خطیب نماز جمعه اوز: خیال زدگی و افتادن در دام رباء معنوی از انسان یک خائن می سازد
عبدالرحمان صالح*: امام جمعه موقت اوز در خطبه های نماز جمعه در سخنان خود به تبیین فضیلت انسان از منظر قرآن پرداخت.
شیخ محمد صالح انصاری دلایل خیانت انسان با وجود شهرت و سواد را افتادن در دام خیال زدگی و رباء معنوی عنوان کرد.
خطیب نماز جمعه در ادامه افزود:
امام جمعه جمعه شهر اوز حاج شیخ صالح انصاری در خطبه های روز جمعه مورخ ۱۸آذر ماه سال ۱۴۰۱ در مسجد جامع مصلا شهر اوز اظهار کرد:
مشغول تلاوت سوره مبارکه الکهف بودم که به آیه ۱۰۳ سوره مبارکه رسیدم پروردگار خبری دارد آن هم خبری شگفت انگیز و می فرماید
می خواهید خبر بدهم و شما را آگاه کنم از آن دسته از کسانی که سخت در حال تلاش و کوشش و زیاد مشغول به طاعت و بندگی هستند اما راه حقیقت را گم کرده اند. خداوند سبحان انسان های عابدی را معرفی می کند که ورشکسته هستند.
چرا؟ انتظار این است انسان های عابد سعادتمند باشند اما پرودگار دارد آن انسان های عابد را معرفی میکند که دچار خسارت شدید شده اند.
شگفت زده شدم و شخص خودم را مجسم کردم عمری نماز خواندم و روزه رفتم وحج رفتم و قرآن کریم تلاوت کردم اهل ذکر و دعا بودم و همیشه در حال وضو بودم اما من عابد یک باره در ترازوی پروردگارم ورشکسته گشتم.
این آیه خبر بزرگی به ما میدهد. گم شدن که از ویژگی های کفار است. آیا ممکن است مسلمانی هم دچار این خسارت بزرگ گردد؟ میشود تصور کرد مسلمانی عمری مسلمانی کرده باشد در لباس دین ظاهر شده باشد و چه بساء شیخ و ملا باشد اما این عابد مسکین و بیچاره در میزان پروردگارش دچار خسارت بزرگ دنیا و آخرت گشته باشد.
اینجا بود که به یاد حدیثی عجیب افتادم که پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم می فرمایند آیا شما میدانید مفلس ورشکسته چه کسی است؟
گفتند ای رسول خدا مفلس ورشکسته آن شخصی است که درهم و دینار ندارد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمایش کردند:
مفلس ورشکسته از امت من کسی است که نماز خوانده و روزه رفته و حج به جای آورده قرآن تلاوت کرده اهل ذکر و دعا بوده است اما پیش خداوند متعال بدهکار و ورشکسته است. آخر چرا؟ فرمودند همراه با نماز و روزه اش غیبت کرده و تهمت زده همراه با حج اش مال دیگران را ضایع کرده است. همراه با ذکر و دعایش با آبروی دیگران بازی کرده است. او در حال ذکر و دعا است اما در جای دیگری او را میبینید که با آبرو و حیثیت دیگران بازی کرده است.
فرمودند این همان مفلس ورشکسته ای از امت من است. عابد است اما در میزان خداوند متعال ورشکسته است.
بزرگواران مواظب باشیم من و شما چنین نباشیم و با خود اندیشیدم و به خود گفتم چگونه این اتفاق میافتد چگونه من انسان یا من شیخ و ملا به سنت پیامبر آگاه هستم، خطبه میخوانم به منبر میروم در نهایت آخر عابد بدهکار می گردم این که راه را بلد بود ؛ راه و چاه میدانست این که حق و باطل میشناسد پس چگونه این گونه شده است؟
آیه ۳۶ و ۳۷ ۳۸ سوره مبارکه نساء یادم آمد که شیطان با آدمی چه میکند با شیخ و ملا و تاجر و با سواد و بی سوادش چه می کند که در پایان آیه ۳۸ خداوند می فرمایید شیطان با آنان همراه و همنشین شده است و همین همنشینی با شیطان آنان را به گمراهی انداخته است.
حال آن سه آیه را ببینیم خداوند سبحان میفرماید انسان ها الله را بندگی کنید و به الله شرک نورزید و احسان کنید و احسان بورزید و خوبی و محبت کنید به پدر و مادر و درماندگان و مسافران و ایتام و نیازمندان حتی برده ای که در اسارت و بندگی است این فرمان پروردگار متعال است این فراخوان الهی است که من را دعوت کرده است احسان کنم و احسان ورزم و خوبی کنم به هر کسی و هر چیزی به آشنا و غریب به دوست و دشمن.
تو نیکی می کن در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
چگونه خداوند متعال فرمود آنچنان که که خداوند به تو نیکی کرده تو هم به خلق خدا نیکی کن. قطعا همین احسان و خوبی برای انسان شرف است و فضیلت، به گونه ای که انسان میشود سرچشمه نیکی و محبت و خوبی.
اما چرا خیلی ها از این فضیلت محروم میشوند. خداوند سبحان می فرماید. دو نوع آفت باعث میشود که این انسان به جای احسان خیانت کند به جای خوبی بدی ورزد به جای حفظ حرمت حرمت شکنی به جای اینکه خادم مردم و جامعه باشد خائن می شود.
