حج و کعبه در گذر زمان قسمت هشتم
جمهور علما بر این هستند که هر شخص در طول عمرش فقط یک بار حج بر او واجب می شود و مانند بعضی از عبادت های دیگر که تکرار می شوند تکرار ندارد.
مگر اینکه نذر کرده باشد که باید به نذرش وفا کند و بیشتر از یک بار اگر انجام دهد سنت محسوب می شود.
دکتر یوسف قرضاوی در مورد کسانی که مکرر به حج می روند اینچنین می فرماید:
« نصیحت و سفارش من به برادران و خواهران متدین و مخلص که مشتاق به شرکت مکرر در مراسم و شعائر حج و عمره هستند ، این است که در انجام آن شعائر به همان دفعات قبلی اکتفا نمایند، و اگر حتماً می خواهند اعمال حج و عمره را تکرار نمایند ، دست کم پنج سال یک بار بروند که در این صورت از دو فایده بزرگ و دو اجر و ثواب عظیم ، بر خوردار خواهند شد:
فایده اول:
صرف اموالی که می خواهند برای حج و عمره صرف کنند، در جهت کار های نیک و گسترش دعوت اسلا می و کمک رسانیدن به مسلمانان در هر نقطه از جهان اسلام یا مسلمانان خارج از ممالک اسلامی که در اقلیت و ناتوانی به سر می برند.
فایده دوم:
باز کردن جا و مکان برای مسلمانان دیگر که از دور ترین ممالک اسلامی و غیر اسلامی جهت ادای حج واجب می آیند که شکی نیست چنین کسانی استحقاق توسعه و تیسیر در اینگونه امور را دارند. »
در راستای همین منظور ، ترک حج مستحبی به نیت و قصد توسعه جا و مکان برای آن اشخاص و کاستن ازدحام بیش از اندازه حجاج به طور کلی هیچ عالم دینی شکی در آن ندارد که چنان رفتاری موجب تقرب به سوی خداوند خواهد بود، و چنین نیتی دارای اجر و ثواب می باشد.
ناگفته نماند این در مورد کسانی است که به قصد قرب الی اللّه و نه برای اغراض مادی و دنیوی و شهرت به حج می روند و اگر جز قرب الی اللّه و تزکیه نفس چیز دیگری را مد نظر قرار دهند، حجشان هیچ ارزشی ندارد بلکه به گفته بعضی از علما حجشان باطل است.
ابو الفرج ابن جوزی در کتاب معروف تلبیس ابلیس می گوید:
«مراد از حج فقط اعمال بدنی نیست. بلکه نزدیکی دل است به خداوند و آن جز با قیام به تقوی شدنی نیست.
چه بسا کسانی به مکه می روند تا دفعات حج خود را بیفزایند و مثلاً بگویند من بیست بار وقوف داشته ام.»
و
«شیطان جمعی حج روان بدین گونه فریفته که نمازشان فوت می شود و موقع معامله کم فروشی می کنند به این گمان که ثواب حج این همه را می پوشاند؛
و جمعی را بدین گونه فریفته که در مناسک عمل به بدعت می کنند، مثلا در احرام یک دوش را برهنه می گذارند تا آفتاب در سر و صورت و پوست آنان اثر می گذارد و این را وسیله خود نمایی سازند. »
اما بشنوید از عین القضاه همدانی که در مورد حج می گوید:
« کعبه، محلی است بس گرامی و مقدس؛
و حج فریضه ایی است بس بزرگ و پر شور.
حج و زیارت کعبه ، باید با حضور دل صورت گیرد؛
و گرنه یک عملی خواهد بود تشریفاتی و از روی عادت.
و به گفته حلاج:
تا زمانی که بدین بیت دلبسته بمانی ، از خدا جدایی.
اما آنگاه که به حقیقت از آن دل بر گیری ، به کسی که آنها را خلق کرده و پی افکنده است ، خواهی رسید.
پس با نظاره تخریب حرم ، در درون خود ، در حضور حقیقتی بانی آن خواهی بود .»
عین القضاه همدانی ادامه می دهد و می گوید:
«ای عزیز!
بدان که راه خدا ، نه از جهت راست است و نه از جهت چپ، و نه بالا و نه زیر، و نه دور و نه نزدیک، راه خدا در دل است، و یک قدم است .
مگر از مصطفی علیه السلام نشنیده ایی که او را پرسیدند :
خدا کجاست؟
گفت:
در دل بندگان خود.
دل طلب کن که حج، حج دلست.
ای عزیز!
حج صورت، کار هر کسی باشد؛
اما حج حقیقت، نه کار هر کسی باشد.
در راه حج، زر و سیم باید فشاندن، در راه حق جان و دل باید فشاندن.
این کرا مسلم باشد.
آن را که از بند جان بر خیزد.
جمال کعبه، نه دیوارها و سنگها ست که حاجیان بینند؛
جمال کعبه آن نور است که به صورت زیبا در قیامت آید، و شفاعت کند از بهر زایران خود.
شبلی را دیدند که پاره ای آتش بر کف نهاده، می دوید.
گفتند تا کجا؟
گفت:
می روم تا آتش در کعبه زنم، تا خلق با خدای کعبه پردازد.
چه می شنوی؟!!
ای دوست!
راه پیدا کردن واجب است؛
اما راه خدای تعالی در زمین نیست، بلکه در بهشت و عرش نیست؛ طریق اللّه در باطن توست؛
طالبان خدا ،او را در خود می جویند ،زیرا که او در دل باشد و دل در بینا نباشد ، خود نداند .
طواف کعبه وسعی و احرام و… در همه احوال هاست.
هر که نزد کعبه گِل رود ، خود را بیند ؛
و هر که به کعبه دل رود ، خدا را بیند. »
إن شاء اللّه که خدا ما را حج حقیقی روزی کند.
ادامه دارد …
سید محمد هاشمی
۱۴ مرداد ۱۳۹۸
۴ ذی الحجه۱۴۴۰
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید