برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی اوز قسمت چهل و سوم
عبدالعزیز خضری: بلدوزر ۱۵۵ واگذاری اداره کل راه و شهرسازی با پشتکار راننده اش که برای دلگرمی بیشترش به کار،
توجه لازم را به او داشتیم به سرعت مشغول برداشتن تپه تنب سمدو و انبار کردن خاکروبه ها در کنار جاده بود به طوری که لودر و کامیون حمل خاک شهرداری به دلایل مختلف هماهنگ برای تخلیه خاک ها نبودند.
به ناچار از حاج محمود کریما تقاضا شد کار تخلیه را به عهده بگیرد وی قبل از اعلام هزینه شروع به کار کرد ولی روز دیگر تماس گرفت و گفت حداقل هفتاد میلیون هزینه می برد چاره ای نبود و از آن جایی که حاج محمود کریما انسانی هماهنگ و خیرخواه بود و می دانستم برای طلبش که هنوز نیز باقی مانده است فشار وارد نمی کند خواستم زحمت بکشد و تجهیزات ماشینی کریما، به سرعت کار را ادامه داد و فضا برای تحرک بلدوزر فراهم باشد.
در همین روزها از تابلو بزرگ دانشگاه که توسط ساجد بدری و از ۴۵ روز قبل آماده شده بود به بهای ۲۵ میلیون تومان از محل اعتبار خود دانشگاه رونمایی شد، البته سازنده مقید به قول و قرارش نبود فرضا خود ناچار شدیم دنبال داربست برویم که مهندس فریدون نامی و مصطفی احراری خواسته دانشگاه را اجابت و آن را برپا کردند.
احراری برای سرعت بخشیدن به عملیات خود با کارگران نصب داربست کار می کرد. سازنده تابلو، بعدا نیز برای وفاداری به تعهداتش در خدمات نگهداری و به ویژه سوختن ترانس برق کاری نمی کرد و حتی جواب تلفن ها را نمی داد تا این که مهندس محسن مهرآوران خود زحمت کشید و در راستای تضمین روشنایی تابلو اقدام کرد.
از رویدادهای قابل توجه که نه تنها برای دانشگاه بلکه شهر و منطقه از اهمیت برخوردار بود، حضور دو چهره شناخته شده عرصه رسانه های الکترونیکی و کاغذی (مهرداد خدیر و رضا غبیشاوی)از پایتخت کشور در اوز بود.
اسماعیل فقیهی مرتب هفته نامه امید جوان را مطالعه و از آئینه هفته نوشته مهرداد خدیر تعریف و نوشته های وی را می ستاید و خود که بعضا این نشریه را می خواندم بیشتر به نوشته های این نویسنده دقت می کردم و خود نیز که دستی در نوشتن و تجلیل داشتم متاثر از نوشته های وی می شدم و با مشورت همکاران با تهران تماس تا وی را به دانشگاه دعوت کنیم. منشی امید جوان وصل نمی کرد و شماره همراه خدیر را نداشتم ولی با اصرار طی چندروز گفتگو حاصل شد. وی ابتدا نپذیرقت و معتقد بود مجال سفر ندارد چون در چندین جا مشغول می باشد. بر حسب اتفاق در همین روزها یکی از شبکه های صدا و سیما، مستندی از استان فارس و لارستان در رابطه با نقش خیران در ساخت آب انبار و غیره پخش می کرده است و همین سبب می شود اوز مورد توجه واقع شود و موقع گفتگوی نهایی خواست دوست همکارش به نام رضا غبیشاوی نیز به همراه او باشد.
در حالی که فاطمه قاسمی از استادان فعال دانشگاه نیز پیشم نشسته بود با علاقه از پیشنهاد خدیر استقبال تا این که روز موعود فرا رسید و این دو نفر ۱۳ دی ماه ۹۵ از طریق فرودگاه لارستان وارد شدند.
جمعی به استقبال رفته بودیم از صبح همان روز نشست با جمعی از فعالان فرهنگی اجتماعی شهر ترتیب داده شد. شب از موزه مردم شناسی و جاهای دیگر بازدید کردند. تقدیر الهی همان گونه که تاکنون دانشگاه را مشمول عنایت خود کرده است باعث شد در جلسه ای که با حضور این دو نویسنده برجسته کشور برقرار بود، دکتر عبدالمجید فرزانه رئیس وقت دبیرخانه دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس اتفاقی وارد و در نشست شرکت کند.
رسیدن دکتر فرزانه بدین گونه بود که محمدطاهر قاضی آمد کنارم و در گوشی خبر داد فرزانه در راهرو پشت در ایستاده است گفتم تعارف کن بیایند داخل من فکر کردم شادروان یوسف فرزانه است ولی لحظاتی بعد که بیشتر فکر کردم یادم آمد فرزانه چایی نمی رود سریع سر زدم و متوجه دکتر فرزانه شدم و با خشنودی به نشست دعوتش کردم.
او تعریف کرد قصد آمدن به اوز را نداشته است و اتفاقا برای شرکت در جلسه ای در لار عجله داشته اما با دیدن خودروهای زیاد در جلوی دانشگاه، نیروی درونی وی را قانع کرده حداقل برای دیدن پیشرفت های ساختمانی سری بزند.
دکتر فرزانه نیم ساعتی ماند و با خاطره ای خوش رفت و معتقد بود برایش باورکردنی نیست یک مرکز دانشگاهی دست به کاری می زند که حداقل مراکز استان نیز ممکن است آن را انجام نداده باشد.
علاوه بر گفتمان بسیار خوبی که طی دو روز حضور مهرداد خدیر و رضا غبیشاوی در دانشگاه صورت گرفت، آن ها از آمدن به اوز راضی بودند و خدیر گفت: تاکنون به شیراز نیامده است اما دانشگاه آزاد باعث شد به اوز و یکی از شهرستان های استان فارس سفر کند.
او به اتفاق غبیشاوی که آدمی دوست نگهدار و در مناسبت های مختلف از نگارنده یاد می کند، افزود: اوز را مردمانی متفاوت از آن چه تصور می کردیم دیدیم و یادآور شد:
چیزی از تفاوت دو مذهب شیعه و سنی و یا لهجه را ندیدم. مهرداد خدیر و رضا غبیشاوی دو چهره مطرح رسانه های عصر ایران و نشریه امید جوان با هواپیما به تهران برگشتند و ساسان پیرزاد هر دو را به فرودگان لار رسانید و به نقل از ساسان صحبت های خوبی در بین راه با هم داشته اند موضوع به همین جا ختم نشد به گونه ای که مهرداد خدیر سردبیر امید جوان دو صفحه از نشریه امید جوان و با عنوان اوز در آئینه هفته به اوز و دیدنی ها و یافته های خود اختصاص داد که می توان بزرگترین دست آورد وی به حساب آورد و علاقمندان می توانند آن را با عنوان «اوز در آئینه هفته برکه نه دریا» و در تاریخ ۱۸/۱۰/۹۵ دنبال کنند.
در نشست با این دو چهره شخصیت های مختلفی از لار و گراش از جمله مقامات دانشگاه آزاد اسلامی واحد لارستان، حمید منشی و فرزاد قناعت پور دو شاخص رسانه های آفتاب لارستان و مرکز رشد فن آوری از شرکت کنندگان بودند. اما چیزی که نمی شود به آن اشاره نکنم چگونگی واکنش مهندس شریف بازرگانی به بازدید خدیر و غبیشاوی از موزه مردم شناسی بود. از زمان شروع فعالیت موزه تاکنون روال چنین نشان می دهد هر تحرکی در موزه حداقل توسط رئیس در گروه مردم شناسی موزه بازتاب داده می شد و با وجودی که دو روز گذشت خبری از انعکاس خبر بازدید این دو نفر نشد. با بازرگانی تماس و علت را جویا شدم البته گفت نرسیدم روزی دیگر منتظر ماندم و با توجه به تقید وی به آداب و اخلاق دینی برایم سوال بود چرا تعلل می ورزد. به خاطر اصرار راقم وی چیزی را نوشت و بدون آن که در گروه موزه مردم شناسی بگذارد در شخصی خودم فرستاد. این حرکت مهندس بازرگانی هنوز به عنوان سوال برای نگارنده باقی مانده است. به ویژه اینکه هر دو تعهد متقابلی را به یکدیگر و در امور اجتماعی و فرهنگی نشان می دهیم.
درگذشت آیت اله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس هیأت موسس و امنای دانشگاه آزاد اسلامی و انتصاب دکتر علی اکبر ولایتی به جانشینی وی در دانشگاه آزاد توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی از رویدادهای مهم دی ماه ۱۳۹۵ بود این در حالی بود که به دیدار و ملاقات با رئیس هیأت موسس دانشگاه آزاد اسلامی خیلی نزدیک شده بودیم و با این اتفاق ناگوار، ملاقات منتفی شد.
از رخدادهای خوشایند دیگر افتتاح دانشکده بهداشت اوز (خیریه عبدالرزاق شرافت )با حضور قائم مقام وزیر بهداشت و درمان آموزش پزشکی و رئیس استان دکتر محمدهادی ایمانیه نماینده مردم در مجلس، معاون استاندار و فرماندار ویژه لارستان و جمع زیادی از روحانیون، مردم و مسئولان بود.
دکتر ایمانیه از زمان اشتغال نگارنده در بیمارستان با وی در ارتباط بوده و خواستم برای بازدید بیاید دانشگاه. به اتفاق دکتر عاطفه رئوفی رئیس دانشکده علوم پزشکی و بهداشتی درمانی لارستان آمدند و شاید آمدن این مقام بلندپایه دانشگاه علوم پزشکی استان به نوعی موجب رضایت راقم بود که نمی خواست تقاضای مدیر بازنشسته آخر سال ۱۳۸۱ خود را از بیمارستان امیدوار نافرجام بگذارد. ناگفته نگذارم دکتر رئوفی نیز کمک کرد.
در ماه های پایانی سال ۹۵ بازدید مدیر کل میراث فرهنگی فارس از موزه، اعضای اتحادیه تعاونی کشاورزی اراک از مزرعه کاکتوس دانشگاه آزاد با هماهنگی مرتضی سالاریان، بازدید دکتر سیروس فارسی و دکتر محمد توکلی معاونان تازه منصوب دانشگاه آزاد اسلامی واحد لارستان (معاونان پژوهشی و آموزشی) از دانشگاه تجلیل از نیکوکاران حوزه سلامت در تالار وحدت لارستان، تجلیل از پژوهشگران آموزش و پرورش در پژوهش سرای خانواده فرهنگی بدری و به ابتکار ایراندخت صدیقی، مدیر پژوهش سرا، بازدید محمد معتمدیان، رئیس کتابخانه های عمومی لارستان از دانشگاه و اهدای ۷ جلد کتاب نفیس به ارزش پنج میلیون ریال به کتابخانه مولوی خیریه حاج ابراهیم کریما، ابقای مهندس یونس رضایی در سمت رئیس نمایندگی ویژه نظام مهندسی لارستان، تجلیل از زنان و مردان کاراته کار در تالار فردوسی خیریه شیخ عبدالقادر فقیهی از سوی ساسان پیرزادرییس هیأت کاراته بخش اوز، تشکیل جلسه روسای دانشگاه های مختلف لارستان در دانشگاه دولتی لارستان و با حضور نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، ارتقای سامانه اداری دانشگاه با حضور کارشناس شرکت رایورز، برگزاری جشن تکلیف دانش آموزان آموزشگاه کرانی در تالار فردوسی، فاجعه آتش سوزی در ساختمان پلاسکوی تهران، برگزاری کارگاه فن بیان از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اوز و با حضور دکتر خسرو محمودیان کارشناس صدا وسیما و سردبیر رادیو مهربانی در تالار فردوسی، برگزاری جلسه پرسش و پاسخ اعضای شورای اسلامی و شهرداری در تالار الزهرای آموزش و پرورش، خرید دستگاه بارگذاری پل ماکارونی به ارزش۱۱۵۰۰۰۰۰۰ ریال از اعتبار دانشگاه برای استفاده در مسابقات پل با خرپای ماکارونی، برگزاری کارگاه های نونهالان مدرسه خلاقیت توسط الهام صمدانی و بازآموزی و آموزش حرفه و محاسبات از سوی کارشناسان نظام مهندسی استان فارس و توسط مهندس نازنین حبیبی، همایش شخصیت رفتاری کودکان توسط کارشناس روان شناسی فریدون کریم نیا از رویدادهای مختلفی بود که صورت گرفت
و اما روزی محمد برادران شهروند اوزی ساکن شیراز آمد دانشگاه و گفت: چه چیزی نیاز دارید.
احتیاجات ردیف شدند وی گفت با کسی در حال گفتگوست تا نیتی را جلب کند.
چند روز بعد خبر از اهدای سیصد میلیون ریال توسط فریده یزدانی دختر مرحوم حاج عبداله یزدانی از چهره های فرهنگی و نیکوکار اوز داد که به سامانه دیجیتالی کتابخانه مولوی اختصاص یافت.
صدور پروانه فصل نامه با پیام دانش اوز از سوی معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تاریخ ۲۷/۱۰/۹۵ قرار گرفتن دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز در رتبه بندی موسسه ISC پایگاه استنادی علوم جهان در رتبه ۲۷۴، تجلیل از خانواده شهدای اوز با حضور از منازل بستگان شهدا، از دیگر وقایع شهر و دانشگاه بود.
برای گرفتن پروانه فصل نامه «با پیام دانش اوز» به اتفاق همسرم به تهران رفتم و از فرصت استفاده و دیداری از دفتر رسانه عصر ایران ترتیب دادم که گفتگویی با جعفر محمدی مدیر مسئول و رضا غبیشاوی از اعضای تحریریه نصیب شد و به ناهار نیز در همان جا دعوت شدیم. گفتگویی خوبی صورت گرفت و ملاقات با محمدی که صاحب قلم اندیشمندانه ای است برایم بسیار مفید بود.
در یکی از روزها محمدصدیق پیرزاد تماس گرفت و پرسید دانشگاه هستی؟ خواست بیاید وقتی رسید پس از صحبت های معمول اظهار کرد: تصمیم گرفته است نیتش برای ساخت تالار کف تئاتر را به دانشگاه اختصاص دهد.
رییس هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی دفتر اوز افزود: الان بیش از دو سال گذشته و اقدامی توسط اداره ارشاد برای ساخت این تالار صورت نگرفته است. بنابراین نتیجه گرفته تاخیر جایز نیست و از سویی روز به روز پیرتر می شود و می خواهد به چشم خود آثار خیریه اش را ببیند.
وی افزود:فردا چک پنجاه میلیون تومانی را تحویل می دهد و همین گونه نیز شد و از همان روز با محوریت مهندس محسن مهرآوران پس از بررسی و مشورت به ویژه با انجمن نمایش و بیش از همه مهندسان علیرضا خادم پور و به آذین کرامتی ساخت تالار آغاز و کار در طبقه همکف شروع شد.
پیرزاد باعث شد در طبقه اول همکف نیز کار را شروع کنیم و دانشگاه می رفت تا علاوه بر فعالیت سینمایی در زمینه تئاتر نیز فعال بشود.
سینما به هنر هفتم مشهور شده است و از سویی به مرور تئاتر در حال جدا شدن از هنر هفتم است به گونه ای که آن را نام هنر هشتم می نامند.
پس از رفت و آمدهای مکرر به شیراز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، بالاخره از این مرجع تماس گرفته شد که پروانه سینما آماده است. همکار دانشگاه آمنه روستا شیراز بود خواستم برود سریع آن را بگیرد و گرفت و تاریخ صدور ۱۲ اسفند ۹۵ بود. چقدر خوش خیال بودیم به این تصور که صدور پروانه برابر است با شروع به کار سینما در اوز ولی متوجه شدیم تازه اول راه است و حالا تهران بود که جواب داد دانشگاه چه ارتباطی به سینما دارد و در ساختار سینما شهر چنین تعریفی وجود ندارد و تجهیزات نمی دهیم. ادامه مقوله سینما به یادداشت های سال ۱۳۹۶ مربوط که در جای خود شرح داده می شود اما این را اضافه کنم نظام اداری با وجود تبلیغات اما کارا نیست قبلا نوشته شده بود برای گرفتن همین پروانه سینما نزدیک به یک سال پیگیری به عمل آمد و وقتی مراجعه می کردی چنان چه یکی از متصدیان نبود کار از پیش نمی رفت.
