روزهای انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در لارستان
تدوین وگزارش: صمد کامجو
* برگ خاطره ای از دفتر بزرگ رویدادها،حادثه ها و روز شمار انقلاب اسلامی ایران در لارستان به قلم صمد کامجو به خوانندگان تقدیم می شود. باشد که یاد شهدای انقلاب و بزرگان انقلابی لارستان پایدار بماند.
آتش زدن سینما در لار شب عاشورای ۱۳۵۶ ه.ش است زمانی که مردم در حال عزاداری وسینه زنی هستند خبر می رسد که سینمای لار توسط تعدادی از جوانان به آتش کشیده شده است. شاه به لارمی آید؟ قرار است شاه به لار بیاید، شهر آذین بندی می شود، خیابان های منتهی به مسیر عبور شاه را نرده کشی می کنند. تاق نصرتی در کنار شیروخورشید سابق(هلال احمر فعلی) نصب می شود. به تعداد زیادتری نیزتاق های نصرت در مسیر شهر جدید- شهر قدیم نصب می شود. شب هنگام تعدادی از این تاق نصرت ها توسط جوانان انقلابی به آتش کشیده می شود. ساواک از این عمل به وحشت می افتد وتشخیص می دهد که شهر نا امن است. سفر شاه لغو می گردد.
تبعید حجه الاسلام خلخالی به لار ساواک حجه الاسلام خلخالی را به لار تبعید کرده است. وی در یکی از خانه های شهر قدیم لارمحله قنبربیگی ساکن می شود. ما اورا نمی شناختیم ولی هر روز صبح می دیدیم که با پای پیاده قدم زنان به طرف جاده خور حرکت می کند. بعد از پیروزی انقلاب فهمیدیم که برای فاتحه خواندن بر مزار شهدای لر ونفر که در سال ۱۳۴۲ به دست دژخیمان به شهادت رسیده بودند به آنجا می رفته است. اولین سخنرانی آقای نسابه آیت الله نسابه با همفکری وپیشنهاد آیت الله آیت اللهی(ره) وبقیه دوستان انقلابیش در سال ۱۳۴۲ تصمیم می گیرد که برای شناسایی انقلاب وامام خمینی (ره) وارد لار شود.
در دوره انقلاب این روحانی مبارزدر مسجد کوریچان بعد از نمازمغرب وعشا که امام جماعت این مسجد بود اولین سخنرانی خودبر علیه رژیم شروع می کند. نام وعکس امام نیز در بین مردم پخش می شود. ساواک سعی می کند که اورا دستگیر کند؛ اما حضور مردم در صحنه مانع این امر می شود. در همین روزها نیروهای رژیم به سوی مردم تیر اندازی می کنند وتعدادی زخمی می شوند.
اولین شعار روی دیوارشهر نوشته می شود اولین شعاری که در لارستان روی دیوار نوشته شد مرگ بر شاه بود که با رنگ بر روی دیوار مسجد کوریچان، حسینیه اعظم و روی نرده های میدان بازار روبروی قیصریه لار نوشته شد. شروع تظاهرات در کوچه ها جوانان شهر لار به پشتیبانی روحانیت شهر به خصوص آقای نسابه تظاهرات خودرا از داخل کوچه ها با تعدادی اندک شروع می کنند. هر روزتظاهرات دور محلات با شعار مرگ بر شاه و درود بر خمینی صورت می گرفت. برای مقابله با این جوانان که در کوچه ها تظاهرات می کردند یگان ویژه به لار اعزام می کنند. در گیری با نیروی نظامی در کوچه ها صورت می گیرد. مردم همکاری می کنند و در منازل بر روی جوانان باز می شود. نحوه رسیدن اعلامیه ها به لار اعلامیه ها انقلابی از مرکز با جا سازی که درون کارتن های دارویی انجام داده بودند به لار منتقل می شد. وتوسط داروخانه ها بین مردم پخش می شد. انتقال جسد سرباز جان باخته” سیدعلی علوی” از بندرعباس به لار روز عید غدیر است مردم راهپیمایی می کنند و به جای شادمانی به نوحه خوانی می پردازند «ای جوان ناکام غرق در خون شدی بهر حفظ قران تیر باران شدی وای علی جان» خبر رسیده که امشب جوانی به نام سید علی علوی که سرباز بوده و توسط ساواک بندرعباس با شکنجه او را شهید کرده اند به لار آورده می شود. شب هنگام او را شستشو می دهند آثار شکنجه در پشت کمر وی نمایان است. او را در کنار غسالخانه به خاک می سپارند. شب پاچه تلی ها جلسه سخنرانی آقای نسابه هر شب در حسینیه حاج تقی برگزار می شد. شب باران آمده بود یگان ویژه برای دستگیری کسانی که راه پیمایی کرده بودند به حسینیه حاج تقی یورش می برند وهر کسی که پاچه شلوارش گلی( شُلی) بود دستگیر وبه شهربانی منتقل می کردند. پایین آوردن و به آتش کشیدن مجسمه شاه یکی از اولین مجسمه های شاه که در کشور پایین کشیده شد، مجسمه ای بود که در میدان فرمانداری لار نصب شده بود. ابتدا تعدادی ازجوانان با مواد منفجره که درز یر آن قرار داده بودند قصد داشتند که مجسمه را منهدم کنند. صدای مهیب انفجارباعث شد که یگان ویژه خودرا به این مکان برساند. با آمدن یگان انقلابیون متواری شدند. بعد از چند ساعتی که اوضاع آرام شد این بار با پُتک مجسمه را به پایین انداختند. سپس وارد بانک سپه شدند و مجسمه گچی رضا شاه را نیز ازآنجا برداشتند. مجسمه شاه به پشت تاکسی بار قرار داده شد وکشان کشان از شهر جدید به شهر قدیم منتقل گردید. در مسیر مردم به مجسمه سنگ می زدند وشعارهای انقلابی سر می دادند. مجسمه را به میدان خاکی پشت مسجد جامع (میدان بار کنونی) بردند وبعد از آتش زدن آن را درون برکه کنار میدان بار انداختند. پیشنهادخلع سلاح پادگان نظامی هنگ ژاندرمری از طرف جوانان ان قلابی لار و بزرگان طوایف لر ونفر و درز وسایبان پیشنهاد به تصرف در آوردن پادگان نظامی شهر لار(هنگ سابق) به آیت الله آیت اللهی- آقای بزرگ- داده می شود. آقا ی بزرگ پیشنهاد آنهارا رد می کند ولی مردم ابتدا وانتهای خیابان گردان را به وسیله چوب و سنگ و کلوخ می بندند. ارتباط نیروهای نظامی با بازار و مردم قطع می شود؛ به طوری که توسط بالگرد آذوقه برای پادگان فراهم می گردد. پادگان جهرم سقوط می کند مردم جهرم به رهبری آیت الله سید حسین آیت اللهی(ره) پادگان جهرم را به تصرف خود در می آورند. در این تصرف جوانان لارستانی که به جهرم رفته بودند نقش اساسی داشتند. راهپیمایی به خیابان هاب لار کشیده شده است راهپیمایی به صورت علنی در خیابان های لارصورت می گیرد. شروع راهپیمایی هر روز از سه راه میدان(چهار راه پیروزی) است و در یکی از مکان ها با خواندن قطعنامه به پایان می رسد.
مسیر راهپیمایی خیابان آیت الله خامنه ای خیابان کارگر، خیابان مدرس شمالی وجنوبی و حسینیه اعظم. مکانهایی که قطعنامه خوانده می شد دبستان حافظ( پیام زینب فعلی) مسجد جمعه، حسینیه اعظم. قبرستان کوریچان. حضور مردم لار در راهپیمایی شهر اوز مردم لار برای اعلام همبستگی بیشتر با برادارن اهل تسنن یک روز صبح به شهر اوز رفته وبا مردم اوز راهپیمایی کردند. بر هم زدن سینه زنی سنتی لار شب عاشورای سال ۱۳۵۷ برای اولین بار برای وحدت بیشتر دستجات حیدری ونعمتی یک مسیر را انتخاب و از طرف خیابان مدرس جنوبی فعلی به طرف حسینیه اعظم لار برای ختم در حال حرکت بودند. خبر رسید نیروی های ویژه نظامی به مردم حمله کرده اند. این عمل باعث شد که تعدادی زیادی از مردم علم ها ومهتابی ها را رها کنند. صدای شکسته شدن مهتابی های دسته جات سینه زنی خود موجب بروز دلهره در میان مردم شد و به تصور تیراندازی نیروهای رژیم، مردم وارد کوچه ها شدند و سیه زنی ادامه پیدا نکرد. شب و روزچهاردهم دی ماه ۱۳۵۷ در لار شب چهاردهم دی ماه ۱۳۵۷ آیت الله آقای نسابه وشهید نصیری لاری( نماینده شهید دوره اول مجلس شورای اسلامی) در مسجد جامع سخنرانی می کنند. اعلام می شود برای پشتیبانی ازمردم تهران قرار است فردا مردم روزه بگیرند. صبح همان روز درگیری با نیروی نظامی از سه راه میدان(چهار راه بزال) شروع می شود. یکی از نیروهای نظامی که روبروی دبیرستان پیام زینب منزل دارد با مردم درگیر می شود و به سمت آنها شلیک می کند. محمد علی طاهری که درلامرد معلم است در این درگیری مورد اصابت قرار می گیرد. او اولین شهید لار در انقلاب اسلامی است که در نزدیک های دبیرستان پیام زینب شهید می شود. کمی جلوتر نزدیک پل بروند مهدی رستگار که افتخار همکلاسی بودن با او را در کلاس سوم دبیرستان صحبت داشتم با زبان و دل روزه به شهادت می رسد. سومین شهید احمد خلیل زاده است. وی راننده تاکسی بود ودر همان روزمجروحین را به بیمارستان منتقل می کرد در کنار گاراژ اتومیهن سابق تقاطع خیابان آیت الله خامنه ای ومیر عبدالعظیم اورا به شهادت می رسانند. سخنرانی آقای نسابه آتشین تر می شود بعد از شهید شدن این سه جوان، مردم لارستان با شور و عشق و علاقه ی بیشتر به تظاهرات وراهپیمایی می پردازند. آقای نسابه در یکی از سخنرانیها عامل این کشتار را رژیم شاه اعلام می کند و اضافه می کند که مسبین این حادثه باید دستگیر وبه سزای اعمال ننگین خودبرسند در غیر اینصورت مردم این عمل را بی پاسخ نمی گذارند. شب ها جوانان انقلابی در اطراف خانه حضرت آقا و آقای نسابه وآقا مجتبی نگهبانی می دهند. آتش زدن مشروب فروشی وتخریب برخی ادارات مردم خشمگین از واقعه ای که منجر به شهید شدن سه نفر گردیده بود خشمگین می شوند و مشروب فروشی ها را در سطح شهر تخریب می کنند. بعضی از ادارات از جمله اداره دارایی وثبت واسناد تخریب و وسایل نقلیه موتوری به آتش کشیده می شود. انقلابیون آسیب رسانی به ادارات را محکوم می کنند. مردم لارستان به تهران می روند خبر می رسد که آیت الله العظمی امام خمینی قرار است به ایران بازگردد. مردم لارستان به اتفاق حضرت آیت الله آیت اللهی(ره) وحضرت آیت الله نسابه به تهران می روند. پس از شرکت مردم لارستان در چند راهپیمایی اعلام می شود که امام فعلا به ایران بازنمی گردد. جمعی از مردم لارستان به سمت لارستان حرکت می کنند. اما گروه دیگری در تهران می مانند. ۱۲ بهمن ماه فرا می ر سد. لاری ها به اوز رسیده اند که خبر می رسد اما به ایران بازگشته است. مردم ایران و لارستان پای تلویزیونهای خود نشسته اند و مراسم بازگشت امام به ایرال پخش است؛ اما به یکباره پخش مستقیم قطع می شود و سرود شاهنشاهی پخش می گردد. مردم لار با دیدن این ماجرا به خیابان ها می آیند و شعارهای انقلابی سر می دهند. این حرکت مردم به خشونت کشیده می شود. ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ در لار روز ۲۲ بهمن در لار راهپیمایی است مردم نزدیک حسینیه اعظم ر سیده اند. صدای اذان به گوش می رسد که خبر مسرت بخش پیروزی از رادیو که توسط انقلابیون تسخیر شده بود پخش می شود و اولین سرود انقلابی الله اکبر در سرتاسر ایران پخش می گردد.
مردم لارستان در چشن وسرور به سر می برند.
صمد کامجو آشنایی با لارستان در “لارستان کهن
دیدگاه بگذارید
هیچ عکسی درخبر گذاشته نشده؟
راهپیمائی مردم لار به اوز صبح نبودوبعدازظهربودکه بایداصلاح شودتاخبروگزارش باواقیعت باشدبرای نسل هایکه درآن زمان نبوده اند