حکومت پاشنه بلندها
نگاهی به نقش زن در موقعیت کنونی منطقه
*بهشت زیر پای مادران است.*
*از دامن زن مرد به معراج میرسد.*
*مادر را ببین دختر را بگیر!*
بدریه جوکاری کارشناس ارشد مدیریت رسانه:
و بسیارند جملاتی از این دست. شاید شما هم بارها و بارها این جملات را شنیده یا بر زبان آورده باشید یا اصلا بدان معتقد باشید. این مساله که تربیت فرزند اساسا بر عهده مادر است، تقریبا تا آنجا در ذهن خود بانوان ما حتی نقش بسته که آنها را وامیدارد برای همسران خود نیز مادری کنند. گویی این همیشه وظیفه زن است که در رفتار و کردار، از همسر خود بزرگتر باشد و با نگاهی عقلانی زندگی خود را اداره کند. از او مراقبت کند مانند یک پسربچه و به نوعی او را تربیت کند. بسیار گفتهاند و شنیدهایم، از منابع موثق، از بزرگان دینی، از صاحب نظران مذهبی، از مشاوران و روانشناسانی حتی که بر آموزههایشان رنگ مایه دین و مذهب کمتر خورده است که وظیفه اصلی تربیت خانواده بر عهده زن است. اما این سوال پیش میآید که آیا مرد به عنوان یک انسان و یک موجود مستقل، وظایف، ویژگیها و روحیات انسانی مانند خلقکردن و تربیتکردن را دارا نیست؟ آیا این برتری تنها به زن داده شده است؟ اگر اینگونه است، چگونه میشود مرد بتواند فضاپیما یا ناو جنگی را با این عظمت، دقت و قدرت خلق کند، به وجود آورد، بیافریند و آن را هدایت کند و به سرمنزل و هدف نهاییاش برساند. پس نمیتوان گفت قوه خلاقیت تنها در وجود زن نهاده شده است.
بیایید با نگاه تربیتی که دین اسلام دارد به موضوع نگاه کنیم. ما به عنوان کسی که خود را مسلمان میداند یا به نوعی با این نگاه و تفکر سروکار دارد، برای بهتر دیدن و بهتر زیستن ناگزیریم به سیره کسی رجوع کنیم که پیشوا و مقتدای ما است. پیامبر اکرم (ص) که درود بیکران خدا بر او باد. پیامبر (ص) که اسوه رحمت و مودت است و انسانیت در وجود پاک ایشان به طلیعه نشسته است. پیامبر مرد بود و فراتر از آن انسان. او پیش از آنکه به پیامبری شناخته شود، آموزگار بود، مربی بود، به کار تربیت و ساختن انسان همت گماشته بود. و این آموزندگی ادامه داشت. بزرگترین و شاخصترین بانویی که نه تنها دین اسلام بلکه بشریت به خود دیده، در میان دستان پرمهر و لبهای عاشق همین مرد پرورش یافت. نمیتوان از نقش خدیجه در تربیت فاطمه (س) چشم پوشید اما باید اقرار کرد که بیشترین تاثیر را فاطمه (س) از الگوی خود یعنی پدر گرفته است.
زن در آیینه نگاه ما ایرانیان موجودی قوی و نماد زایش و قوه خلاقه طبیعت است. این تفکر در آیین هندوها نیز به چشم میخورد. اما آنچه در جامعه کنونی به تجربه میبینیم نه حاصل نگرش اصیل اسلامی و نه ایرانی است. زن ابزاری است در اختیار مرد، در اختیار خانواده، در خدمت فرزند و هروقت هم خواسته به خودش برگردد، جز رسیدگی به ظواهر پوچ که تنها از او عروسکی میسازد، چیزی نمییابیم. عروسکهای پلاستیکی با لنزهای شیشهای. زن هجای آغازین زندگی است. این رسم زیبا را اما خود او نیز از یاد برده است. فراموش کرده که او نیز انسانی است با تمام کاستیهایی که یک انسان میتواند داشته باشد. تربیت تنها وظیفه زن نیست. گاهی نیاز است مرد برای همسرش الگو باشد، برای فرزندش مربی باشد. فرزندان ما اگر شانس بیاورند از نعمت پدر و مادر و سقفی امن یکجا بهره برده باشند، هم رفتارهای مادر را میبینند و هم پدر. چه آنکه حتی ممکن است به دلایل مختلف رفتار و گفتار پدر را بیشتر ببینند و از آن الگو بردارند. چنین است که مرد باید خود را آنگونه که باید باشد بازیابد. باید بداند آنقدر قوی است که میتواند تکیه گاه تربیتی فرزند و حتی همسر خود باشد.