اما این دو افت چیست ؟؟خداوند متعال فرمود یکی اینکه انسان دچار خیال زدگی شود. مثلا فکر کند از همه بهتر است خود را بزرگ ببیند و خود را بهتر از دیگران ببیند و اینجا است که انسان دچار تکبر و خود خواهی میشود و این انسان دچار خیال زدگی شده است.
در نتیجه کار خودش را پسندیده و کار دیگران را زشت دانسته و دیگران را تحقیر می کند و خود را مجاهد قلمداد کرده و دیگران را خائن. خود را در مسیر حق می بیند و فکر می کند که از بقیه بهتر است. اما این خود بینی ریشه در چه دارد؟
آیه های ۳۷ و ۳۸ اشاره به همین دارد که رفتار انسان هایی که دچار خیال زدگی شده و خود را برتر از دیگران میبینند ریشه در حب مال و جاه دارد زر میمی اندوزد و دیگران را متهم میکند. این چنین انسان گرفتار دو مصیبت بزرگ خیال زدگی و تکبر و خود خواهی شده است و پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلوات بر او باد میفرماید به بهشت نمیرود آن که در قلبش تکبر دارد و سپس تکبر را تعریف کرده و می فرماید تکبر زیبا پوشی نیست بلکه تکبر نپذیرفتن حق است و تحقیر دیگران.
اما چه کنیم تا گرفتار بد رفتاری و ظلم و ستم نگردیم. این که باید بدانیم هر آن کاری که می کنیم باید نزد خداوند سبحان جوابگو باشیم. آن جا که سخن می گویم یا قضاوتی می کنم باید نزد خداوند پاسخگو باشم. خداوند می فرماید هر آن چه در خصوصش علم و آگاهی نداری از آن پیروی مکن زیرا که انسان در قبال آنچه می شنود و می بیند و در قبال آنچه در دل دارد مسئول است و باید پاسخگوی آن باشد.
لذا انسان های مومن باید خیلی احتیاط کنند باید پاسخگوی خدایمان باشند.
آن زمان که در خصوص دیگران قضاوت می کنیم حرف می زنیم سیاست و موضع گیری های آنان را به چالش می کشیم.
انسان تا در جایگاه دیگران قرار نگیرد نمی تواند درد و مشکلات آنان را احساس کند پس چگونه به خود اجازه می دهد در حق آنان به قضاوت بنشیند.
شیخ صالح انصاری اظهار کرد:
بدترین گناه و معصیت جنگ با خداوند سبحان و رسول خدا است و از مصادیق جنگ با خدا و رسول خدا رباء خواری است و بدترین و زشت ترین و خطر ناک ترین نوع رباء رباء معنوی است.
آری آن چه انسان را نزد خداوند سبحان شرمنده میکند ربا معنوی است که این نوع ربا، افتادن به جان مردم و بازی کردن با آبروی دیگران است.
به خصوص آنان که اعتباری دارند. کسانی که با همان اعتبارشان در خدمت مردم و جامعه هستند (معتمدین و علماء و مشایخ که پل ارتباطی بین مردم و دین خدا هستند).
بزرگواران بشنویم که رسول الله صلی الله علیه و سلم چگونه ربا را معرفی میکنند میفرمایند ربا هفتاد اندی اسم شعبه دارد.
یکی از شعبه های رباء این است که انسانی به ناموس خود تجاوز کند. این گناه و معصیت است و جنگ با خدا و رسول خدا است. رسول خدا میفرمایند بدترین نوع رباء بازی کردن با آبرو و حرمت دیگران است.
بزرگواران رسول اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) فرمودند مسلمان آن است که مردم و دیگر مسلمانان از دست زبانش در امان باشند و اگر مردم از زبانش در امان نبودند او مسلمان نیست.
و مومن کسی است که مردم امید خیرش دارند و از شرش در امان هستند.
چنان زندگی کنیم که مردم امید خیر ما را داشته باشند و از شر ما در امان باشند.
*: مدیر انجمن اتحاد و توسعه شهرستان اوز
لینک کوتاه:
از خطبای وروحانیون محترم اوز انتظار می رود که مسایل وکمبودهای ومشکلات مردم شهرستان. را مطرح نمایند مانند عدم استقرار ادارات مورد نیاز مردم مانند ادارات. ثبت اسناد املاک. اداره. کار و رفاه اجتماعی. اداره پزشکی. قانونی. و سایر مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم مسلمان. اوز که باید توسط مسولان وروحانیون پیگیری شود. اینشالله
من اهل اوز هستم وجماعت مسجد ونماگذار اما یک سوال دارم که چرا روحانیون در اوز به مسایل روز. ومشکلات و درخواست های مردم. در خطبه ها بیان ومطرح نمی کنند ما در مورد ادارات کمبود داریم ومجیوریم برای کارهای ثبتی واداری خود به لارستان برویم. مگر اوز شهرستان مستقل نیست چرا. بعد از ۳. سال هنوز بسیاری از ادارات مانند. اداره کار. اداره ثبت اسناد. اداره محیط زیست وغیره. نداریم علاوه بر روحانیت. باید مسولین هم دنبال آن باشند. تا کار مردم اوز در خود اوز انجام شود. مانند دیگر شهرهای مجاور