جناح آنلاین: خبری تلخ جامعه فرهنگ و هنر ایران را تکان داد، استاد ناصر تقوایی از استوانه های سینمای معاصر ایران درگذشت.
ناصر تقوایی را از کارگردانان و هنرمندان صاحب سبک، مرجع و خلاق سینمای ایران می شناسند. کسی که رزومه قوی و کارنامه قابل توجهش هم عموم مردم را در آثاری همچون «ناخدا خورشید» و «دایی جان ناپلئون» درگیر خود کرده، هم فعالیت های عمیق و فکری او در عرصه سینما و هنر موجب جذب اهل فن در این حوزه شده است.
اما از نقاط قابل توجه و محوری زندگی استاد ناصر تقوایی برای ما جنوبی ها، نسبت پررنگ او با بندرلنگه است. این استاد برجسته سینمای ایران درمورد نقش بندرلنگه در زندگی اش، می گوید: «جغرافیای بندرلنگه در زندگی به من کمک کرد ، پدرم از تبریز به بندرلنگه منتقل شد و من هفت سال ابتدایی را در بندرلنگه درس خواندم. رشد واقعی من در بندرلنگه شروع شد اما متولد آبادان هستم و شیفته ی بندرلنگه. بندرلنگه اصالتی دارد که هنوز دست نخورده است ، من عاشق معماری این شهر شدم . من متولد خوزستان (آبادان) هستم ، اما خودم را بندرلنگه ای می دانم. من فیلم ناخدا خورشید را در شهر بندرلنگه ساختم درحالی که هنوز برای آبادان فیلم نساختم! تنها تصوری که من از بچگی دارم شهر بندرلنگه است.»
کاش تلاش شود پیکر ناصر تقوایی در بندرلنگه دفن شود
هنرمند با عشقش زندگی میکند، آثاری بر جای میگذارد و جاودانه میشود. ناصر تقوایی نیز شیفته و عاشق بندرلنگه بود. شاید کمی دیر شده باشد اما کاش فعالان اجتماعی جنوب کشور و مسئولان و اهل فرهنگ استان هرمزگان و شهرستان بندرلنگه تلاش کنند در صورت جلب نظر خانواده استاد ناصر تقوایی و فراهم شدن مقدمات، پیکر او برای خاکسپاری به دامان جایی بازگردد که شیفته اش بود و خود را اهل آنجا میدانست. همچنانکه با تلاش فعالین و مسئولین لارستان ، زنده یاد پژمان به لارستان بازگشت.
این اتفاق می تواند ارزش نمادین و موثر در عرصه فرهنگ و هنر جنوب داشته باشد. خاکی و جامعه ای که در درخشش ستاره ای درخشان در آسمان فرهنگ و هنر ایران نقشی داشته اند ، لیاقت دارند میزبان شان نیز باشند. این خاک و این جامعه استعدادهای فراوانی دارد که نشانه ها و نمادهایی همچون تقوایی و پژمان به شکوفا شدن شان کمک خواهند کرد.
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید