاور حوزه ریاست سازمان مرکزی و دبیر کارگروه تقزیب مذاهب اسلامی و دکتر محمد نخی مدام تماس می گرفتند و این نشان می داد سفر دکتر طهرانچی قطعی است و ما نیز با دلگرمی اقدامات را پیش می بردیم. از انصاف نباید گذشت دکتر مهدی زارع و حجت الاسلام عبداله عباسی و صادق زارعتی، رئیس، معاون فرهنگی و مدیر حراست صمیمانه پشتیبانی و همراهی می کردند و همه این ها بر قوت قلب تیم اوز می افزود.
روز ۲۱/۱۱/۱۳۹۹ برای برنامه ریزی با دکتر پروانه پدرام همکارم در حال گفتگو بودیم که دکتر محمدکاظم کاوه پیشقدم تماس گرفت و پرسید اوضاع چگونه است.
گفتم عالی است.
پیشقدم اضافه کرد: به دستور دکتر طهرانچی همه روسای واحدها و مراکز استان به اتفاق کلیه معاونان و مدیر کل استان در آئین روز ۲۳/۱۱/۱۳۹۹ حضور پیدا می کنند.
پرسید آمادگی دارید؟ جا خورده بودم. به خاطر این که در مرکز خوابگاه و مهمانسرا نداشتیم. در آن لحظه پدرام کنارم بود. وی با اشاره و ندای آرام گفت که مشکلی نیست. با وجود همه معضلات و تنگناها گفتم بله کاملا آمادگی داریم و مشکلی نداریم.
در حالی که ذهنم راه به جایی نمی برد، پدرام گفت مهمانسرای بوم گردی هست .
با خرسندی از وی تشکر و بلافاصله با بوم گردی نریمان(لیلا عزیزیان) تماس گرفتم .
وی در حالی تهران بسر می بردمصصم گفت: آماده اسکان و پذیرایی تا صد نفر را داریم و با همکار دیگرم دکتر بهاره بهبین صحبت کردیم تا رابط با بوم گردی شود. وی سریع پذیرفت تا از عصر روز ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ در بوم گردی مستقر و استقبال کننده و راهنمای مهمانان باشد وبا ابتکارش بخوبی از پس مسئولیتش برآمد و همکارانی که از شهرهای مختلف آمده بودند هم از بوم گردی و هم از بهبین رضایت کامل داشتند.
البته واحد لارستان نیز کمال همکاری را نمود و خوابگاه واحد لارستان همراه با پذیرای کامل در زمانی که مهمانان در لار حضور داشتند در اختیار گذاشته شد.
روز دوشنبه ۲۱ بهمن ماه ۹۹ با جعفر راستگو، رئیس شورای شهر و شهرستان، حضوری گفتگو کردم و خواستم به هر طریق فرماندار را راضی کند تا با همکاری خود زمینه میزبانی مناسب همراه با آرامش را بوجود آورد.
مشغول بودیم که رئیس واحد لارستان تماس گرفت گفت: علی فقیه در راه هستند و به زودی می رسند.
ساعتی بعد به اتفاق سه نفر دیگر(مهدی جودی، عباس مرادی و… که از تهران وی را همراهی می کردند و نیز رئیس و معاون فرهنگی واحد لارستان به اوز و دانشگاه آمدند.
پس از بازدید از بخش های مختلف نشستی به اتفاق همکاران برقرار شد و فقیه همچنان معتقد بود دکتر طهرانچی نمی آید.
همراهان علی فقیه، مهدی جودی و عبدالکریم کریمی و … بودند.
راستگو شب هنگام به نقل از علی پور تماس گرفت و گفت وی با برگزاری مراسم موافقت نکرده است.
نگارنده هم اقدام به ارسال پیام های متعدد به فرماندار کرد که البته پاسخ هم می داد.
با آمدن مدیرکل دفترتشریفات به اوز تقریبا اطمینان یافتم که دکتر طهرانچی نیز خواهند آمد.
فقیه و همراهان شب هنگام به لار برگشتند.
روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۹ همه سر کار حاضر و صفدر منشی، معاون فرماندار، طی تماس تلفنی و با هماهنگی به دانشگاه آمد.
صحبت هایی زیاد بین طرفین صورت گرفت که فعلا صلاح نمی دانم در این بخش بیاورم. وی حامل نامه ای از فرمانداری بود که به لار ببرد و تحویل مدیرکل تشریفات بدهد.
در حال خداحافظی بود که علی فقیه و تیم همراه از لار آمدند و نامه را تحویل داد. فقیه، نامه را به مهدی جودی داد و جودی که معلوم شد نظامی با درجه بالا هست، بلافاصله خطاب به معاون فرماندار گفت: انجام این سفر و آمدن دکتر طهرانچی قطعی است و فردا هم صورت می گیرد.
حرف های جودی جدی و هشدار دهنده بود. از محتوای نامه اطلاع دارم ولی چون نامه به عنوان مدیرکل تشریفات بود و به دانشگاه داده نشد فعلا ذکری نمی کنم. ولی هرچی بود به نظر می آمد خواسته شده دکتر طهرانچی به خاطر بیماری کرونا سفر خود را به وقت دیگری موکول کند.
مشغول صرف ناهار در تالار سعدی بودیم که مهندس علی اصغر علی پور، فرماندار، با خوشرویی تمام تماس گرفت و گفت: «استاد حاج عبدالعزیز» (معمولا بیشتر وقت ها در دیدار و گفتمان خصوصی مرا با این عنوان خطاب می کرد) کجا هستی:
گفتم: دانشگاه.