جشن پایان ترم مدرسه فوتبال بلوکی اوز به مدیریت عبدالحمید پیشداد با حضور روحانیون، مردم و مسئولان در تالار فردوسی دانشگاه بر پا شد و چهارمین دوره مسابقه نجات تخم مرغ با زحمات برادران امیری نیز به شکلی باشکوه انجام گرفت.
معرفی کتاب «حافظه روشن تاریخ» اثر سید امیر سقراطی درباره زندگی شادروان استاد محمدرفیع ضیایی اوزی توسط احمد خضری می تواند از یادآوری های مهمی باشد که نسبت به یک پژوهشگر صورت گرفته است.
خلاق شناخته شدن شهر اوز در سومین دوره پایتخت کتاب با حضور مهندس محسن مهرآوران مدیر پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی و به عنوان عضو گروه معرفی اوز برای پایتخت کتاب به اتفاق فروغ هاشمی و ابراهیم احمدی، انتصاب دکتر محمدرضا عرفانی، رئیس دانشکده بهداشت اوز به سمت آموزشی، تحقیقات دانشجویی-فرهنگی و با حفظ سمت به جایگزینی دکتر محمدرفیع بذرافشان در دانشکده علوم پزشکی لارستان از دیگر رخدادهای انتصاباتی منطقه بود که در اسفندماه ۹۵ صورت گرفت.
و اما بلدوزر واگذاری اداره کل راه و شهرسازی بی وقفه به عملیات تپه کشی تنب سمدو مشغول و تجهیزات ماشینی حاج محمود کریما بلافاصله گل و سنگ ها را به گودال خود زمین دانشگاه انتقال می دادند و قبل از پایان سال ۹۵ بخش شرقی تنب سمدو خاتمه یافت.
روزی مهندس میرزایی رئیس اداره ساخت جاده ای اداره کل که برای بازدید آمده بود از قول مدیر کل گفت: چنان چه مایل باشید برای تسطیح قسمت غربی تنب و به سمت اوز بلدزر را نگه می داریم. موضوع با شورای اسلامی دور چهارم و شهردار وقت در میان گذاشته شد اما اشتیاقی نشان ندادند.
با توجه به صدور پروانه انتشار فصل نامه با پیام دانش اوز همکاران به مسئولیت پروانه پدرام که به عنوان سردبیر انتخاب شده بود تلاش می کردند مجله آماده شود تا در دومین روز نکوداشت بخش اوز هشتم فروردین ۹۶ و در بوستان نوروز رونمایی و در اختیار علاقمندان قرار گیرد و از اولین شماره برای چاپ مجله با پیام دانش اوز فاضله کاظم اف مدرس و زینب آگاهی دانش آموخته دانشگاه برای طرح لگو و صفحه آرایی همکاری داشتند.
سال ۱۳۹۵ در حالی به اتمام می رسید که طبقه دوم دانشگاه در حال اتمام بود و در این فکر بودم حالا که قرار است بخشی از طبقه اول و قسمت جنوبی به تالار کف تئاتر تبدیل و کار کنیم چرا همه آن بخش جنوبی را کار نکنیم.
مهرآوران وقتی در حال طراحی نقشه با دو نفر فعال هنر تئاتر بود با مهندسان معمار از جمله نازنین حبیبی، سحر علوی نیز مشورت می کرد.
در نیمه دوم سال ۹۵ سفری دیگر به دبی داشتم و پیگیر برای جذب نیات خیرخواهانه نبودم، منتظر بودم عملیات فازهای ۲،۳ و ۴ به جایی برسد و در این سال ۱۳۹۵ بیش از یکصد و هشتاد میلیون تومان درآمد در حساب هیأت امنای دانشگاه دفتر اوز واریز شد که بیش از ۱۶۳ میلیون کمک های مختلف که ۲۷ میلیون از آن بابت فروش خودرو سواری اهدایی اولیه به دانشگاه بود از داخل ایران بدست آمد و بقیه از همشهریان ساکن دبی بود از ۱۷ میلیون تومان اهدایی از دبی، پنج میلیون تومان آن را حاج فاطمه نظری جذب کرده بود.
سال ۹۵ یک دستگاه خودرو جدید سمند از محل اعتبار دانشگاه خریداری شد.
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید