برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز قسمت هفدهم
.
عبدالعزیز خضری:
سال ۱۳۸۸ را بایستی سالی پربار و پرتلاش دانست. هر چند در موقعیت نمی توان آن را فوق العاده ارزیابی کرد، اما دورهمی مرتب هیأت های امنای اوز و دبی و اقشار مختلف و دیدارهای رو در رو با افراد برای صاحب این قلم امیدوارکننده بود.
با این حال حل موضوع زمین با این که شعبانعلی تیرزن همواره مژده می داد رو به اتمام است به جایی نرسید و نتیجه ای دال بر روشن شدن وضعیت زمین دیده نمی شد.
وی که هر از وقتی به دبی می رفت گزارش را آن گونه که باید گفته می شد مطرح نمی کرد و در چنین وضعیتی جو بی اعتمادی صورت می گرفت.
سمیر پیرزاد که به اوز آمده بود برابر مصوبه هیأت امنای دانشگاه آزاد دفتر دبی نزد مرجان شرفی مدیر مالی به راحتی کلیه اسناد و دفاتر مالی را بررسی و آن چه را که نیاز داشت تصویر برداری کرد.
وی از برادرش ساسان پیرزاد تقاضا کرد تصویر مصوری از داشته های دانشگاه را در محل فعالیت پردیس تهیه و آن را در سی دی خلاصه تا برای ارائه به اعضای هیات و همشهریان در دبی ارایه کند و همین گونه نیز شد.
نشست های هم اندیشی زیادی برگزار به گونه ای که از فروردین ماه ۱۳۸۹ هفت جلسه تشکیل شد، اولین آن ۵ فروردین و روز آغاز سال جدید بود و آن سال ها بخش اداری دانشگاه فقط ۴ روز اول سال تعطیل می شد و همچون سال های جاری نبود تا تعطیلی غوغا کند. نشست های دیگر هفتم، نهم، دهم، هجدهم، بیست و سوم و بیست و چهارم نیز برقرار شد.
دانشگاه میزبان افرادی همچون محمد نامی، خالد عابدی، فریده کاریانی(نائب رئیس و اعضای هیأت امنای دانشگاه)، ابراهیم فقیهی، خالد رهنما و فردین خضری از دبی، ناصر یوسفی، مدیر موسسه پژوهشی کودکان و خدیجه فقیهی نژاد از تهران، جمعی از همشهریان ساکن شیراز چون خانواده فریدی، سلمان پور، میراحمدی و… فاروق ضیایی، سمیر پیرزاد، اعضای هیأت امنای بیمارستان و دانشگاه پیام نور و دبیر مالی هیأت امنای دانشگاه آزاد دفتر دبی، پروفسور دکر مهدی محقق، دکتر نوش آفرین انصاری و دکتر محمدرضا یوسفی بود که پروفسور مهدی محقق از مفاخر صاحب نام ادبی، فلسفی و فقهی زمان حضور سه روزه شان در اوز در استادسرای کوچک دانشگاه آزاد اقامت گزیدند.
پروفسور محقق و همراهان علاوه بر محوطه باز دانشگاه آزاد در چندین جا از جمله مدرسه عالی احمدی و کتاب خانه عمومی اندیشه نیز در میان جمعیت مشتاق حضور یافت.
و در نشستی با استادان طلاب مدرسه شرکت کرد که بسیار از حضورش در بین آنان خشنود گردید و به اتفاق همسرش نوش آفرین و دکتر محمدرضا یوسفی صحبت های پرباری داشتند.
دکتر نوش آفرین انصاری در یکی از سخنانش گفت: کار کتاب خانه بانوی عصر اوز و دانشگاه آزاد اسلامی اوز به خاطر برگزاری مرتب همایش های مردمی ارزشمند است. او معتقد بود بایستی همواره پیوستگی را تقویت تا گسست را از بین ببریم.
انصاری علم بدون بینش و ارتباط را برای هر اجتماعی مضر می پنداشت. زحمت دعوت و میزبانی از این شاخص های علمی-ادبی را کتاب خانه بانو و اعضای بانوی عصر اوز به عهده داشتند و یکی از روزها که پایان سفرشان بود با غذای محلی گوده و خورش بادمجان و کپه پذیرایی شدند.
