سفرنامه بخش سوم(در ادامه برگی از تاریخ قسمت یکصدم)
برگی از تاریخ شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز قسمت سفر به اروپا
ششم بهمن ماه ۱۳۹۷ پس از ترک هتل حیالاجنسی پاریس، در تالار پذیرش مسافران فرودگاه بزرگ اورلی پاریس برای پرواز به شهر رم، پایتخت کشور باستانی ایتالیا، نشسته ایم.
نکته قابل توجه این که پرسنل همه فرودگاه هایی که تا کنون رفت و آمد داشته ایم کاملا به زبان انگلیسی اشراف داشتند و مسافران مسلط به زبان انگلیسی با مشکلی روبرو نمی شدند.
تاکسی از هتل حیات الجنسی پاریس تا فرودگاه اورلی ۴۸ یورو برابر ۶۴ هزار تومان سال ۱۳۹۷ کرایه گرفت.
ساعت ۱۵ به وقت تهران و ۱۷:۳۰ به وقت پاریس سوار هواپیما شدیم و راس ساعت مقرر ۱۵:۲۵ پرواز کردیم و ساعت ۱۷:۱۰ به وقت رم(لئوناردو داوینچی) به زمین نشست.
فرودگاه رم به غایت بزرگ و بدین خاطر به جای ورود به تالار گرفتن بار از محوطه فرودگاه سردرآوردیم و ناچار با رعایت تشریفات مجدد خود را به محل موردنظر رسانیده و وسایل خود را تحویل گرفتیم.
از فرودگاه تا شهر و ایستگاه مورد نظر که فقط پنج دقیقه تا هتل رزرو شده فاصله داشت ۳۳ دقیقه با قطار راه افتادیم و هر نفر ۱۴ یورو کرایه پرداخت کردیم.
پس از استقرار در هتل چهار ستاره ساعتی را قدم زدیم که من به خاطر سرمای زیاد برگشتم هتل.
صبح ۶ بهمن ۱۳۹۷ پس از صرف صبحانه در رستوران مشرف به شهر رم، ساعت ۱۰:۳۰ به وقت ایتالیا و ۱۳ به وقت ایران به قصد تماشای باشگاه گلادیوتورها از هتل بیرون زدیم.
باشگاه گلادیوتورها که قرن اول میلادی ساخته شده بود موج می زد از جمعیت برای ورود به باشگاه.
چنان چه مایل به خرید بلیت از گیشه بودیم باید در صف طولانی به انتظار می ایستادیم ولی تهیه بلیت توسط مسئولان تورها زمان بر نبود و فقط تفاوت قیمت بلیت صف ۱۲ یورو و تور ۳۵ یورو بود.
اگر در صف می رفتیم شاید برای ساعت ها موفق به تهیه آن نمی شدیم و به ناچار با تور وارد باشگاه عظیم و دیدنی شدیم که در سال ۶۹ میلادی با به کارگیری ۶۰ هزار برده و با گنجایش ۷۵ هزار نفر ساخته شده بود.
این ها حرف های راهنمای تور بود که به زبان انگلیسی برای همراهان بیان می کرد.
تا ساعت ۱۷:۳۰ به وقت رم و ۲۰ به وقت تهران و آخرین وقتی که حضور در باشگاه مجاز بود ماندیم و پس از دقایقی قدم زدن تنهایی به هتل برگشتم ولی سعید ترجیح داد در خیابان های رم به گشت زنی ادامه دهد.
امروز یکشنبه ۷ بهمن ماه ۱۳۹۷ طبق معمول و ساعت ۴:۵۰ به وقت رم و ۶:۲۰ به وقت تهران از خواب بیدار و پس از اقامه نماز صبح و صرف صبحانه با مترو به کشور واتیکان یا عبادتگاه کاتولیک های جهان عزیمت کردیم. به خاطر تعطیلی روز یکشنبه واتیکان پر بود از جمعیت و ورود به عبادت گاه به لحاظ صف چند صد متری میسر نشد و پس از ساعتی گشت در صحن واتیکان با پای پیاده و هوای دلپذیر آن روز به هتل برگشتیم.
پس از تسویه حساب به ایستگاه قطار رفتیم تا رم را به مقصد ونیز ترک کنیم.
قطار ۱۴:۱۵ به وقت رم حرکت و پس از توقف در ایستگاه شهرهای فلورانس، بلونیا و وراد ساعت ۱۸ در ایستگاه شهر مقصد توقف کرد.
ایستگاهی دیدنی و زیبا، آدمی به زمان نیاز داشت تا در رویای تماشای برخی اماکن با خود خلوت کند.
از ایستگاه تا هتل جمع و جور با پذیرشگران خوش اخلاقشان راهی نبود و پس از عبور از کوچه ای تنگ به هتل با نام مد(MOOD) رسیدیم. اتاق هر چند کوچک اما به گونه ای طراحی شده بود که احساس فضایی فشرده در بیننده یا حداقل نویسنده خاطره دست نمی داد.
پس از صرف چای در اتاق زدیم بیرون با عجله فقط راه می رفتیم و برخی کوچه ها به قدری باریک بودند که امکان عبور دو نفر کنار یکدیگر نبود.
نقشه موجود در گوشی ما را به راحتی به محل موردنظر می رسانید.
شب هنگام در یکی از رستوران های شعف برانگیز کنار رودخانه ای بزرگ، شام صرف شد.
شب ونیز چنان خاطره انگیز بود که آدمی راضی بر ترک آن نمی شد ولی خودم به هتل برگشتم و تلویزیون زیبای ۵۰ اینچی را روشن کردم و یکی از شبکه ها فیلم سینمایی دختری با خال کوبی اژدها نشان می داد که به جای خواب ترجیح دادم فیلم را با وجودی که زبان بازیگران را متوجه نمی شدم تماشا کنیم تا این که سعید آمد و داستان فیلم که از فیلم های مطرح بین المللی بود را برایم تعریف کرد.
دوشنبه ۸ بهمن ماه ۱۳۹۷ طبق عادت ساعت ۴:۳۰ بیدار شدم.
پس از دوش، نماز و صرف چای تازه دم، پیام های واتساپ را ملاحظه کردم. در یکی از پیام ها از همراهان در بیمارستان امداد اوز در سال ۱۳۵۴ و هم عضو تشکل مردمی با عنوان انجمن محلی اوز که درسال ۱۳۵۴ با حضور جمعی از مردم تشکیل شد، که در آن مرحومان خواجه محمد یوسف نامی، محمود پیشدادو حاج محمد وحدانی نیز عضو بودند) و فعالیت های اجتماعی گسترده به نام خواجه عبدالحمید نامور به رحمت ایزدی پیوسته بود فرزند ایشان به نام عنایت اله نامور دبیر اداری هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی اوز دفتر دبی که زحمت تشکیل جلسات را می کشید و نیز فرزند بزرگش، مهندس محمدرفیع نامور ساکن و شاغل در تهران که دانشگاه آزاد اوزرادرشرایط سخت مالی به سال ۱۳۸۸ مبلغ پنجاه میلیون ریال(۲۸۰میلیون تومان امروز مهر۱۴۰۲) که آن زمان مبلغ قابل توجهی بود به دانشگاه کمک نمود.
خودم بارها به اتفاق مرحوم عبدالحمید نامور به جاهای مختلف درتهران، شیراز و لار برای پیگیری مسائل شهر رفته بودیم.
خدا رحمتش کند پیام تسلیت به صورت واتساپ فرستادم و ۸ صبح پس از صرف صبحانه در کافی شاپ هتل به داخل شهر رفتیم.
از عصر روز قبل که وارد ونیز شدیم اثری از خودرو و موتورسیکلت نبود و همه ما با پای پیاده و حداکثر دوچرخه و رفت و آمد با قایق بود که ما پس از دیدن مکان دیدنی سن مارکو به هتل که می بایست ساعت ۱۱ کلید اتاق را تحویل می دادیم برگشتیم.
پس از ترک هتل و ورود به ایستگاه قطار ساعت ۱۲ ونیز را ترک و ۱۴:۴۰ وارد ایستگاه شهر میلان شدیم پس از استقرار در هتل به گشت و گذار مشغول شدیم و ساعتی بعددر میدان معروف لئوناردو داوینچی که از هنرمندان نقاش عصر رنسانس بود و دقایقی ماندیم و در ادامه کلیسای بزرگ و معروف جامع میلان در میدان معروف دلتوئومو که از زیبایی ها و جاذبه های گردشگری شهر میلان است دیدن کردیم.
تا پیش از ساعت ۲۱ به هتل برگشتیم تا از شام رایگان آن بهره مند شده باشیم شام کاملا گیاهی و واقعیتش بی مزه بود.
تیم ملی فوتبال ایران برابر تیم ملی فوتبال ژاپن نتیجه را ۳ بر صفر واگذار کرد تا با وجود شایستگی به بازی پایانی راه نیابد.
البته نباید بی تجربگی جمعی از بازیکنان در اعتراض بی دلیل به داور بازی و وارد شدن توپ به دروازه ایران و دریافت گل های دیگر واز هم پاشیدگی تیم نادیده گرفت و می توان رفتار خارج از اصول بازیکنان را از دلایل باخت لحاظ کرد.
صبح گاه که بیدار شدم و طبق معمول پیام های واتساپی را ملاحظه کردم به پیام همکارم آمنه روستا، برخوردم که نوشته بود سازمان مرکزی موجودی های کوتاه مدت دانشگاه در بانک را یک طرفه کرده است و دیگربه آن دسترسی نداریم البته پیام خوشایندی در صبح سه شنبه ۹ بهمن ماه ۱۳۹۷ نبود. چندی قبل حساب های جاری نیز یک طرفه شده بود.
و اما ساعت ۱۱:۲۵ می بایستی با قطار میلان را ترک و به کشور سوئیس عزیمت می کردیم بدین خاطر وقت گشتن در شهر نبود.
شهر میلان که در آن کلیساهای بزرگ وچشم گیری وجود داشت، نسبت به شهرهای که تا حالا دیده بودیم، مدرن تر بود و ورزشکاران به ویژه فوتبالیست ها به خاطر وجود دوتیم فوتبال معروف میلانی با این شهر مهم ایتالیا آشنا هستند.
ساعت ۱۱:۲۵ به وقت ایتالیا و ۱۳:۵۷ قطار سریع السیر به راه افتاد و ساعت ۱۲:۲۰ به وقت ایتالیا در شهر مرزی سوئیس با نام لوگانو متوقف شد و دو نفر پلیس وارد شدند نگاهی به مسافران کردند و کمتر از ۵ دقیقه قطار را ترک کردند.
در این جا برایم این پرسش بوجود آمد دونفر ایرانی براحتی در کشورهای اروپایی تردد دارند بدون آن که نگاهی به گذرنامه هایشان بیاندازند و یا پولی بابت ورود به کشور دیگر و در لب مرز از آن ها گرفته شود وتازه از انترنت رایگان در قطار و اتوبوس هم بهره مند شوند.
همین که وارد کشور سوئیس شدیم و انترنتروی گوشی هایمون فعال شد و در تمام مسیر از اینترنت رایگان بهره می بردیم.
مسیر دیدنی و جذاب بود و با وجود هوای برفی بعضی مناطق سردسیر بودند راس ساعت مقرر ۱۳:۱۰ در ایستگاه شهر زوریخ سوئیس قطار متوقف با حدود نیم ساعت پیاده روی به هتل از قبل ذخیره شده رسیدیم.
تا حدود ساعت ۲۱ در شهر به اتفاق قدم زدیم و بارش آرام برف چهره هایمان را نوازش می داد.
چهارشنبه۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲ ظهر بایستی کلید اتاق را تحویل می دادیم. چمدان خود راا به پذیرش سپردیم و برای گرفتن بلیت به پایانه مسافرتی زمینی شهر رفتیم تا از زوریخ به مونیخ آلمان برویم. بهای بلیت قطار ۷۵ یورو بود ولی اتوبوس ۲۰ یورو سعید مشورت کرد. بدون مکث اتوبوس را پیشنهاد دادم از خانم خندان و مودب گیشه پرسیده شد، کدام بهتر است با خوشرویی پاسخ داد خودتان می توانید بررسی و به نتیجه برسید.
بلیت ساعت ۱۶:۱۶ گرفتیم و در فاصله زمانی تا حرکت اتوبوس،قدم زدیم و رفتیم بیمارستان بزرگ و دانشگاه بسیار بزرگ شهر زوریخ که هردو جذاب و قابل مطالعه و پرس و جو بودند البته پسرم همه پرسش هایم را پاسخ نمی داد تا برایش سخت بود از کارکنان بیمارستان و دانشگاه زوریخ بپرسد..
۳ ساعت دیدن کردیم ودانشگاه آن قدر وسیع و دیدنی بود که دلم نیامد بیشتر جاهای آن را نبینم.
اتوبوش دو طبقه اینترنت رایگان که ما در طبقه دوم سوار شدیم و در حالی که مسافران با چای و نسکافه پذیرایی می شدند ومن به خاطر خواب عمیق از آن محروم ماندم. اتوبوس راس ساعت ۱۶:۱۶ حرکت و ساعت ۱۹:۵۵ در پایانه شهر مونیخ متوقف شد.
ادامه دارد…..
لینک کوتاه:
در سفر آدمی بیشتر آبدیده میشود اما آنچه دراین خاطره مرا تحت تاثیر قرارداد یادآوری از مرحوم خواجه عبدالحمید نامور است این مردمداری دانشگاه آزاد اوز رمز موفقیتتان است عالی است