برگزاری نکوداشت سعدی دربوم گردی نریمان اوز: دانایی توانایی است قدرت را در دانایی می توان جست
پیام دانش: این خبر قرار بود روز گذشته منتشر شود اما مشکل فنی امکان پذیر نشد.
ساعت ۱۹ روز شنبه اول اردیبهشت درفضای باز پشت بام بوم گردی سنتی بهروزیان(لیلا عزیزیان) البته با دقایقی تاخیر اعضای انجمن ادبی تائب اوزی پس از مدت ها نشستی با حضور اعضا و جمعی از مهمانان با طراوت وروحیه ای شاد برگزار و صحبت های معنی داری از زندگی استاد سخن:
«بومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف (بین ۵۸۵ تا ۶۱۵ – بین ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری) متخلص به سعدی، شاعر و نویسندهٔ پارسیگوی ایرانی است. اهل ادب به او لقب «استادِ سخن»، «پادشاهِ سخن»، «شیخِ اجلّ» و حتی بهطور مطلق، «استاد» دادهاند. او در نظامیهٔ بغداد، که مهمترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به حساب میآمد، تحصیل و پس از آن بهعنوان خطیب به مناطق مختلفی از جمله شام و حجاز سفر کرد. سعدی سپس به زادگاه خود شیراز، برگشت و تا پایان عمر در آنجا اقامت گزید. آرامگاه وی در شیراز واقع شدهاست که به سعدیه معروف است»
برگزار شد، این آیین از آن منظر می تواند قابل اتکا باشد که اوز برای بازسازی فعالیت های فرهنگی، ادبی، هنری و رسانه ای به آن نیاز دارد ودر این رابطه رسانه های همگانی بواسطه وقت گیر و پرهزینه بودن و پاسخگو نبودن مسئولان از جمله این پایگاه خبری پیام دانش، در حالتی از تردید برای ماندگاری هستند که اتفاق خوشایندی نمی تواند باشد.
با توجه به حضور دکتر فروغ هاشمی واز آن جایی که رسانه های همگانی صدای مردم و شهرستان محسوب می شوند، وهمچنین کانون های ادبی و هنری از جمله تئاتر نیاز به پشتتیبانی دارند می تواند کارگروهی در اداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان تشکیل تا جلو تزلزل و یا فروپاشی ها گرفته شود،تا خدای نخواسته سبقه فرهنگی شهرستان اوز آسیب نبیند.
به هرحال گردهمایی انجمن تا دقایقی بیش ازساعت ۲۱ ادامه یافت و درآخر حاضران با صرف نان تنوری داغ و چای فوق شیرین که شکرش بجای یک قوری احتمالا برای دوقوری دیگر می توانست استفاده شود، پذیرایی شدند تا لیلا عزیزیان (نریمان)، اهالی فرهنگ وادب را با خاطره خوش بدرقه کند.
واما گزارش همایش از دبیر انجمن ادبی تائب اوزی:
شبی باسعدی در هتل سنتی نریمان
بهرام رفیعی*: تسنیم شریفی با خوانش زیبای خود از گلستان سعدی آغاز بخش این جلسه بود.
خوانش همین دیباچه بود که با نقل قولی از مهدی بازرگان گفته شد:
سعدی در دیباچه گلستانش حمد خدا و وصف نوروز را یک جا آورده است.
باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده که هیچ ملتی نه بهار ما را دارد و نه سعدی ما.
بیوگرافی سعدی هم باز گفت شد که ابومحمد مشرف الدین مصلح بن عبداله شیرازی با تخلص سعدی از طرف پدر و مادر دارای فضل و دانش بودند.
مقدمات علوم را در کانون گرم خانواده و بعد در محضر علمای شیراز و نهایتا چون آینده خود را در خارج و سیر سیاحت می دید راهی بغداد شد.
هرچند حب وطن هم داشت که :
سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است صحیح
نتوان مرد به سختی که من آن جا زاده شدم.
در طی سیر و سیاحت خود دو بار ازدواج نموده که بار اول با مه پیکری و مه رویی از شهر صنعا. صاحب فرزندی شده اما دست اجل او را پرپر نمود. شیخ پریشان و نالان صنعا را ترک و بار دیگر به سیر و سیاحت پرداخت که به اسارت جهودان در آمد.
چون یکی از روسای حلب او را می شناسد به ده دینار آزاد می کند اما به صد دینار دختر زشت خوی و زشت روی خود را به او می دهد که شیخ هم اشارتی دارد که فلان، مرا به ده دینار آزاد و به صد دینار به بند آورد.
البته شاید این اتفاق برای سعدی نیفتاده باشد. اما برای تاثیر گذاری بر جامعه و بیان نکات ظریفی از زندگی دست به چنین خلق ادبی زده باشد که تجربه شخصی او نبوده و از ذهن نقاد و مصلحت جویی به جامعه آن روز خودش گفته باشد تا پند و اندرزی به جهانیان داده باشد و خودش هم می گوید:
جهاندیده بسیار گوید دروغ.
که برگرفته از همان تفکر مصلحت جویی و نقادی اوست.
حضار در وصف سعدی سخن ها گفتند و در و مروارید سفتند و به رشته در آوردند سعدی زبان را به حد اعلای شیرینی خود رسانده است که اگر سعدی نبود زبان ما آن حلاوت خاص خود نداشت و سهل و ممتنع نبود یا آبکی می شد یا دشوار.
عرفان سعدی حتی طنز و هزلیات سعدی هم پند و اندز هست و در جایی هم خاموشی هنر است باید خاموش بود.
حتی از تاثیر اشعار و گفتار سعدی بر بزرگان عرصه فرهنگی چون بهمن بگی سخن گفته شد که بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند.
این یک بیت بهمن بگی را متعهد نمود که کل عشایر را سواد آموزند و مدارس را تا دل کوهستان های صعب العبور دایر نماید و حتی سیاستمدارانی چون سادات تحت تاثیر این بیت شعر چنان اخوتی و محبتی نسبت به ایرانیان ابراز نماید که تا آخر عمرمهر و محبت خود را نسبت به بزرگان و همتایان ایرانی خود ساری و جاری نماید.
گفته شد سعدی انسانی بزرگ و کاملا انسان بود اما انسان کامل نبود که خطایی ازش سرنزند که انسان کامل نداریم هرچند انسان های داریم کاملا انسان و انسانی عمل می نمایند . می خورند و می آشامند و عاشق می شوند و در کنار مردم هم هستند و قدسی هم نیستند و ای بسا اشتباهاتی هم دارند و از این منظر هم بعید هم نیست که مقداری زن ستیزی خاص خود داشته باشد و ازراه پند و اندرز بگوید.
زن بد در سرای مردنکو
هم در این عالم است دوزخ او
یا در وصف او بگوید
زن خوب و با تقوای و پارسا
کند مرد درویش پادشا .
مهم تاثیر سعدی است و تحولی که در روح و روان مردم خودش داشته مهم تاثیری است که گلستان و بوستان او ادبیات مارا گلستان نموده است. گفته شد سعدی هرچند تخلص خودرا از پادشاهان درباری گرفته با درباریان ارتباط داشته اما درباری نبوده است و خانقاه او به روی مردم فقیر و درمانده زمان خود باز بوده است و لبه تیزو تند شمشیر نقد خود به طرف درباریان بوده است .
گرازباغ رعیت ملک خورد سیبی
برآرند غلامان او درخت از بیخ .
درباریانی هم چون خواجه نظام الملک که چنین زمینه ای فراهم می کنند و مدارس و مراکزی چون نظامیه می سازند که سعدی خروجی آن هست باید ستایش نمود نه نکوهش .حتی با گریز به شعر فردوسی که توانا بود هرکه دانا بود شعرای و بزرگان ما در چندین قرن جلوتر از بیکن که گفت: دانایی توانایی است قدرت را در دانایی می جستند نه در ثروت و شمشیر.
خلاصه در این ماه اردیبهشت که بهشت شاعران و بزرگداشت خیلی از شاعران هست شبی خاطره انگیز و به یادماندنی در هتل سنتی نریمان اوز بود که حضور آقایان سید محمد یگانه، حاج عبدالعزیز خضری، عبدالوهاب کرامتی، شیخ یعقوب فقیهی و مهرداد پیشداد و خانم ها که به ندرت در محفل ادبی تائب حضور می یابند هم زینت بخش این محفل بودند و استفاده بردیم از بیانات شیرین تر از عسل این بزرگان.
سید یوسف حسینی و فرهاد ابراهیم پور هم که مدت ها حضورشان کم رنگ شده بود و باز درخشیدند و مطالبی ارزنده ای بیان فرمودند جای تقدیر دارد و یونس موذنی که مرد شعر و شعور و شور ادبی به عنوان خیمه و ستون انجمن همیشه داریم .
امشب بعد از وقفه طولانی در برگزاری جلسات انجمن همه اعضای انجمن خوش درخشیدند.
امیدوارم این درخشیدن ها مستعجل نباشد و همچنان چراغ انجمن روشن بماند.
از اداره فرهنگ و خانه فرهنگ و هتل سنتی نریمان هم سپاس وافر داریم.
لینک کوتاه:
انجمنهای فرهنگی در اوز خاموش هستند ودیگر مثل سابق رونق وفعالیت ندارند کانونهای فرهنگی فقط تاتر نیست دورانی خانه فرهنگ موج میزد از انجمنها اطاقی خالی نمیشد تشکر از نجمن ادبی تائب شاید استارتی که زدید بقیه هم راه بیفتند