احمد خضری-دبیر هیئت امنای دانشگاه
مکعب سیاه چشمهایمان را ۲ برابر کرده و تسخیر شده اند، صدای هق هق بلند می شود صدای خدا خدا، صدای الهی العفو… صدای به سجده رفتن ها صدای افتادن ها،چشم انسان از این همه شکوه کم می آورد، با همه دیدگانت نگاه می کنی باز هم تمام نمی شود. دیوار بلند و سیاه پوش بین ما سفید پوشان قد علم کرده چه تناقص قشنگی می گردیم و به یاد تمام دور بودن ها آرام آرام نجوا می کنیم و به یاد تمام بندگی نکردن ها تازه وقتی شانه به شانه این دیوار سیاه می شوی می فهمی چقدر بندگی کردن خدا شیرین است. افسوس می خوری چرا. تا حالا دور بودن صحنه های بی نظیر است. همه شانه به شانه هم می چرخند و سیاه و سفید، غنی و فقیر، بزرگ و کوچک، زن و مرد و… فقط با یک صدا «الله اکبر».
نوبت سعی می شود با این تفاوت که نه کوهی در کار است نه سنگی، نه تپه ای فقط یک سالن خنک با سنگهای مرمر سفید باید سعی ات را بکنی مثل هاجر به نفس نفس بیفتی تا به او برسی مثل هاجر از خودت از همه ببری فقط به او بدوزی، دور سوم، چهارم که پاهایت به لرزه می افتد می فهمی مثل هاجر بودن، نبریدن کار هر کسی نیست. راستی اگر اعمال نبود اگر بایدی در کار نبود، اگر به لطف امکانات و خنکای باد کولر آخرین سیستم خستگی ات کمتر نمی شد. اگر تنهای تنها بین صفا و مروه مانده بودی باز هم هاجر را می شناختی و یا هاجر می شدی؟ آری طواف نوشیدن آب زمزم ۷ دور سعی بین صفا و مروه و ۲ رکعت نماز باعث شد تا اعمال را انجام دهیم. در چشمان زائران رضایت موج می زند. همه با غرور و خوشحالی از انجام اعمال رهای
می شویم. خیالمان راحت شده کاری نمانده، حالا دیگر اعمال و بایدها تمام شده هر کس برای خودش می شود، برای خلوت کردن… حیاط مسجدالحرام بیشتر از شنیده ها و تصاویر بزرگ و با عظمت است از دیدن خانه خدا هیچ کس دل نمی کند. می گویند برای اولین بار حضرت اسماعیل (ع) بر روی کعبه پرده کشیده است و بعدها قریش نیز این کار را ادامه داده اند و برای آنان پرده ای منصبی بزرگ محسوب می شده است.
کعبه چهار زاویه دارد که هر کدام را یک رکن می نامند. رکن حجرالاسود، رکن عراقی در زاویه شرق واقع شده است، رکن شامی به سمت حجراسماعیل در زاویه شمالی قرار دارد. و رکن یمانی در زاویه جنوبی قرار دارد. در سال های اخیر داخل کعبه نیز بازسازی شده است. حجراسماعیل، مقام ابراهیم، چشمه زمزم، ناودان طلا، حکیم (مکان توبه پذیری آدم) قجار (جایگاه تولد مولود کعبه) و حجرالاسود از قسمت های دیگر اطراف خانه خدا (کعبه) است. ارتفاع (بلندی) خانه کعبه ۱۴۰۰ سانتی متر است. نقطه شروع و پایان طواف زائران از حجرالاسود می باشد. حجرالاسود در ۱۱۰ سانتی متری از کف زمین در خانه خدا واقع شده دروازه خانه خدا ۳۱۰ سانتی متر طول و ۱۹۰ سانتی متر عرض دارد. در پایه دیوار کعبه حدود ۴۵ سانتی متر پهنا دارد که کسی به دیوار کعبه برخورد نکند به این دیواره شاذروان گویند. دور تا دور خانه کعبه شاذروان وجود دارد ولی در قسمت حجراسماعیل شاذروان کم پهناتر است. و اندازه آن ۱۳ سانتی متر است.
در زاویه شمالی کعبه که حجراسماعیل قرار دارد و برای طواف از پشت آن عبور کرده ولی بعضی ها برای نماز و دعا وارد محوطه حجراسماعیل (ع) می شوند. دیواره حجراسماعیل ۱۳۲ سانتی متر ارتفاع دارد. در بالای همین قسمت خانه خدا، ناودان طلا نصب شده است که وقتی باران ببارد از آن ناودان آب به پائین ریزد. طول ناودان طلا ۱۹۵ سانتی متر و عرض آن ۲۶ سانتی متر و ارتفاع دایره ناودان ۲۳ سانتی متر است گویا حدود ۱۷ کیلو طلا در آن به کار رفته است. پشت بام خانه خدا حصاری به ارتفاع ۸۰ سانتی متر را پوشانده است. در سمت دروازه خانه کعبه مقام ابراهیم چاه زمزم قرار گرفته است.
