*دشمن فرضی*
*از بَچ بَرَک تا ابوالخیر*
*✍️ غلامرضا لاری*
✅ عبارت ( دشمن فرضی ) مرتبط با حوزه سیاست و نیز تمرینات ومانورهای نظامی است
قصد دارم این عبارت را وام گرفته و با بیان دو خاطره ( یکی از کودکی و دیگری سربازی ) به فولکلور پیوند دهم
گذرا عرض کنم که منافع مترتب بر دشمن فرضی برای سیاسیون بحدی است که اگر دشمن واقعی هم در کار نباشد آن را خلق میکنند
و انگار برایشان وجود دشمن فرضی از نان شب هم واجب تر است
رژیم ها به دلایل مختلفی مبادرت به تولید دشمن فرضی میکنند گاهی برای انحراف افکار عمومی و سرپوش گذاری بر ضعف ها و بی تدبیری ها و گاهی با انگیزه ایجاد وحدت و انسجام ملی
از این شبه مقدمه بگذریم و اصلا مارا به سیاست چکار ؟؟؟؟
نقبی به دنیای کودکی میزنیم و خاطرات مشترکی را مرور میکنیم
در دوران شیرین خردسالی برایمان حدود ده نوع دشمن فرضی تراشیده بودند و بدلیل باورمندی ترس از دشمنان فرضی در دلمان واهمه ایجاد میکرد
درحد مجال به چند مورد اشاره میکنم :پ
✅ *دَدَه مِلَکو*( داد وملایکه )
کاربرد این دشمن فرضی ( دَدَه مِلَکو یا به گویش جویمی داد و ملایکه ) صرفا برای برحذر داشتن کودکان از خطر سقوط در حوض یا برکه بود گفته میشد موجودی بنام دَدَه مِلَکو پای کودکان را کشیده و غرق میسازد
بزرگتر شدیم و دانستیم که دَدَه مِلَکو ، تصویر موج داری بوده که در اثر انعکاس نور به آب در سقف حوضخانه یا سقف برکه ایجاد میشد
✅ *لُولُو*
لولو، نام موجودی موهوم و خیالی برای ترساندن کودکان بازیگوش و اغلب در مواقع شیر یا غذانخوردن آنان استفاده میشد
لولو ، یک واژه فرانسوی به معنی گرگ است
در اروپا فرزندان را از گرگ میترسانند و این واژه از عهد قاجار توسط ایرانیان از فرنگ برگشته وارد و باب شد
✅ *بَچ بَرَک*
برای ترساندن بچه ها و نهی از رفتن به کوچه در مواقع خلوت از اصطلاح بَچ بَرَک ( بچه برک ) استفاده میشد که این موجود بچه ها را دزدیده و آزار میداد
✅ *غول*
غول دشمنی فرضی و موجودی شبیه دیو ویژه صحرا و بیابان و جوار خارها بود و کودکانی که قصد داشتند تنها سر به بیابان گذارند را از غول بیم میدادند و انعکاس این باور عامیانه در اشعار مولانا و حافظ نیز دیده میشود. آنجا که مولانا فرماید :
*هرکه گریزد ز خراجات شهر*/
*بارکش غول بیابان شود*/
و حافظ :
*تا غول بیابان نفریبد به سرابت*
چون وزش باد در خارهای مغیلان تولید صدای ترسناکی میکرد در قدیم افسانه ای ساخته بودند که این صدای لالایی مادر غولها برای بچه غول است و لذا نام این خار *مُغیلان* است مغیلان در اصل *ام غیلان* یعنی مادر غول هاست
خار مغیلان در ادبیات بزرگانی چون سعدی نماد مقاومت و سختی است
موجودات فرضی دیگر نظیر آل ، مُضّرت، نَسناس ( موجودی که نیم بدنش انسان ونیمی حیوان ) نیز در فرهنگ عامه وجود دارد که هریک کاربرد جداگانه داشتند
تا اینجای داستان را داشته باشید تا به سراغ *ابوالخیر* برویم
✅ *ابوالخیر*
قبل انقلاب سرباز بودم و محل خدمتم نیز لشکر ۹۲ زرهی اهواز
تیمسار شمس تبریزی فرمانده لشکر روزهای پنجشنبه در صبحگاه عمومی سخنرانی و دستورات مهم را میداد
در یکی دو سخنرانی اعلام و تاکید نمود که فردی بنام *ابوالخیر* که مسلح و مخوف و خطرناک است از عراق وارد ایران شده و گفته است که ده نفر از نگهبانان لشکر را به قتل میرسانم
سخنان این مقام نظامی را نمیشد نادیده گرفت و لذا تا مدتها موضوع ابوالخیر تبدیل به کابوسی ترسناک برای سربازان وظیفه شده بود
سربازان در شیفت نگهبانی حواسشان را شش دانگ جمع و هر رهگذری را ابوالخیر می پنداشتند
تا اینکه روزی یکی از دوستان ما که در رکن دوم و حفاظت کار میکرد و دسترسی به امور محرمانه داشت بطور خصوصی برایمان فاش نمود که این بخشنامه صوری از مرکز صادر و ابلاغ شده و این سناریوو دشمن فرضی صرفا با انگیزه مراقبت نمودن بیشتر نگهبانان لشکر است و گرنه ابوالخیری در کار نبوده و نیست
سوژه ابوالخیر تا پایان دوره دستمایه طنز ما شده بود
*: پژوهشگر ونویسنده از شهرستان جویم
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید