بررسی تحلیلی گزارش آقای محمد مطلق گزارش نویس روزنامه ایران در مورد اوز
دکتر ناصر یادگار فرد
اوزی ها آنقدر گرمخوی و مهمان نوازند که هر مهمانی که به اوز می آید آنقدر شیفته و غرق خوبی هایمان می شود که ضعف های ما را به فراموشی می سپرد.
از طرفی ما هم که از خدا خواستگان تحسین و گریزپایان نقدیم! و بر این اساس مهمانان عزیزی که به اوز می آیند خودمان هم دوست نداریم که ضعف هایمان را ببینند و به اظهار محبت و خوبی هایمان از طرف مهمانان بسنده می نماییم.
امیدوارم این جملات مجوزی باشد تا خود من در جایگاه یک مهمان و نه میزبان انتقادهایی که لازم است به رشته تحریر درآورم.
شاید این جمله خود بیانگر محتوی تحلیل پیش روی نگارنده باشد.امیدوام نگاه تحسین آمیز گزارشگر محترم روزنامه ایران، باعث نشده باشد که در خوبی های خود غرق شویم و از نقدهایی که لازم است و نگارنده قصد بیان آن را دارد، آزرده خاطر گردیم.
گزارشگر محترم روزنامه ایران پس از بازدید از اوز، و در اِزای مهمان نوازی و گرمخویی مردم، بیشتر مواردی را که در طول مدت دو روز مشاهده نموده با قلم تحسین آمیز خود به رشته تحریر درآورده است .
از این گزارش دو دسته از شهروندان بهره لازم و کافی را برده و خواهند برد ، عده ای که می خواستند اوز را از طریق برگ های روزنامه ایران به سایر شهرها معرفی نمایند و عده ای که تنها درج نام اوز در روزنامه ملی برایشان افتخار شمرده می شود و به محتوی آن توجه چندانی ندارند.
هر دو دسته حق دارند خوشحال شوند، چون برای دسته اول اوز شهری بسیار شاخص معرفی گردیده است، تقریبا بی عیب و ایراد و برای خواننده ای که در دور دست ها نشسته است نام اوز، کشور پیشرفته ای چون سوئیس را برایشان تداعی می نماید و برای دسته دوم هم از این نظر خوشحال کننده است که از بودن نام شهرشان در روزنامه ملی احساس غرور می نمایند .
خروجی گزارش ایشان در این حد اعتبار آفرینی نمود که جمعیت بزرگی را خوشحال کرد و البته چشم های خَیِّران و نیکوکاران اوز که در خارج از کشور بسر می برند را درشت تر نمود و در حیرت و تعجب فرو برد .
البته با خواندن این گزارش نگارنده به یاد خواب شیرین و خوش آقای فرهاد ابراهیم پور در مورد اوز افتاد که در نشریه پیام اوز شماره سی ام درج شده بود.
من هم بعد از دیدن این گزارش بسیار احساس غرور کردم و به خودم بالیدم که اوزی هستم!
اما کمی که به غور نشستم به خود گفتم که چشمان آقای گزارشگر محترم چقدر خوشبین و پراز لطف و محبت است که هر خواننده که گزارش ایشان را بخواند قطعا کشور سوئیس را در ذهن خود تداعی خواهد نمود، جایی که ما به خواب شب هم نمی دیدیم و چه زیبا ایشان اینچنین اوز را در صفحه های یک نشریه ملی معرفی کرد! با این تحسین های عالی احساس کردم شاید کمی به خود غره شویم و اینگونه بپنداریم که همه چیز ما کامل و بی عیب و نقص است و من بعد کار خاصی نخواهیم داشت جز این که برای هم دست بزنیم و همدیگر را تشویق نماییم.
به گمانم اگر ایشان به گراش دعوت می شد،از نوشتن محبت آمیزشان یکی از شهرهای آمریکا یا یک کشور توسعه یافته دیگری به ذهن ها تداعی می شد.
به هر جهت گزارش اخیر جمعیتی را به یقین خوشحال کرد و به این طریق خشنودی بسیاری از همشهری هایمان را تامین نمود.
اما براستی این گزارش شیرین چه تاثیری بر آینده پندار و رفتار و کردار ما خواهد گذاشت؟
آیا احتمال دارد دلخوش به خوشی هایمان باشیم و دست روی دست بگذاریم؟
آیا در باورمان خواهد ماند که چیزی نمانده تا به سوئیس نزدیک شویم؟
به راستی آیا خودمان واقف هستیم که آن شاخص های علمی که از چشمان خوشبین نویسنده، اوز را به کشور بسیار توسعه یافته ای چون سوئیس نزدیک کرده است چه مواردیست؟
از کدام منظر؟ از نظر بلوغ اجتماعی یا ساختارهای توسعه اقتصادی و فرهنگی؟
از نظر تولیدات صنعتی و خدماتی و صادرات آن به روستاها و شهرهای مجاور؟
از نظر انگیزه شهروندان برای مشارکت در فعالیت های اقتصادی؟
از نظر بهره وری نیروی انسانی ؟ از نظر توسعه بهداشت؟
چه شاخص هایی برجسته بود که با دیدن اوز، در وهله اول سوئیس در ذهن نویسنده تداعی شد؟
گرچه مقایسه این دو جغرافیا از نظر توسعه، مقایسه مَعِ الفارق است.اما به گمان نگارنده ، نویسنده محترم گزارش به دلیل اینکه در سوئیس نقش دولت در فعالیت های اقتصادی بسیار کوچک است و به جای آن سرمایه گذاران و تجار نقش فعالی در این زمینه دارند، و دولت تنها نقش قانونگذاری و نظارت خود را اعمال می نماید، و از طرفی در اوز هم نقش دولت در فعالیت های اقتصادی ناچیز است، این مقایسه را انجام داده است، با این اشکال بر جسته که در سوئیس مشارکت اقتصادی مردم به معنای سرمایه گذاری و سودآوری برای آنهاست و قوانین به نفع سرمایه گذار و تولید کننده است بطوریکه سرمایه گذاران از خارج از سوئیس هم به آنجا می روند ودر آنجا سرمایه گذاری می نمایند،اما مشارکت خَیِّران اوز به معنای سرمایه گذاری نیست تا سودی از قِبَلِ فعالیت آنها نصیبشان گردد و قوانین جاری هم آنقدر دست و پا گیراست که معمولا هیچ سرمایه گذار، خَیِّر و یا هر شهروند اوزی انگیزه و رغبت برای سرمایه گذاری و مشارکت در فعالیت های اقتصادی پیدا نمی کند؛ بنابراین کاری را که خَیِّرینِ اوز انجام می دهند از روی خیر خواهی آنهاست و مساعدت آنها در واقع در خلاء اعتبارات دولتی یا نبود شرایط لازم برای سرمایه گذاری در فعالیت های اقتصادی است .
شاید هم در یک نگاه توجهات اخیر برخی از خَیِّرین ، شهروندان و مسئولین گرامی به محصولات فرهنگی وتوریستی مانند: موزه،رستوران سنتی و دو یا سه خانه قدیمی بازسازی شده (به عنوان شاخص های توریستی) که البته بجز رستوران سنتی تازه افتتاح شده هیچکدام منبع درآمدی برای اوز ندارد و در حال حاضر در رونق اقتصادی شهر بی تاثیر یا کم تاثیر است، با توجهات بالای سوئیس به نقش گردشگری و توریسم در اقتصاد موجب تداعی آن در ذهن نویسنده شده است.
شاخص دیگری را در اوز نیافتم که به واسطه آن و البته بدون سنخیت بلافاصله نام سوئیس در ذهنم تداعی شود .
اگر کمی واضحتر و شفافتر اشاره شده بود که چرا ما داریم به سوئیس شباهت پیدا می کنیم ؟ و بیانات تحسین آمیز صرفا برای دلخوشی ما نبوده است شاید بهتر می توانستیم به جایگاه واقعی خویش هم در منطقه و هم در کشور پی ببریم.
حال که این سوالات را پیش روی خود باز کردم ، دیدم من که خود اهل اوز هستم وقتی شهرم را با شهرهای اطراف خود مقایسه می کنم هنوز خیلی فاصله داریم چه رسد به اینکه بخود بقبولانم که اوز دارد به سوئیس نزدیک یا شبیه می شود.بقول معروف “با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمی شود”.