دکتر محقق دستور ارسال معادل پنج میلیون تومان کتاب را از فرهنگستان علوم و بخش زیر نظرش جهت کتابخانه دانشگاه داده بود و موافقت کرد حداکثر ۲ ماه آینده پول پرداخت نماییم.
حضور چنین فرهیختگانی بیش از همه بر نویسنده و کارکنان تاثیر می گذاشت.
به هر حال روز دیگر اسعد زاهدی به اتفاق غلامعباس واحدپور، سعید نجیب زاده(رئیس و معاونان آموزشی و دانشجویی) و دکتر عباس براهیمی قلعه قاضی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم، درست شبی که شام مهمان فاروق ضیایی بودیم آمدند دانشگاه و در نشست هیات اجرایی دانشگاه شرکت کردند.
ضیایی از علاقمندان به موزه و آثار قدیمی بود و در خانه اش که به تازگی کامل کرده بود، این آثار و بعضی از برندگان وجود داشتند. وی پس از شرکت در جلسه هیأت اجرایی خواسته محمدصدیق پیرزاد را اجابت و برای چند شب بعد دعوت گرفت. ناصر خضری را مسئول کرد تا با تماس تلفنی آنان را برای صرف شام دعوت کند. شب فوق العاده ای بود و در آن علاوه بر اعضای دو هیأت امنای دانشگاه آزاد و پیام نور به اضافه مدیران و کارکنان، هیأت رئیسه های دانشگاه آزاد واحد قشم، واحد لارستان و پیام نور مرکز اوز از جمله مهمانان بودند و حاج شیخ عبدالعزیز قاضی زاده، امام جمعه و منصور فقیهی نژاد، از نیکوکاران، نیز در مجلس شام شرکت داشتند.
برای تشکیل جلسه بزرگ هیأت امنا با اصغر فرودی بخشدار گفتگو کردم و خواستار استفاده از تالار بخشداری شدم. واکنش وی نسبت به دفعات قبل سرد و منفعلانه بود و احساس کردم مایل نیست. او گفت:
بهتر است دنبال منابع مالی باشیم. جواب دادم این اقدامات برای کسب پول است و یادآوری شد:
رئیس هیأت امنا در دبی کوشش های لازم را صورت می دهد ولی نگارنده قادر نیست مرتب در دبی باشد و اگر دانشگاه پیام نور بخوبی توان جلب نیات دارد به خاطر حضور همیشگی سردمداران در دبی و از همه مهم تر توانمندی های مالی خود آنان است. به نظر آمد متاثر و نگران شد و شاید دلش به رحم آمد. گفت کی قرار است جلسه گذاشته شود ؟ و نهایتا برای ۱۷ خرداد ۸۹ توافق شد.
در این نشست که حدود ۳۵ نفر شرکت کرده بودند محمدامین صباغی زاده، سردار نوروزی، عبدالعزیز نصریانی همچون نشست های هیأت امنای قبلی از راه دور خود را رسانده بودند. نگارنده با توجه به دلسردی که سایه انداخته بود سعی کرد اعضا حداکثر حضور را داشته باشند و صفیه نامی و فرهاد کریما در ترکیب جدید هیأت امنا اضافه گردیدند.
سردار نوروزی با ابراز امیدواری برای موقعیت دانشگاه آزاد اسلامی اوز و با توجه به حضور چهره های جوانی چون پروانه پدرام، اردشیر شفایی و الناز هنری به اهمیت نقش و وجود جوانان در ترکیب هیأت امنا پرداخت و اظهار کرد:
چهره های خوبی از جوانان دیده می شود.
وی به اتفاق اعضا از بخشدار تقاضا کردند کاری کنند، هر چه زودتر مشکل سند زمین حل شود تا امکان گرفتن وام از بانک فراهم آید.
با پایان این جلسه و ملاحظه مکث اصغر فرودی، بخشدار، برای در اختیار گذاشتن تالار، راقم به فکر ایجاد مکانی بزرگ در خود محل دانشگاه افتاد.
آموزشگاه مرحوم حاج محمدهادی خضری دارای شالوده ۱۳۵ مترمربعی برای بنای تالار بود از سویی دیگر با توجه به تصمیم برای ایجاد کتاب خانه، جایی برای نشستن همکاران وجود نداشت. از آن جایی که پولی در حساب موجود نبود ولی معادل ۱۵ میلیون تومان در حساب هیأت امنای دانشگاه آزاد دفتر دبی موجود بود.
به جای ساخت و ساز به فکر استقرار چادری بزرگ که با سرعت بر پا شود و کم خرج باشد، افتادم و حدود ۷ میلیون تومان در می آمد ولی با مشورت همکاران منصرف شدم و تصمیم گرفته شد با مصالح سبک طرح انجام شود.
پس از بررسی و استعلام نهایتا با شهباز ذهبی به توافق رسیدیم که ظرف یک هفته ستون های آهنی دیواره و سقف به اضافه ورق های پوششی با روکش ضد چکه آب را با هزینه شش میلیون تومان بسازد. البته با دو برابر این مبلغ که توسط کارگزاران دیگر پیشنهاد می شد شروع شد تا به این مبلغ رسید. توجه خوانندگان به این مهم جلب می شود چنان چه در شرایط زمانی و مکانی با دقت مطالعه و تصمیم گیری شود چقدر می شود صرفه جویی کرد.
عملیات در ۲۸ تیرماه ۸۹ آغاز و ذهبی برابر قولش راس یک هفته کار را تحویل داد. این سرعت کار و عمل خیلی جالب بود و معمولا در اوز کمتر اتفاق می افتد.
اما پولی برای پرداخت نبود و دبی از قول اسحاق خضریان جواب گرفته شد هیأت امنای دبی صلاح می داند تا موضوع زمین حل نشود پولی کمک نمی شود و آن ها فکر نمی کردند بیشتر موسسات دیگر نه آن روز بلکه اکنون نیز دارای زمین سند دار نیستند.
نتیجه گرفتم پولی داده نمی شود.
یکی از روزها فوزیه خضری و فتحیه فتحی آمدند دانشگاه و خضری همان موقع یک میلیون تومان داد و این نتیجه جلسات پی درپی بود.
حاج عبدالرحیم روستا(مرحوم) پرسید: این اسکلت ادامه پیدا خواهد کرد. جواب مثبت بود. گفت: از دیگران تقاضا می کنم.
از مهندس امینی که ساختمان اصلی را کار می کرد خواستم از آن محل، تالار را کامل کند. وی هم نیروی کار فرستاد اما احساس کردم آن قدر کند کار می کنند و ممکن است تا آخر سال به جایی نرسد و از امینی و اعتبار هزینه ساختمان اصلی دانشگاه منصرف شدم و کار به پیمانکار ناصر حسنی عارف که سرعت عمل داشت واگذار شد.
وی عملیات را پس از ۶۰ روز توقف آغاز کرد و ۴۵ روزه تحویل داد. بلافاصله با مساعدت حاج علی اکبر فانی گراشی یک صد میز و صندلی و از مسعود شرف پور میکروفون روی میز و دیگر تجهیزات تصویری با قول پرداخت شش ماه بعد تهیه و تالار ۱۳۵ متری در نوع دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز با مصالح سبک ولی شیک و آبرومند و با هزینه کلی ۱۱۷۰۰۰۰۰۰ ریال(یازده میلیون و هفتصد هزار تومان) وبا هزینه میز و صندلی و کولر و بلندگوی روی میز تقریبآ سی میلیون تومان شد به اصطلاح زود بازده در تاریخ ۱۷ آذر ۸۹ با حضور کلیه اعضای هیات امناء و مسئولان مورد بهره برداری قرار گرفت.
