برگ زرینی از زندگی زنده یاد پاسالار عبدالرشید فانی نخستین آموزگار در اوز (قسمت پایانی)
فایزه رضائی:
چو خواهی که نامت بود جاودان مکن نام نیک بزرگان نهان
پس از انتشار بخشی از زندگی آموزگار صاحب نام اوز شادروان مرحوم پاسالار عبدالرشید فانی و در پی آن تماس و تشویق دوستان و خوانندگان، نگارنده را بر آن داشت که سرگذشت آن مرحوم را از لحاظی به منزله قسمت پایانی شرح حال در دوران خاصی از مراحل زندگی ایشان به نگارش درآورده و در اختیار علاقمندان قرار دهد.
۱۲۳ سال پیش به تاریخ ۱۲۷۵ هجری خورشیدی در روستای احمد محمودی ناحیه شمالی شهر لار بخش جویم مردی به دنیا آمد که همچنان به زعم بسیاری از مهم ترین و تأثیرگزارترین معلمان اوز است.
پاسالار عبدالرشید فانی از پدر پاسالار زین العابدین اهل روستای احمد محمودی و مادر فاطمه نساء فرزند میرعبدالرحیم اهل اوز در خانواده سرشناس پاسالار ( جد پدری ایشان به طایفه مشهور پاسالارها برمی گردد ) دیده به گیتی گشود.
جدایی زودهنگام پاسالار زین العابدین کلانتر وظیفه شناس روستا، از این دنیا سبب شد تا عبدالرشید دوران طفولیت خود را در اوز زادگاه مادری خویش سپری نماید.
عبدالرشید دوران نوجوانی خود را در بمبئی هندوستان به تحصیل علم پرداخت و ۱۴ ساله بود که به کشور بحرین سفر کرد. او که دارای سواد و تحصیلات بود در بحرین در تجارت خانه ” یوسف حاج لطفعلی خنجی” از تجار معروف هرمزگان مشغول به کار شد.
در سال ۱۳۱۱ هجری خورشیدی معلم فرهنگ اوز و کفیل فرهنگ لارستان بود ( مشروح آن در بخش اول شرح حال به تفصیل بیان شده است ) و پس از استعفا در سال ۱۳۲۰ به مدت ۶ سال در تهران و اصفهان و سپس در بمبئی مدیریت تجارت خانه یوسف خنجی را بر عهده داشت.
از آنجایی که بخش زیادی از زندگی پاسالار عبدالرشید در نمایندگی های تجاری بازرگانی معروف “خنجی” شکل گرفته است در بخشی از این بحث، گریزی می زنیم به زندگی یوسف خنجی یکی از تجار معروف هرمزگان و فعالیتهای تجارت خانه خنجی در شهرها و کشورهایی که در آنجا نمایندگی داشته است.
یوسف خنجی فرزند لطفعلی متولد بندرلنگه در سال ۱۲۶۶ و فارغ التحصیل رشته اقتصاد از مدرسه انگلیسی در بحرین، نمایندگی تجاری بازرگانی خود را در بمبئی هندوستان راه اندازی کرد و چند سال بعد جهت گسترش فعالیت تجاری امتیاز کارخانه نخ ریسی و بافندگی منچستر را خریداری و به ایران آورد وی که یک تاجر موفق در صنعت پنبه بود علاوه بر کارخانه نخ ریسی و بافندگی مرکز آموزشی در مقطع تحصیلی ابتدایی، نانوایی، کارخانه یخ سازی و… را با نام “خنجی” در شهر بندر عباس احداث نمود.
یوسف خنجی پس از احداث کارخانه اقدام به انتشار روزنامه ” عصر ” و تاسیس سینمایی به نام “مشعل یا خندان ” در لاله زار تهران کرد.
وی در حالیکه سهام دار سینما ” نادر” نیز بود اقدام به ساخت سینمایی مدرن با ظرفیت ۲۰۰۰ (دو هزار) صندلی در کنار سینما مشعل با نام دخترش ” دنیا ” کرد که با نمایش فیلم “کفش بلورین” لسلی کارون افتتاح شد. در این سینما فیلم های فرانسوی و ایتالیایی نمایش داده می شد و سالیان سال در ردیف موفق ترین سینماهای آن زمان قرار داشت.
(برگرفته از اطلاعات مشاهیر هرمزگان )
پاسالار فانی به مدت دو سال مدیریت سینما “مشعل یا خندان” و سینما “دنیا” دو سینمای بزرگ کشور در لاله زار تهران متعلق به تجارت خانه “خنجی” را عهده دار شد.
او در بخش دیگری از زندگی خود موفق به دستیابی شغل حسابداری در دو شرکت معروف راهسازی ایران به نام های “لوزان” و “اکباتان” شد. آن زمان راه “گردنه ورا ” در شهر اوز توسط این دو شرکت ساخته می شد که پس از اتمام جاده های این منطقه، به همراه مهندسین شرکت راه سازی به شهرهای مبارکه اصفهان و زرند کرمان عزیمت نمود.
بازگشت به اوز
پاسالار عبدالرشید با کوله باری از اندیشه ها به شهری خشک و گرم که از بیشتر موهبت ها محروم بود بازگشت او دشت های خشک و تشنگی زمین و دشواری های زندگی را به دشت های سرسبز، آب و هوای مطبوع و رفاه غربت ترجیح داد و و به دیار خود بازگشت.
مردی وارسته و ادیب با ظاهری آراسته، ملبس به کت و شلوار با آن همه فضیلت سرشار از خضوع و فروتنی با عطش خدمت به مردمش بازگشت تا دُر گهرهای دانش و تجربه خویش را در قالب آموزش به فرزندان این دیار انتقال دهد.
هنوز هم بچه های محله پیر اولیاء تکه کلام دلنشین این مرد دریادل را پس از سال ها از یاد نبرده اند؛ که با مهربانی میگفت “پیر شی پسرم …”
آرامشی ستودنی در خانواده اش حاکم بود طوریکه محیط و آسایش درون خانواده به فرزندانش این امکان را داده بود تا بتوانند درس خوانده و پیشرفت کنند. فرزندان برومندی که از ایشان به یادگار مانده مظهر ادب و معرفت و کمال هستند.
بدرود زندگی گفت
همانطور که آدم های خاکی روزی به این دار فانی می آیند روزی هم از این دنیای فانی رخت برمی بندند؛ چنانکه شاعر می سراید:
این کهنه جهان به کس نماند باقی / رفتند و رویم و دیگر آیند و روند
و سرانجام این مرد علم و ادب و فرهنگ در سال ۱۳۶۰ در سن ۸۵ سالگی در یک روز غم انگیز چشم بر جهان و جهانیان فرو بست .
روانشان بهشت جاودان باد.
گزارش: فایزه رضائی / ۸ اسفند ماه ۱۳۹۸ خورشیدی
لینک کوتاه:
بسیار عالی خانم رضایی… خدا رحمت کند پاسلار عبدالرشید را
روحش شاد یادش گرامی باد
خداوند رحمتش کند از نخبه های بزرگ اوز بودند یاد وخاطرش گرامی باد
خدارحمت کند این مرد بزرگوار ودرود بر نویسنده که به زیبایی نوشته اند
شادروان عبدالرشید فانی بیشک از شخصیتهای خوشنام و خوش پوش اوزی بودند که همواره مورد احترام اوزیها و همه کسانی که ایشان را میشناختند خداوند رحمتش کند
سپاس از خانم فایزه رضایی که با قلم خویش ، با یاداواری نام گذشتگان ،یادها را برای الگو پذیری در پیش دیدگان نسل امروز می گذارند تا رسالت قلم خویش را به نحوی به حرکت درآورند..درود بر شما
امیررضارضایی
بسیارعالی دادن چنین اطلاعاتی به افرادی که الان در آموزش وپرورش اوز هستند بسیار بایسته وضروری است.کارکنان اداره اوزباید بدانند که جانشین چه افراد فرهیخته،اندیشمند و لایقی شده اند شاید دانستن اینکه دراوز روزگاری چنین افراد باسوادی برمسند تدریس بوده اند کمی کارکنان فعلی این اداره را به فکرواداردکه سواد خود را بالا ببرند و افرادی کارها رابه دست گیرند که لیاقت،دانش و ادب رفتاری،گفتاری ونوشتاری پست های محوله ی خود را داشته باشند.بدانند که” تکیه برجای بزرگان نتوان زد به گزاف/مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی” به امید روزی که سمت های مهم اداره ی آموزش وپرورش اوز در… ادامه »
خانم رضایی درود برشما از اینکه نام پیشکسوتان را زنده میکنید حالا که این زحمتها را میکشید در باره بزرگانی چون فریدی و خواجه یوسف کلانتر و صاحبدیوان اوزی وحاجی محمد امین میر جعفر و بقیه هم بنویسید تا نسل امروز با گذشتگان نامدار خود آشنا گردند
درود بر خاندان بزرگ طایفه پاسالار در سراسر ایران اسلامی
درود بر تمام پاسلاران
سپاس از این اطلاعاتی که در اختیار دیگران گذاشتید . بسیار عالی