قطعا هر جمعیتی از تحسین بیشتر خوشش می آید تا از نقد اما با تحسینِ تنها، مشکلات و نارساییهای موجود ما شناخته نمی شوند و پنهان تر هم باقی می مانند و گاهی تحسین ها موجب می گردد تا فرصت ها از دست بروند و ضعف ها شناسایی و حل نگردند؛ و در بسیاری موارد موجب شود تا بیشتر از آنچه هستیم در توهم باقی بمانیم و خود را بالاتر از همه جا بدانیم و به کسی هم اجازه ندهیم به جایگاه برتر ما حرف نازکتر از گُل بزند!
تحسین ها می تواند خوابِ خوش و آرامتر و گاهی عمیق تر را برایمان به ارمغان آورد.
در گزارش از همه چیز بلا استثناء تعریف شده است. از پاکیزگی خیابان ها و بیابان ها از برکه ها از مدارس از دانشگاه ها و سالن ها و …
و با نهایت کمال و زیبایی تشریح شده است ، و البته مسایل و مشکلاتی که بعضا در دل مردم باقی مانده و امکان بُروز نیافته است مطرح نشده است. بدیهی است که در مدت کوتاه دو روزه همانطور که یک کتاب ١٠٠٠ صفحه ای را نمی توان عمیق و دقیق خواند قطعا نمی توان بازدید عمیق و دقیقی از یک شهر داشت و عیب ها یی که آرام آرام و طی سالها به دلیل بی توجهی برهم تلنبار شده را دید(جز یک مورد-موضوع شهرستان شدن اوز که در گزارش آمده است)؛
و بنابر این در فرصت کوتاه هرچه که جلو دید قرار می گیرند همان چیزهای خوشایندیست که همه از آن لذت می برند و بیان آنها می تواند موجبات خشنودی اکثریت یک جمعیت را فراهم نماید.
دو فاکتور مهم در هر گزارش می تواند آن را مفیدتر و موثرتر نماید یکی اینکه واقع بینانه نوشته شود و دیگر اینکه دارای تاثیر گذاری مثبت باشد.مثبت نه به معنای صِرفِ بیان خوبی ها و پنهان کردن ضعف ها بلکه بیان هر دوی آنها به منظور تقویت قُوّت ها و رفع ضعف ها.
ضمن اینکه گزارش اخیر در خود برخی واقعیات را هم به همراه داشت با کمی چاشنی؛ اما آنقدرها هم که در گزارش لطف و محبت شامل حالمان شده است،نیستیم! و البته فرصت کم مانع گردیده است تا ضعف هایی چون نبود فضای سبز مهندسی شده، نبود بناهای زیبا، نما و ریخت ناهمنگ شهر از نظر بافت شهری، نبود پارک زیبا، مناسب ، استاندارد و قابل استفاده، نبود ساختمان های شیک و چشمگیر و اقتصاد بی رونق اوز هم دیده نشود و در گزارش مورد توجه قرار نگیرد.
و دیگر اینکه در جایی از گزارش به واقعیت هایی اشاره شده است که مردم اوز خودشان همه نیازمندی ها ی خود را(مدارس، دانشگاه ها، ساختمان ها،روشنایی، آسفالت و …) با مشارکت خَیِّرین و مردم برطرف می نمایند وتنها شهریست که با ناله و ناامیدی سر و کار ندارد و از زنده ترین شهرهای ایران است ، این قسمت از نوشته ها درست و واقعی است اما از این که از این بابت همه مردم راضی باشند و هیچگاه دوست نداشته باشند از بودجه دولت استفاده نمایند و تنها از اینکه شهرشان بعد از حدود ٧٠ سال که از بخش بودن آن می گذرد هنوز شهرستان نشده است گله داشته باشند، کامل نیست.همانگونه که اشاره شد مساعدت های نیکوکاران اوز بیانگر سهم ناچیز نقش دولت در این بخش از منطقه جنوب است و این نه به معنای سرمایه گذاری خصوصی در بخش اقتصادی اوز است بلکه نشانه همت والای برخی از نیکوکاران محترم می باشد که از کنار کمبودهای مردم بی تفاوت نگذشته اند و بدون چشمداشت هر اقدامی که برای پیشرفت اوز درخواست می شود را به انجام می رسانند .
به نظر نگارنده در چنین گزارشی چنانچه موضوع شهرستان شدن بخش اوز که نویسنده هم به آن توجه داشته است، و به دلیل اینکه این بخش پتانسیل و لیاقت ارتقاء به شهرستان را دارد باید با تیتر درشت و برجسته به عنوان *مهمترین دغدغه مردم اوز در حال حاضر شهرستان شدن است* درج می شد که اگر بجای این همه لطف و محبت وتحسین، این موضوع اینگونه طرح شده بود بسیار کاراتر و مفیدتر می بود و شاید مسئولین محترم تهران نشین به گوشه چشمی به اوز می نگریستند.
در پایان ناگفته نماند که با ظرفیت های بالقوه انسانی و فراهم شدن زیرساخت های آموزشی و فرهنگی (۴ دانشگاه)و منابع مالی و پول های سرگردانی که وجود دارد ما هم می توانیم با برنامه ریزی و الگو گیری از شهرهای کوچک و زیبای جهان و ایجاد شهرک های استاندارد و زیبا ، ساختن تفریحگاه های جذاب و حمایت از سرمایه گذاران در واحدهای فرهنگی و توریستی و جذب توریست و نیز فعال سازی شهرک صنعتی هم در زمینه نمای شهر و هم رونق اقتصادی از وضع فعلی به در آییم تا دستاوردهایمان حداقل به سطح شهرهای مجاور برسد که تحقق ارتقای اوز را میسرتر سازد و این جز با عزم جزم و اراده و یکدست شدن و همدلی امکان پذیر نخواهد شد.
و نکته آخر اینکه من هم با این جمله گزارشگر محترم موافقم که روزنامه نویسان، جامعه شناسان ، نظریه پردازان توسعه، اقتصاددانان و سیاستمداران،البته به صورت یک تیم و نه برای دو روز بلکه در سفرهای برنامه ریزی شده به مدت (حداقل دو سال) به اوز بیایند و نه برای لمس توسعه از نزدیک که برای جبران سالهایی که فرصت برای توسعه اوز از دست رفت ، مفاهیم عالی توسعه را برای این شهر تعریف و روشهای انگیزشی برای مشارکت شهروندان در سرمایه گذاری اقتصادی و نیز پویا سازی فعالیت های فرهنگی و سرمایه گذاری در آن و اجرایی نمودن و عملی کردن آنها دست بکار شوند.
لینک کوتاه:
امیدوارم همگی چنین اندیشه ای داشته باشند ممنون از مطلب جالب و موشکافانه شما
احسنت جناب دکتر یادگار فرد با نگاهی جامعه شناسانه واقعیت امروز اوز را بررسی کرده اند
آقای دکتر تحلیل جامع نگاشته آید هرچند حضور چنین شخصیتهایی برای شهر لازم ومفید است ولی متاسفانه استفاده بهینه ای از حضور ایشان بعمل نیامده است و گزارش جناب آقای مطلق طوری نوشته شده بود که اوز هیچ نیازی ندارد وشهری کاملاخود کفاست
آقای دکتر تشکر موشکافانه به همه چیز اشاره کرده بودید مخصوصا جاییکه نوشته بودید گزارشگر احتمالا از اینکه دولت از نظر اقتصادی کاری به اوز ندارد وحمایتی هم نمی کند اوز را با سوییس مقایسه کرده است
متاسفانه سایتهای ما از دست تبلیغ خیر ساز خیرساز کردند حتی گوش رییس جمهور هم از این تبلیغات پرشده وبعد انتظار داریم دولت کمک هم بکند
درود بر برادر عزیزم دکتر ناصر یادگارفرد. که حرف دل اغلب همشهریان دلسوز اوز را به رشته تحریر در آورده اند. از جمله خود من ،که هر وقت به زادگاهمان اوز میایم دلم می سوزد از اینکه شهر ی که چنین خیرینی دارد باید اگر دلسوزانه تر مسئولین اوز کار کرده بودند میشد امروز شهری مدرن باشد. ولی این چنین نیست ،از ۴۵سال پیش که ما از اوز به شهر بند عباس آمدیم. چندان چیز چشم گیری به شهر اضافه نشده ،بوجه های دولتی تا آنجا شهرداری بی کفایت بوده که سال می گذشته چون با آن پول برای آبادانی… ادامه »
با تشکر از اقای. دکتر. یادگارفرد که. مشکلات. فعلی. اوز. را خوب. تحلیل کرده اند. متاسفانه مسولین ما. در اوز. از بس. در تعریف. وتمجید کردن. از اوز. اغراق. وزیاده. روی. میکنند که. مهمانان. وخبر نگاران دچار. سردرگمی. واشتباه میشوند. واوز. را با. سویس. ویا. الگویی برای. توسعه. یایر. شهرها. میدانند. درحالیکه. واقعیت شهرما. چیز دیگری است. ما نه تنها. الگو نیستیم. بلکه. از یایر. شهرهای. هم جوار خود. مانند. لار. وگراش. خنج. بستک. وخمیر. و……… از نظر. زیر ساخت. وامور. اقتصادی. واجتماعی. عقب تر هم. هستیم. ما حتی. از نظر. ادارات. مورد نیاز مردم. مانند. دادگاه. ثبت. اسناد. واملاک.… ادامه »
ما. تا کی باید دلخوش. به این. کارها. باشیم. وهمه اش از. فرهنگ. واداب ورسوم. وموزه. ورخت. گشاد. وپایتخت. کتاب. و نشان. دادن. برکه. ها. و…….صحبت. کنیم. واز مطالبات. اصلی وپایه ای غافل. شویم. هرکس. از هر جا. امد برویم. واز خودمان. تعریف. کنیم واز. خبرنگاران بخواهیم که. انها هم. از ماتعربف. کنند. ان هم. در حد. سویس. واروپا. ایا. می دانید با ایبن. کارها. به. کجا. میروبم. برادران. وهمشهریان. ما. داریم. از. شهرهای. هم. طراز. خودمان. در منطفه. جا می. مانیم. اوز. با این. سوابق. ومدنیت. و۷۰. سال بخشداری و۶۰. سال. شهرداری هنوز هم. بخش. مانده. است. این. حرفها.… ادامه »
احسنت آقای مهندس👏👏👏
هرچند نگاه یک خبرنگار حرفهای با یک آدم عادی فرق است ولی هر حرفه ای که بخواهد باشد در یکروز قادر نیست واقعیت یک شهر را بتواند ببیند پس ایشان چیزی را نوشته اند که میدیده وبا بایشان گفته میشده است بهرحال آقای مطلق درگزارش خود تحت تاثیر مهماننوازی میزبان نیز قرار گرفته است
در اوز عده ای هستند که اگر خود در تحولات و رویدادها مشارکت داشته باشند بهترین است و اگر نباشند آن را خوب نمیدانند . یا عجبا
تمام هم و غم مردم اوز تحت الشعاع پایتختی کتاب قرار گرفته است این برنامه باید سرلوحه مسولین و مردم اوز قرار گیرد که امسال آخرین سال برنامه کتابخوانی باشد تا مردم فکرشان متوجه برنامه های اساسی تر و اصولی تر گردد. مگر مردم و جوانان و مسولین شهر کوچک اوز چقدر میتواند فکرشان متوجه چند جا و چند موضوع باشد باید هرجور شده دندان لق پاتختی کتاب را امسال از ریشه کند چون هم هزینه میشود هم نتیجه رضایت بخشی ندارد حتی اگر بفرض بعنوان پایتختی انتخاب گردد. بعدش چه خواهد شد مردم اوز که نباید جور عدم کتابخوانی… ادامه »
کاملا درست نوشتن. اما آن نکته آخر که راجع به سفر دو ساله کارشناسان و تحقیق مرقوم فرموده بودند ، مثل یک خواب و خیال می ماند
آقای دکتر یادگارفرد واقعبینانه نوشتید ولی کسی پذیرای نقد منصفانه نیست البته همانطور که نوشتید کلا از گزارش آقای مطلق خوشحال هستند ولی اگر بخیال این باشیم که دولتمردان گزارش را میبینند گوشه چشمی به بخش کهن اوز با ۷۰ سال سابقه میندازند ومارا شهرستان میکنند فقط خودمان را راضی کردیم اینقدر گزارش همه جوره زیر دست رییس جمهور وزرا هست که شاید نرسندتیتر آنها را ببینند
طرف تو حجرهاش نشسته بود که گفتن مامور دارایی داره میاد، سریع فرش نو و وسایل تر و تمیز از تو مغازهاش جمع کرد، نشست رو یک زیلوی کهنه و کاسه چه کنم دست گرفت که آقایی کت و شلواری آمد داخل. حجره دار هم شروع کرد به آه و ناله از بازار و کسادی بازار و اینکه چقدر مقروض است. آقای کت و شلواری پا شد و رفت. حجره دار که شب قبل خواستگاری رفته بود، شنید آقایی شیک و مرتب بدنبال حجره او می گردد، گفت حتما از طرف خانواده عروس آمدهاند برای تحقیق. سریع دستی به سر… ادامه »
با درود و تشکر از یکایک دوستان عزیزی که کامنت گذاشتند وبا این کار نشان دادند که با هر نظر و ایده ای که دارند در رابطه با مسایل اوز بی تفاوت نیستند. و با پوزش از اینکه فرصت محدود این امکان را فراهم ننمود تا به یکایک کامنت ها پاسخ بدهم. و اجازه می خواهم که تنها در مورد کامنت آخر که حکایتی را دوست گرامی جناب قاسم اشاره فرمودند و البته تشبیه جالبی بود عرض نمایم که به چهار دلیل تعریف و بزرگنمایی در مورد اوز بر خلاف نظر دوستمان نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد: ۱.اینکه… ادامه »
پس اگر نمی خوانند و اینها تاثیری بر روی نظر دولتمردان ندارد و نمی خواهند سفره رنگین خیرین برچیده شود، دعوا سر چیست؟ پس اگر از مشکلات هم نوشته میشد سودی به ما نمی رسید و تازه چهره شهر هم نزد خوانندگان خراب میشد.