آری کعبه با همه عظمتش جائی است که میلیون ها دل مشتاق آرزوی دیدنش و زیارتش را دارند. کعبه جائی است که اگر خوب بنگری، مدرسه آموزش های معارف دینی است. توحید، نبوت، کار، سعی، شناخت، حرکت، عرفان و مهربانی است.
همان طوری که قبلاً نوشتم، زائران برای دیدن اولین بار خانه کعبه، خود را آماده می کردند. عده ای می ایستادند با خود زمزمه می کردند عده ای چشمانشان را می بستند، عده ای سرشان پائین بود. به هر حال هر کس به شیوه ای می خواست برای اولین بار خانه خدا را ببیند و بسیاری بغض گلویشان را می فشارد و می ترکاند و گریه می کردند. این عده آرام آرام حرکت می کردند، اشک می ریختند و خودشان نمی دانستند که این گریه شان، گریه شوق است یا گریه ترس؟ گریه از مسلط شدن جبروت است یا از تسلط حب خداوند بر دل آنان، به هر حال لحظه اولین دیدار کعبه بسیار شگفت انگیز است. چون می گویند اولین بار که کعبه را دیدی هر دعائی بکنی مستجاب می شود. بعدها فهمیدم که بسیاری بلند بلند و عده ای نیز در دل می گفتند. خدایا امسال سال خوبی باشد، خدایا به خود و فرزندانم سلامتی عطا کن و رزق و روزی ما را افزایش ده، دیگری از کسادی بازار می نالید و خواستار رونق بازار شده است. و مسلمانی دیگر برای نجات مسلمین دعا می کرده است. و زائران دانا می گفتند برای اولین بار که کعبه را دیدم، دعا کردم و گفتم: خدایا درک مرا، شناخت مرا نسبت به خودت و وظایفم افزون فرما. و مرا به یاد شعری از ابراهیم مهرابی می انداخت که در کتابش نوشته است:
«خدا دان، با خدا خوان فرق دارد
همان طوری که همه می دانیم بین دین داری و دین باوری نیز تفاوت است. دین باوری همان است که حضرت ابراهیم خلیل (ع) معمار سازنده کعبه کرد که حاضر شد فرزند دلبندش را سر ببرد ولی خدا را نبرد ولی بسیاری از ما در نهان و آشکار این خدا را فراموش می کنیم. خدا باوری لفظ زبانمان شده ولی ملکه جانمان نشده است. یکی از شبهائی که در مکه بودیم به طبقه آخر مسجدالحرام رفتم و تماشای طواف مردم از بالا واقعاً دیدنی است. سیل جمعیت دایره وار در اطراف خانه خدا در طواف هستند همه با عشق و علاقه طواف می کنند. عشق سواد، مدرک، جاه و، مقام نمی خواهد. هر چند عاشقان دیالوگ دوطرفه انجام می دهند. ولی این دیالوگ (گفتگو) بی کلام است. عشق حضور است. وقتی به معنی و کنه آن رسیده باشی دیگر کلام لزومی ندارد. ترک همان می کنند که عرب که فارسی که سیاه که سفید که آفریقائی که آمریکایی، اروپایی و … همه و همه با اختلاف در گویش، یک روش را دارند همه دایره وار می چرخند. دایره نیز معنا دارد. یعنی گرد خانه خدا چرخیدن دایره وار است. حرکت دوری است. خط راست نیست پیوسته باید دوش چپ طواف کننده به سمت کعبه باشد. در دایره هیچگاه به انتها نمی رسی مگر اینکه برای خودت مرض و نشانه داشته باشی مانند اینجا که از حجرالاسود شروع و در حجرالاسود بعد از ۷ دور به پایان می رسی. گویا دایره نمود معنوی دارد و خط راست نمود مادی می آورد. از صفا تا مروه و بالعکس آب مدنظر بوده است پس خط راست است. خطی کوتاه و قابل برگشت ولی در دایره چنین نیست. به هر حال این گردش بسی شکوهمند است.
دیدگاه بگذارید
ازجمله خبرهای خوبتان است که درسایت قرار میدهید اما منظم نیست اگر بتوانید آنرات مرتبل دنبال نمایید بهتر است
با سلام خیلی زیبا نوشته ای دستت درد نکند
ازلطف شما ممنون ولی لطفا منظم بزنید