فرماندار ادامه داد: با وجودی که مسافرت بودم برگشتم تا هر کاری لازم باشد انجام دهم.
به جز تشکر حرف دیگری نمی توانستم به زبان بیاورم.
فرماندار حال فقیه را جویا شد.
گفتم: گوشی را به ایشان بدهم؟
گفت: بعدا خودم تماس می گیرم.
البته تماس گرفته و ترتیب جلسه شورای تامین شهرستان با حضور ایشان در ساعت ۱۸ روز ۲۲ بهمن ماه ۹۹ داده بود تا در آخرین ساعات پیش از روز ۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ همه چیز بر وفق مراد پیش رود و نشست تجلیل از طلایه داران و پیشگامان تقریب مذاهب و خیراندیشان در دانشگاه آزاداسلامی مرکز اوز برگزار شود.
مهمانان استان از عصر وارد می شدند و بهاره بهبین با ارسال نقشه بوم گردی بر روی شماره همراه مهمانان استان و حضور خودش در بوم گردی کمک زیادی در راهنمایی همکاران محترمی داشت که خودم به زحمت توانستم فقط آخر شب برای دقایقی خدمتشان برسم.
دکتر محسن مهرآوران، دکتر پروانه پدرام، آمنه روستا، شیما رحمان پور و محمدطاهر قاضی زاده به اندازه حداقل دو نفر دونده گری داشتند.
پاهایمان به شدت خسته بود و خودم گاهی حس می کردم دیگرتوان راه رفتن ندارم.
اما اراده ها بالا بودو همه وقت و توان خود را می گذاشتند که از پس این رویداد با سربلندی بیرون بیایند.
شب هنگام بود و دکتر علی سروری مجد، مشاور و رئیس مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی و هماهنگی های استان ها، تماس گرفت و پس از احوالپرسی از من اطلاعات در باره شهرستان و دانشگاه گرفت و روز حضور سخنرانی جامع و کاملی ارائه نمود.
صبح پنج شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۹ با همکاری آجی مزرعی و ساسان پیرزاد، عضو هیئت امنای دانشگاه و دانشجوی دانشگاه آزاد اوز، هر دو با خودرو خود به فرودگاه لارستان رفتند تا پذیرا و همراه دکتر مهدی طهرانچی و اعضای همراهشان از لار تا اوز باشند.
البته کس دیگری هم قول داده بود با این تیم همکاری کند و در فرودگاه حاضر باشد که از وجودشان چه در فرودگاه و مراسم بی بهره ماندیم.
نیروهای انتظامی و نظامی شهرستان های لارستان، گراش و اوز، همکاری قابل توجهی به عمل آوردند و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی سازمان مرکزی و مقامات برجسته هیئت تقریب مذاهب سازمان مرکزی از استان های آذربایجان غربی سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کردستان و فارس(که با نام و نشان و مشخصات دعوت شده بودند) در تالار فردوسی خیریه شیخ عبداالقادر فقیهی به اوز وارد و به مدت ۳ ساعت ماندند.
مهمانان پس از صرف ناهار اوز دانشگاه آزاد را ترک کردند تا روزی پر خاطره ای در تاریخ شهرستان اوز و دانشگاه آزاد اسلامی رقم بخورد.
این که چه صحبت هایی شد همه در پایگاه خبری پیام دانش و خبرگزاری آنا نشر داده شدند که قابل دسترسی هستند.
و اما علاوه بر نگارنده، مهندس علی اصغر علی پور، فرماندار، دکتر محمدکاظم کاوه پیشقدم، دبیر هیئت امنا و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس، دکتر علی سروری مجد، مشاور و رئیس مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی و هماهنگی های استان ها از سازمان مرکزی، شیخ محمدصالح انصاری، مدیر مجتمع علوم دینی امام شافعی(رض)، حجت الاسلام و المسلمین سید حامد عالم الهدی، رئیس دفتر گروه تخصصی تقریب مذاهب سازمان مرکزی دانشگاه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید مختار موسوی امام جمعه لارستان، خوانده شدن پیام شیخ عبدالقادر فقیهی بانی و رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی اوز دفتر دبی توسط نویسنده این متن،
نهایتا دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس عالی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، سخنرانی کردند.
علی فقیه، مدیر کل تشریفات، نشان داد مدیری توانمند و هوشیار است که با تدبیر خود و در روزهایی که نیاز به کمک داشتیم سنگ تمام گذاشت. احساس می کنم ایشان علاقمند به کمک هستند تا مرکز اوز به خواسته هایش برسد.
وی همچنان با نویسنده مطلب در ارتباط و در دیدارهای برون شهری دانشگاهی و در وقت حضور با خوشرویی محبت خود را بروز می دهد.
ادامه دارد…
لینک کوتاه:
درود مطلب طولانی بود اما از اینکه دربرابر مخالفتها مقاومت کردید تا بالاخره ریاست دانشگاه آزاد کشور به اوز بیایند جای تحسین دارد موفق باشید بنظرم اگر مطاب کوتاه تر باشد ودرقسمتهای بیشتر منتشر شود مسلما خوانندگان بطور کامل میخوانند ولی الان بیشتر یسطحی لینک دا باز وشاید فقط نگاهی بباندازند
آقای خضری با نوشتن این خاطرات. زنگ خداحافظی شما. از دانشگاه. به صدا درآمده است برایت آرزوی سلامتی. را داریم. اما هنوز میشود. از تجربیات شما در سایر امورات شهر واز جمله. درهیت های مردمی. وامورات بهداشت. وبیمارستان. اوز بهره برد. اینشالله که بتوانید بازهم در خدمت. زادگاه خود باشید
شیرین وخواندنی