دوست عزیزم قاسم گرامی لطفا به تفاوت هدف در نوشتن یک مطلب توجه فرمایید: وقتی از ضعف ها می نویسیم ابتدا برای آشنایی خودمان با آن ضعف هاست؛ تا بعد از دانستن آنها در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها بتواند نقش مثبت و موثر و سازنده ای داشته باشد. اما وقتی همه از خوبی ها می نویسیم و بیان یا خواندن ضعف ها را هم بر نمی تابیم این نوشتن از خوبی ها یا برای دلخوش کردن خودمان است و یا برای توجیه عقب ماندگی هایمان. انسان با شهامت کسی است که خود را ارزیابی کند و ضعف… ادامه »
جواب قاسم ما هفتاد ساله که از فرهنگ وثروت وخیربودنمان حرف میزنیم وهرکی هم آمده با تعریف وتکریم خود برآن افزود ورفت تااوز همچنان بخش باقی بماند وبجایش خنج شود بخش وبعد شهرستان وگراش هم همچنین وبستک وخمیر هم همچنین بشوند شهرستان من جاهایی اسم بردم که کنار ونزدیک ما هستند نه بقیه ایران آینرا نوشتم تا توی قاسم از حجره ات نگاهی به بیرون بیاندازی که امروز دختر وپسر برای زناشویی منتظر تصمیم والدین نمی مانند و در عصر انترنت دارایی هم برای وصول مالیات ماموری بدر دکه ودکان نمیفرستد قاسم عزیز از خواب بیدار شو که تعبیر خوابت… ادامه »
آقای دکتر تحلیل جالبی از مقایسه اوز با سوییس کردید دوست دارم خطاب بخیرین تحلیلی از خیراتشان بنویسید پول خیرین با برنامه ریزی و اولویت مصرف نمیشود وهیچ بیانی هم منتشر نمیشودکه قلمهای روانی مثل جنابعالی شاید اثر بگذارد تا پول خیرین صرف هر کیسی نشود
مدیریت سایت زحمت بکشید کامنتهای خوانندگان بنویسنده اعلام کنید شاید نویسنده بخاطر مرور زمان به مقاله خودش برگردد پس لازم است شما بایشان اطلاع بدید
مردم اوز نباید بنشینند تا دیگران برایشان کاری انجام دهند مردم اوز باید استینها را بالا بزنند و دست بهرکاری فیزیک و بدنی تا فکر و ایجاد کارگاه های تولیدی و کار بنائی فنی درختکاری نظافن بهداشت مکانیکی تراشکاری کارگاههای ساختمانی ارماتوربند نجاری مبل سازی آهنگری انواع تخصصهای ماشین از باطری سازی اگزوز سازی و نقاشی ماشین و ساختمان و کاشی کاری گچکاری و گچبری برقکاری سیم کشی برق تعمیرات لوازم برقی خانگی پنجره سازی کمدسازی صافکاری ماشین همه اینکارها ایزوگام پشت بام و خیاطی دوزندگی ماشین شوئی وبسیاری کارهای دیگر خودشان انجام دهند منتظر نباشند دیگران برایشان کار انجام… ادامه »