پس مسایل تربیتی و وظایف محوله ناشی از آن را نمیتوان صرفا متوجه زن دانست. چنانکه به عهده گرفتن امور سیاسی و اجتماعی جامعه را نمیتوان صرفا در حد اختیار و توان مرد دانست. این نظریه وجود دارد که اگر زن مانند گذشته به خانه و خانواده برگردد و خود را از میان جامعه مردانهی بیرون حذف کند، خانوادههای سالمتری خواهیم داشت. این نظریه را تا آنجا قبول دارم که بانویی نه از سر ضرورت بلکه از سر تفنن بخواهد وارد فضای مردانه و مسموم جامعه خویش شود. اما وقتی پای مسایل ناگزیر اقتصادی به میان میآید و اینکه مرد و زن به اجبار و برای تامین حداقلهای مادیات زندگی خود، باید پا به پای یکدیگر کار کنند قضیه فرق میکند. یا آنجا که بانویی با توانایی و تخصص خود میتواند جایگاه شایستهای را از آن خود کند، مفید باشد و به مردم خویش خدمت کند، دیگر جایز نیست صرفا به امور خانه برسد. او حالا یک انسان مسئول است که آگاهانه به جنگ مشکلات میرود و نسبت به اتفاقات اطرافش بی تفاوت نیست.
اخیرا دو اتفاق خوب افتاد که پیشقراول تحولاتی بزرگ خواهد بود. اوز شهرستان شد و دکتر رحیمی، استاندار فارس، از آمادگی و موافقت بلامنازع خود و مجموعهاش برای به کارگیری بانوان در پستهای کلیدی خبر داد. البته به شرط آنکه شرایط لازم جهت انتصاب را داشته باشند. این دو اتفاق میتواند مسیر روشنی را به روی بانوان پرتلاش و خوشفکر شهرستان اوز بگشاید. حال وقت آن رسیدهاست که طرحی نو در نظام فکری و تربیتی خود دراندازیم و بدانیم زن و مرد هر دو در کار تربیت، خانهداری، کنشگری اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه خویش، به یک اندازه سهیماند و هر دو باید به قدر توان، تخصص و وجدان خود بکوشند تا جامعهای زیباتر بسازند.
منبع: شماره دوازدهم فصل نامه با پیام دانش اوز
لینک کوتاه:
باید بنویسم این خواهر نه تنها کفش پاشه بلند بپاکردند تاسلاح دیتشان باشد بلکه این اخطار هم داده اند اگر زن مانند شوهرش کار میکند پس حجت بر مرد تمام ووظیف دارد درخانه پابپای زنش جارو کند، لباسها را شتشو وبالاخره هر کار دیگر را که درخانه میشود اسم برد انجام دهد البته آگر با پیشرفت علم کاری بتوان کرد مرد دروضع حمل هم سهیم شود
جواب چنگم از مقاله این نویسنده محترم خیلی تعجب کردید اتفاقا عالی نوشتند بیش از ۹۹درصد مردان بویژه مدیران مرد هیچ اعتقادی بزنان وکار آنها ندارند
مثال خلق یک انسان و یک ماشین (ناو و…) مثال درستی نبود
انسان نیاز به تربیت دارد اما ماشین نیاز به اپراتور
شما ابتدا به فرهنگ و سنت پیامبر اشاره نمودین
اما در پایان حرف خود را زدین
زن حتما باید در امورات و کارها شاغل باشد
ولی نه همه جا
در مشاغل مرتبط و مناسب
مثلا صندوقدار بانک برای چه باید زن باشد
مگر ما زندگی و فرهنگ غرب داریم که هم زن و هم مرد باید کار کنند؟
وقتی در غرب میگویند برابری زن و مرد
زن باید نیمی از خرج زندگی زناشویی را بده
برای توضیحات بیشتر به مستند انقلاب جنسی یک و دو و سه مراجعه نمایید.
https://1film.ir/Movie?Movie=1