در این آئین که حاج محمدامین کمالی، عبداله معصوم نژاد، رابعه بهبین و مرجان شرفی به عنوان اعضای جدید هیأت امنا پذیرفته شدند با صرف شام به پایان رسید. البته عملیات کتاب خانه هم آغاز شده بود و ابراهیم اسماعیلی برای تسریع در کار خود به نوشاد محمودپور سفارش تهیه کمدها را داد که معادل سه میلیون تومان تمام شد.
شیوخ عبدالقادر و محمدفقیهی و محمد نامی نیز تعهدات خود را اجابت و پول موسسه زیر نظر دکتر مهدی محقق و دیگر هزینه کتاب خانه پرداخت شد.
سال ۸۹ سالی بود که بخش گراش به شهرستان تبدیل شد و استاندار وقت روح اله احمد زاده با حضور در گراش و معرفی مسعود خواست خدایی به عنوان اولین فرماندار شهرستان نوپا در جشن مردم شرکت کرد.
الان دانشگاه کوچک آزاد اوز دارای تالار ۱۳۵ متری با همه تجهیزات و
کتابخانه تخصصی در حد توان شده بود و گروه ها و فعالان اجتماعی که نگارنده از زمان تشکیل نشریه عصر اوز افتخار همکاری با آنان را داشت و چیزهای زیادی هم از آنان و با وجود نوجوان بودنشان آموخت به راحتی می توانستند این مرکز را ماوای خود بدانند و مناسبت ها را بدون هر دغدغه ای برپا کنند.
در یکی از جلسات مهندس هادی صدیقی که به خاطر تغییر مکان به تهران عزیمت می کرد از عضویت هیأت امنا کناره گیری کرد و در جلسه ای دیگر عبدالعزیز هنری(مرحوم) و خدیجه طاهر پیرزاد به اتفاق بانوان هیأت امنای دبی، از بازدیدکنندگان این سال و شرکت در دو جلسه هیأت اجرایی بودند.
راقم شهریورماه به دبی رفت و در جلسه هیأت امنا به ریاست عبداله احمد نظری نائب رئیس و به دبیری عنایت اله نامور شرکت کرد و گزارش داد و سمیر پیرزاد با ارایه گزارش از وضعیت حساب و کتاب هیات امناء در اوز ابراز خشنودی و خاطر نشان کرد فیلمی که توسط برادرش ساسان تهیه شده با اجازه شیخ توزیع گردیده است.
در این نشست به پیشنهاد خالد عابدی همایشی که سمیر پیرزاد دبیر بود با شرکت جوانان اوزی ساکن دبی برپا و به تبادل نظر پرداخته شد.
همچنین در این سال محمدشیخ محمدرفیع فقیهی، رئیس بازرسی هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی اوز دفتر دبی و یکی از پشتیبانان همیشگی، در سفر یک روزه از دانشگاه دیدن کرد.
نشست مشترک با جمعی از ورزشکاران و کاسبان اوز از دیگر فعالیت های هیأت اجرایی بود و تا سفر دیگری به دبی در اسفندماه ۸۹ جلسه ای تشکیل نشد ولی به اتفاق حاج احمد خضریان دیدار و گفتگو با نیکوکاران صورت می گرفت.
در مغازه احمد خضریان بودم که صحبت از خوابگاه شد. ابراهیم فقیهی شریک حاج احمد خضریان، از خانه ای در اوز صحبت می کرد که حاضر است در صورت تخلیه ساکنان افغانی آن و انجام تعمیرات لازم به مدت ۵ سال آن را واگذار کند. پیشنهاد خوبی بود. این صحبت با محمد نامی نائب رئیس هیأت امنا در میان گذاشته شد و وی آمادگی خود را برای تامین هزینه بازسازی را تقبل کرد که همان موقع چک پنج میلیون تومان را داد و نوید تامین بقیه را ابراز کرد.
نگارنده در حالی به اوز برگشت که دست آورد مالی مهمی به همراه نداشت با این حال آن را علتی برای وقفه در کار تلقی نکرد و کارهای جاری ادامه یافت و شرکت در نشست هیأت اجرایی با ورزشکاران در آخرین روز اسفندماه ۸۹ یکی دیگر از دورهمی ها بود تا بدین گونه سال ۸۹ نیز به پایان برسد.
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید