سرسبزی و شادابی در دل کویر (مرغزار، دشته و درافرا) به گزارش عبدالرحمن صالح
.
عبدالرحمان صالح*: بعد از مدت ها روز جمعه به صحرا و به دل طبیعت رفتم و مستقیم راهی دشته بزرگ شدم. سمت راست دشت بزرگ محلی سرسبز دیدم. برایم سوال بود مگر به شمال رفته ام؟ چنین سرسبزی دیگر از کجا آمد؟ نزدیک که شدم فهمیدم صحرای دشته پر شده از محصولاتی از قبیل گوجه فرنگی و ذرت شیر بلال.
شکر خدا نوع زراعت و محصولات عالی و معلوم بود تلاش و زحمت فراوان کشیده شده تا به این مرحله رسیده است.
خوشه های ذرت و بوته های گوجه ها با وزش باد به رقص در می آمدند و جلوه زیبایی به دشت می داد.
با خود گفتم این دشت که آب نداشت پس آب از کجا آمده است؟ جلوتر رفتم. رد لوله را که گرفتم متوجه شدم آب مصرفی کشاورزی از پشت کوه روبروی چاه و سد جام گوهری و از قسمت مرغزار آمده است.
ابراهیم جام گوهری همراه با برادران و شرکا در میدان عمل ثابت کرده اند که میشود با ذخیره سازی آب باران، از این نعمت خداوندی در صنعت کشاورزی استفاده و منطقه خشک بی آب را سرسبز و آباد کرد و با تلاش و زحمت فراوان بهترین نوع گوجه فرنگی از نوع صادراتی و بهترین ذرت شیر بلال را به تولید انبوه رساند و این موفقیت بزرگی برای کشاورزی اوز و منطقه می باشد و مسئولان کشاورزی در چنین شرایطی حتما کمک خواهند کرد که زمین چنین شاد و خرم باشد و رزق و روزی حلال بدهد و صدها نفر در کنار آن کار کنند.
اتفاقا جمعه، روز برداشت گوجه فرنگی بود. کارگران خدماتی با خوشحالی با صدای آوای دشتستانی مشغول گوجه چیدن بودند.
رفتم جلوتر گفتم: برادر خدا قوت. چه جالب که همراه با کار، شلوای(غمنامه محلی) فایز و سید محیا هم می خوانید مگر خسته نیستید؟
گفت: چون شغلی دارم و کار می کنم خوشحالم و با عشق گوجه چینی می کنم.
گفتم: خدا خیر و برکت برایشان بدهد زحمات فراوان کشیده اند.
کارگر گفت: صدها برابر الله مهربان خیر و برکت برایشان بدهد که در این دشت سرسبز که تا سال قبل خشک خشک بود، برداشت رزق و روزی حلال از زمین مادر طبیعت صورت می گیرد و ۵۰ کارگر خواهر و برادر از منطقه اطراف آمده ایم و کار میکنیم و درآمد حلال برای خود و خانواده تامین می کنیم.
صحبت که بدین جا رسید دوباره شروع کرد به خواندن آواز محلی که فضای دلنشینی را در حضور جمع همراهش رقم می زد.
کارگر از دشت، کوه و طبیعت می گفت و در اشعارش دعای باران هم داشت. میگفت آب است که زندگی و سرسبزی میدهد و زمین را آباد می کند.
برگشتم به طرف شهر و دیار زیبایم اوز و در بین راه رسیدم به منطقه درافرای، کریما. آن جا هم کل زمین کریما «در افرا» به زیر کشت گوجه فرنگی برده شده بود و منطقه ای سرسبز و خرم را بوجود آورده بود.
به یاد این جمله خواستن توانستن است افتادم.
قصدم از بیان مطالب بالا تشکر از برادران جام گوهری، محمود کریما و برادران عبدالله شکوه و کشاورزانی است که مشغول به کار شده اند تا کشاورزی در منطقه اوز احیا شود.
*مدیر انجمن اتحاد و توسعه شهرستان اوز
لینک کوتاه:
آقای صالح سلام شما و آقای پیرزادخاطرات قشنگ و دلنشینی تعریف میکنید
کاکا باعث دلگرمی هستی ممنون وظیفه است آنچه میدانیم بع روی کاغذ بیاوریم و خاطره نویسی کنیم زنده باشید …
به امید خدا اوز همیشه سرسبز بماند به امید خدا بارندگی شود تا دشته و برزگو و پشته بادوی اوزدر بهار پیشرس که اوجش نوروز خواهد بود سبز و خرم باشد وشرکرونا هم از سرمردم کنده شده باشد تا اوزیها هرجا که باشند بزادگاه سرازیر شوند
احسنت و همین است دعا خیر کردن ممنون هستم از دعا زیبایی که دارید
تشکر اوز دچار بی آبی است ولی با کوشش افراد دلسوز بقولا منطقه کویر سرسبز شده
احسنت بله با پشتکار و تلاش و زحمات زیاد همشهریان خوبم چنین سرسبز شده هست