خرما پَزون : نویسنده و مترجم از لارستان
ای قامت سبزایستاده
وی شهد وشکر به لب نهاده
درسایه ی تو گرفتم آرام
شیرین ز شراب تو مرا جام
می باش و ببخش و سایه افشان
شهد رطبت هماره درکام
(حاج محمد زارع؛ شاعر؛ لارستان)
خرما پَزون
✍ نیره محمودی راد*: پرتو طلایی خورشید آرام آرام از پسِ کوه های مشرق پهنه ی کبود آسمان را فرا می گیرد و رگه های نور همچون آبشاری از دامنه ی کوه سرازیر می شود. نور و رنگ و صدا بر سینه ی فراخ دشتستان گسترده شده و بلبلان خرما لابلای شاخه های سبز و بلند نخل ها به تکاپو افتاده اند.
قرص آفتاب لبخند بر لب از پشت کوه های خاکستری نمایان می شود و از لابلای چاک و درزهای چترهای سبز درختان خرما می تابد. تابش نور آرام آرام قامت بلند نخل ها را در بر می گیرد . نخل های خوش قامت با گوشواره های طلایی بر گوش و گیسوان سبز بزک شده ، همچون نوعروسانی زیبا دامن دشت را آراسته اند. صدای پای آب بر ولوله ی گنجشکان و بلبلان می افزاید . تِپ تِپ تلمبه ی آبی و خروش آب در جوی های باریک نخلستان ، از آغاز روزی نو خبر می دهد. پرندگان ، سرمست از خنکای نسیم صبحگاه با آهنگ رقص پِش های فَسیل در جوی ها بال و پر می شویند. رُمزِه ها از آب پر می شوند و حس خوش تازگی درون رگ های درختان به جریان می افتد.
آفتاب که به فرق آسمان می رسد ، هرم گرما و اندکی تَش باد بر تن و جان دشت می نشیند . جنبنده ها به دنبال سایه ای اند تا از گزند تابش عمودی آفتاب مرداد ماه در امان بمانند و دوباره وهم و سکوت بر تن و جان دشت می نشیند.
پَنگ های پربار خارک بر شاخه ها لمیده اند و دُمپز های طلایی شاهانی زیر نور خورشید برق می زنند.
مرداد ماه فصل زایش نخل هایی ست که رنج آبستنی چند ماهه را در حلقه ی پنجه های نیرومند آفتاب تاب آورده اند. فصل شادی نخلستان و پرشدن تولَک ها از خارک و دُمپز و رطب های شیرین تر از عسل است.
اکنون پس از آن همه گرمای توان سوز دسترنج نخلستان دستچین می شود تا سوگلی طبق های دستفروشان و کاسبان بازار باشد.
خارک های رسیده ی زرد و سرخ، آویخته بر گوشواره های نخلستان به انتظار طلوع ستاره ی سهیل می نشینند تا از پس این طلوع ، شهد شیرین رطب ها شان کام خشک باغداران را تازه کند و پایان گرمای جانفرسای تابستان را نوید دهد.
خرما چینان ، ماهرانه ، پَرونَدها را بر قامت تنومند نخل ها محکم می کنند تا به بزمگاه زیبای رطب های شیرین دست یابند. مهربانانه و شکرگویان رطب ها و دُمپَزها را دانه دانه از پَنگ ها جدا می کنند و تولَک های پر شده را از بلندای قامت زیبای درخت به زیر می کشند تا گِلِّه ها پر شوند و روانه ی خانه ها گردند.
از دیرباز فَسیل ، این درخت مقدس همیشه سبز با کالبد و روحی آسمانی ، منشا برکت های فراوان بوده است.
پِش هایش گاه تَکِل می شود تا فرش خانه ها گردد و گاه سایه بان باغستان ها شود. مُخینِه که از تنه ی محکم نخل جدا می شود، تیرهای سقفی خانه ها را بنا می کند و میوه ی شکرینش حلوایی می شود چون رنگینک، چنگالو و خرمابِریز که زینت بخش سفره های رنگارنگ جنوب و شیرین کننده ی کام جنوبی هاست.
سردار و شاه میوه ی نخلستان های منطقه لارستان، رطب شاهانی ست که لشکری از خرماها و رطب ها را تحت سیطره دارد. خَنیزی، زرد، خاسِیو، هِلیلِه، گَچخواه و بَگَشی بخشی از این قشون پرقدمت و بزرگند.
…………………
۱..پِش فَسیل= شاخه ی درخت نخل
۲..رُمزِه= گودال های عمیق که جهت نگهداری آب دورتادور نخل ها کنده می شوند .
۳..پَنگ = دسته خارک هایی که بر ساقه های زرد رنگ با نظم چیده شده و به تعداد گوناگون میان شاخه های نخل به چشم می خورد.
۴..تولَک = سبدهایی که با پِش یا همان برگهای درخت نخل به گونه ای هنرمندانه بافته می شود
۵..دُمپَز= خارک هایی که نیمی از آن رطب شده اند
۶..گِلِّه= سبدهایی بزرگ که با برگ درخت نخل بافته می شود و مخصوص حمل و نگهداری خرماست
۷..اهالی منطقه لارستان بزرگ بر این باورند که پس از سرزدن ستاره ی سهیل در برج اسد( مردادماه) از شدت گرما کاسته شده، خارک هاپخته و رسیده شده و به رطب تبدیل می شوند.
*: فرهنگی، نویسنده و مترجم از لارستان
لینک کوتاه:
عاای بود
🙏🦋🙏
سلام عالیه قلمتان مانا👏
🌿🌺🌿
زیبا بود و مر احساس
🦋🌿🌺