صادق افتخار، افتخار لارستان
دکتر کرامت اله تقوی
محمدصادق افتخار فرزند علی اصغر در نهم آذرماه ۱۳۱۴ خورشیدی در شهر لار دیده به جهان گشود. پس از اخذ مدرک لیسانس حقوق به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۹ به عنوان آموزگار خدمت نمود. وی از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ شهردار لار و از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ دبیر دبیرستان های این شهر بود. در سال ۱۳۵۴ در انتخابات دوره بیست و چهارم قانون گذاری با کسب ۱۳۷۰۴ رأی از مجموع ۲۳۳۸۸ رأی از شهرستان لارستان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و به مجلس راه یافت. (نظری، ۱۳۸۸، ص ۱۱۸)
اجداد افتخار:
محمدصادق فرزند مرحوم حاج علی اصغر فرزند حاج محمدحسن فرزند حاج محمد معروف به حاج محمد کمپانی از طایفه کمپانی های لار است. اجدادش در لار و شیراز تجارتخانه داشته اند. حاج محمد کمپانی چهار پسر به نام های حاج محمدحسن، حاج حسین، حاج محمدجعفر و حاج علی اکبر داشته که همگی با هم شراکت نموده و یک تجارتخانه بزرگ در لار ایجاد می نمایند که علاوه بر داخل کشور، با دیگر کشورهای جهان از جمله انگلستان، هندوستان، روسیه و بلژیک نیز ارتباط تجاری داشته اند.
پدر افتخار:
حاج علی اصغر پدر محمدصادق ۴ یا ۵ ساله بوده که پدرش (حاج محمدحسن) را از دست می دهد. در جوانی به تجارت و مسافرت به شهرهای مختلف ایران می پردازد. علاوه بر تجارت، چند باغ خرما و زمین زراعتی نیز یاری گر زندگانی متوسط او بوده است. محل کار حاج علی اصغر کاروانسرای قدیم لار واقع در میدان عمومی لار بوده است. بعدها مغازه اش را به دامادش حاج عبدالکریم حقیقی واگذار می نماید.
دوران تحصیل افتخار در لار و شیراز:
محمدصادق به عنوان هفتمین فرزند پدر، در دبستان انوشیروان جنب امامزاده میرعلی بن حسن لار به تحصیل پرداخت. در سال چهارم دبستان به دبستان نوساز صحبت معروف به توکلی واقع در پشت بازار قیصریه انتقال یافت. به همراه محمدصادق شرفزاده در کنکور دانشسرای مقدماتی شیراز شرکت نمود و پذیرفته شد. در دانشسرای مقدماتی شیراز تحصیل خود را به پایان رسانید و به عنوان آموزگار به لار معرفی گردید و در دبستان کوکبی خنج به تدریس پرداخت.
خدمت سربازی افتخار در تهران:
افتخار پس از یک سال تدریس، برای انجام خدمت سربازی به پادگان سلطنت آباد (پاسداران کنونی) واقع در خیابان شهید مطهری کنونی در تهران رفت. پس از یک ماه تمرینات نظامی، برای شرکت در کلاس های درس به پادگان عباس آباد رفت. در پادگان عباس آباد توسط استادان نظامی؛ دروسی نظیر اسلحه شناسی، حسابداری، حقوق تجارت و غیره تدریس می شد و در پایان از دانشجویان سرباز امتحان گرفته می شد و نتیجه امتحان کتباً به دانشجو اعلام می گردید. افتخار در دفتر خاطراتش می نویسد: «خوشبختانه گروهان ما فقط دو ماه تحت اختیار تیپ افسران جز بودیم و بقیه مدت به پادگان عباس آباد می رفتیم و افسرانی که تدریس می کردند، خیلی صمیمی و خوب بودند. فقط هفته ای یک روز در اختیار افسران پادگان بودیم. در خرداد ماه ۱۳۳۵ دوره ما تمام شد و به عنوان ستوان دوم رسته حسابداری به شیراز منتقل و به عنوان محاسب مرکز توزیع شیراز منصوب شدم … از رسته ما فقط یک نفر به فارس منتقل شد و آن هم به سبب نمره ترجیحی، من بودم؛ چون در رسته خود اوّل شدم.» (افتخار، ۱۳۹۰، ۲۸ و ۲۹)
آموزگاری افتخار در خنج و لار:
افتخار پس از پایان تحصیلاتش در دانشسرای مقدماتی شیراز به خنج رفت و مدت یک سال (۱۳۳۴ خورشیدی) در دبستان کوکبی به تدریس پرداخت. آنگاه به خدمت سربازی رفت و مجدداً پس از بازگشت به لار به عنوان آموزگار دبستان انوشیروان (پشت امامزاده) منصوب شد و مشغول تدریس در کلاس ششم دبستان گردید.(افتخار، ۱۳۹۰، ۲۸ و ۲۹) افتخار از سال ۱۳۴۰ به عنوان دبیر دبیرستان صحبت لار انتخاب گردید و به تدریس دانش آموزان دختر و پسر پرداخت.
ادامه تحصیل افتخار در دانشگاه تهران:
وی در سال ۱۳۴۵ در کنکور دانشکده های ادبیات و حقوق شرکت نمود و در رشته حقوق دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد. او علاوه بر وظیفه تدریس معلمی، به ادامه تحصیل پرداخت و توانست در خرداد ماه ۱۳۴۹ به اخذ مدرک حقوق از دانشگاه تهران نایل آید.
شهرداری افتخار:
افتخار از آغاز سال ۱۳۵۰ با انتخاب انجمن شهر لار به سمت شهرداری لار منتخب و منصوب گردید. وی مدت یک سال شهردار بود و سپس از شهرداری استعفا داد و به شغل سابق خود یعنی دبیری بازگشت.
دانش آموختگان مکتب افتخار:
استاد احمد حبیبی دانشمند و ادیب نام آور بستکی در مقاله ای با نام «افتخار لار» به معرفی شخصیت علمی صادق افتخار می پردازد و افتخار شاگردی او در دانشسرای مقدماتی لار طی سالهای ۵۴-۱۳۵۳ را جزو بهترین ایام عمر خود می داند و از ایشان به عنوان دبیری دانشمند و استادی اندیشمند با اخلاقی نیکو یاد می کند که از محضرش ده ها انسان شایسته برخاسته اند.
استاد حبیبی ضمن یاد کرد دیگر اساتید خود در این دانشسرا به معرفی ده ها تن از دانشجویان برجسته این دانشسرا از نقاط مختلف استانهای فارس و هرمزگان (بستک، بلغان، بندرعباس، بندرلنگه، بوچیر، بیدشهر، جناح، خنج، داراب، دهکویه، دهنگ، رویدر، شیراز، فیروزآباد، قیر، کاریان، کوشکنار، گاوبندی، لار، لامرد، میناب، هرنگ و هشنیز) می پردازد که در این جا تنها به اسامی برخی از معاریف ایشان اشاره می گردد:
-
حسین آزما- ادیب و شاعر، مولف کتاب شهر من داراب، مدیر و آموزگار مدرسه ای در اَرَد لارستان، متصدی اوقاف داراب و شهردار شهر داراب.
-
استاد احمد حبیبی- مولف ده ها کتاب و مقاله پژوهشی، ادیب و شاعر، مدرس دانشگاه، موسس دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی بستک، نخستین فرماندار شهرستان بستک در استان هرمزگان.
-
دکتر عبدالحسین خوّاجی- فوق تخصص دندانپزشکی.
-
جلیل رجایی- مدیر دبیرستان و دهیار بُلغان از توابع بخش جویم.
-
استاد محمد زارع- مولف و محقق، روزنامه نگار و شاعر.
-
عبدالرحیم قادری- شهردار جناح از شهرستان بستک.
-
نصراله کریمی- محقق و پژوهشگر و مولف کتب و مقالات متعدد.
-
محمدرشید مرتضوی- مدیر دبیرستان امام محمد غزالی بستک و رییس شورای اسلامی دهنگ.
-
حبیب اله مقدم- شهردار خنج.
-
دکتر احمد ملک- عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور و آزاد بندرعباس.
-
دکتر محمدباقر وثوقی- دکترای تاریخ از داشگاه تهران، مولّف ده ها کتاب و مقاله تاریخی، ریاست دانشگاه پیام نور اوز، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران.
-
سید علی هاشمی زاده- ریاست آموزش و پرورش شهرستان لامرد.
نمایندگی مردم لارستان در مجلس شورای ملی
پس از حاج علی وکیل داوری (زاده لار) نخستین نماینده لارستان در مجلس شورای ملی طی سال های ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ قمری، عبدالرحمن فرامرزی (زاده گچویه بستک) نماینده مردم لارستان در سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ خورشیدی، صادق افتخار سومین نماینده لارستانی راه یافته به مجلس به شمار می آید.
در سال ۱۳۵۴ برای دوره ۲۴ وکالت مجلس، قریب ۱۹ تن در لار ثبت نام کردند. به جز دکتر سیادت که چند سال ریاست بهداری لار را بر عهده داشت، بقیه کاندیداها از شهر لار بودند.
کمیسیونی مرکب از نمایندگان فرمانداری، دادگستری، ثبت احوال، شورای داوری و نماینده مجتهد اعلم شهر لار با توجه به سابقه کاندیداها، معروفیت، میزان سواد به رد یا تأیید صلاحیت کاندیداها می پرداخت و نتیجه را به وزارت کشور می فرستاد. وزارت کشور سه تن را برای کاندیداتوری شهرستان لارستان معرفی کرد. دکتر سیادت، دکتر حسین فرشید و محمدصادق افتخار از جمله این سه تن بودند.
آیت الله سید عبدالعلی آیت اللّهی، حاج باقر آقا غفوری و حاج علی اکبر اقبال از جمله اشخاصی بودند که به افتخار برای حمایت در انتخابات قول مساعد دادند.
برای تشکیل «انجمن نظارت بر انتخابات» هر کاندید میبایست ۱۲ تن متعهد به فرمانداری معرفی نماید و این معتمدین از میان خود هفت تن را به عنوان اعضای مرکزی نظارت بر انتخابات انتخاب نمایند.
پس از پایان مهلت مقرره برای تبلیغات که معمولاً وسیله سخنرانی در شهر لار و بخش ها و روستاهای لارستان انجام می گرفت، روز رای گیری فرا رسید و محمدصادق با ۱۳۷۰۴ رأی پیروز شد. آرای دکتر سیادت نیز بالغ بر ۷۰۰۰ رای اعلام گردید.
خدمات افتخار به لارستان در مجلس شورای ملی:
وی به عضویت کمیسیون های برنامه و راه مجلس درآمد و توانست در موارد ذیل منشاء خدماتی برای لارستان باشد:
-
تهیه و تصویب نقشه راه لار- جهرم به طول ۱۷۵ کیلومتر با اعتبار ۶۰۰ میلیون تومان طی سال های ۵۷-۱۳۵۶ و ابلاغ موافقتنامه (۲۱/۳۲۹- ۹/۳/۵۶) به سازمان برنامه و بودجه.
-
موافقت کمیسیون برنامه برای قرار گرفتن طرح آب رسانی لار در ردیف طرح های ملی در سال ۱۳۵۷.
-
تصویب ایجاد کارخانه آرد ۳۶ هزار تُنی لارستان در سال ۱۳۵۷.
امّا با شروع جنگ تحمیلی، برنامه ها به هم ریخت و داریوش حسینی دبیر دبیرستان لار که به سمت فرماندار انتخاب شده بود، به وزارت کشور نوشت: «ما جاده نمی خواهیم. جنگ و تامین هزینه آن مهم تر است. بودجه راه لار- جهرم را به جنگ اختصاص دهید.» (افتخار، ۱۳۹۰، ۵۶ و ۵۷)
-
تبدیل دادگاه بخش مستقل لارستان به دادگاه شهرستان که در سال ۱۳۵۳ به تایید و تصویب مقام وزارت دادگستری رسید (۶۳۸۰- ۸/۳/۵۳) و در سال ۱۳۵۴ اجرایی شد.
-
تأسیس اداره راهنمایی و رانندگی لار مصوب ریاست کل شهربانی های استان فارس (۳۷۳۱۶- ۲۶/۱۲/۵۴)
نطقه ای پیش از دستور افتخار در مجلس شورای ملی:
در کتاب «خاطرات صادق» تألیف محمدصادق افتخار قسمت هایی از نطقه ای قبل از دستور و سایر نطقه ای وی در مجلس شورای ملی در جلسات مورخ ۱۸/۱۰/۵۴، ۲۸/۱۰/۵۵، ۳۱/۳/۵۶، ۱۱/۱۱/۵۶، ۲۶/۶/۵۷، ۲۳/۷/۵۷، ۱/۹/۵۷ و ۳/۹/۵۷ درج گردیده که نشانه تفکرات و پیگیری های او در حوزه لارستان می باشد. در نطقه ای مزبور در حوزه مسائل لارستان، نکات ذیل مطرح گردیده است:
-
مهمترین مشکل لارستان نداشتن راه و آب است. لارستان با شهرستان های جهرم، داراب، بندرلنگه، بندرعباس، فیروزآباد و بوشهر همسایه است و هیچ کدام از شهرستان های یاد شده جز فیروزآباد راه ندارد و با اولین باران زمستانی ارتباط لار با سایر شهرستان ها و روستاهای اطراف قطع می گردد.
-
درخواست ایجاد راه های لار- بندرعباس و لار- بندرلنگه.
-
درخواست ایجاد راه های روستایی بخش های جویم و اوز.
-
درخواست تکمیل و توسعه فرودگاه لار و دایر شدن سرویس هوایی لار به شیراز- بندرلنگه و بندرعباس.
-
درخواست تأمین آب مشروب لار و اوز از طریق ایجاد سد رودخانه قره آغاج.
-
درخواست از وزیر نیرو و شرکت برق منطقه ای فارس جهت تأمین برق مناطق اوز، گراش، لار، جویم و لامرد.
-
درخواست تکمیل و توسعه و برطرف کردن مشکلات بیمارستان ۷۵ تختخوابی لار (معروف به امام سجاد) که به همت جمعیت شیر و خورشید سرخ طی سال های ۴۲ تا ۵۳ ساخته شده است.
-
جلوگیری از مهاجرت گسترده روستاییان از طریق بالا بردن سطح درآمد روستاها با تأسیس صنایع وابسته به مواد غذایی و جاده سازی و افزایش امکانات و خدمات رفاهی و عمرانی.
-
درخواست تأسیس شعبه خدمات درمانی در مرکز شهر.
عملکرد سیاسی افتخار در مجلس شورای ملی:
افتخار با آغاز سال ۱۳۵۷ و شروع اعتراضات مردمی طی نطق هایی در مجلس به انتقاد از دولت و سپس رژیم شاهنشاهی پرداخت. در جلسات ۲۶/۶/۵۷ و ۱/۹/۵۷ اعتراض و انتقاد و مخالفت شدید خود را با دولت های شریف امامی و سپهبد ازهاری ابراز نمود. سپهبد ازهاری در جلسه ۱/۹/۵۷ از مجلس رأی اعتماد خواست. مجلس با ۱۹۲ رای مثبت، ۲۷ رأی منفی و ۱۱ رأی ممتنع به او رأی اعتماد داد. صادق افتخار یکی از ۲۷ تن مخالفین رای اعتماد به شمار می آید.
در نطق جلسه ۳/۹/۵۷ ضمن تجلیل از راهپیمایی مردم خطاب به اردشیر زاهدی اظهار داشت:«راهپیمایی ها عکس العمل مردم در برابر بی عدالتیها و فشارهای گذشته است. این تظاهرات عظیم و میلیونی مردم، نه صدای الله اکبر و رگبار و مسلسل است که به وسیله ضبط صوت از پشت بام ها پخش گردد و نه تعطیلی مغازه هاست که در اثر تهدید و ارعاب مشتی اراذل و اوباش صورت گرفته باشد.»
افتخار در سخنرانی خود در مجلس عدم رضایت مردم را ناشی از حکومت فردی و شاهنشاهی (فردگرایی) دانست که به شکل سوء مدیریت وزرا و نخست وزیر تجلی یافته است. رادیو مسکو و رادیو لندن به پخش سخنان افتخار پرداختند و گفتند نماینده لارستان مجلس را به تشنج کشانده است.
وی در نطق پیش از دستور مورخ ۹/۸/۵۷ می گوید:«سال ها مردم در برابر استبداد و تجاوز، تبعیض و چپاول مملکت به دست عدهای معدود قادر به نشان دادن عکسالعمل نبودند، وقتی فشارها کاهش یافت، عقده ها و نارضایی ها بیرون ریخته شد. این تظاهرات نوعی عقده گشایی است که ریشه آن را در فساد و تباهی گروه حاکم طی سال های گذشته باید جست و جو کرد. (افتخار، ۱۳۹۰، ۹۲)
ایشان در ادامه همین نطق می افزاید «… تبعیض در تمام سطوح مختلف مملکت حتی در اجرای برنامه های عمرانی مشاهده می گردد. اجرای برنامه های عمرانی به طرز فکر برنامه ریز و میزان رابطه او با مسوولان اجرایی در نقاط مختلف مملکت بستگی دارد، نه نیاز واقعی مردم. و گرنه چگونه ممکن است مردم یک شهر بیش از سی سال (از سال ۱۳۲۶ که مرحوم فرامرزی نماینده شهر لار بود) برای ابتدایی ترین نیاز زندگی خود یعنی آب و راه فریاد بزنند و کسی به فریاد آنان نرسد. (افتخار، ۱۳۹۰، ۹۵ و ۹۶)
استعفای افتخار از نمایندگی مجلس:
آیت الله خمینی در روزنامه کیهان از نمایندگان مجلس خواست تا استعفا نمایند. یک روز بعد، افتخار جزو اولین گروه نمایندگان مجلس بود که استعفای خود را به ریاست مجلس تقدیم نمود و به لار بازگشت. وی در معیت آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی، حجت الاسلام نسابه و جمعی از لاریان جهت استقبال از آیت الله خمینی به تهران رفت و در روز ۱۲ بهمن در فرودگاه مهرآباد حضور یافت.
چند روز بعد افتخار به اتفاق سایر نمایندگان مستعفی مجلس در مدرسه علوی به ملاقات امام شتافت. امام از نمایندگان حاضر خواست تا سایر نمایندگان را به استعفا تشویق نمایند. فردای آن روز اعلامیه ای در شهر منتشر و خبر ملاقات نمایندگان مستعفی با امام خمینی به اطلاع مردم رسانیدند و اسامی نمایندگان استعفا دهنده نیز در اعلامیه نوشتند.
بازگشت مجدد افتخار به دبیری آموزش و پرورش:
آیت الله خمینی پس از پیروزی انقلاب طی اعلامیه ای اعلام داشتند، کلیه وزرا و نمایندگان مجلس از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ از کلیه مشاغل دولتی محرومند و نمایندگان مجلس باید پولی را که بابت حقوق دریافت داشته اند، پس بدهند؛ مگر نمایندگانی که استعفا داده اند که آنها نیز مدت پنج سال حق انتخاب شدن برای نمایندگی ندارند.
وقتی این لایحه در مجلس شورای اسلامی مطرح شد، یکی از نمایندگان به نام فخرالدین حجازی اعلام داشت همه نمایندگان انتخاب شدگان شاهند؛ بنابراین پیشنهاد می شود، استثنا از لایحه حذف گردد. با تصویب این لایحه همه نمایندگان از مشاغل دولتی محروم شدند، در حالی که شورای انقلاب قبلاً تأیید نموده بود که نمایندگان مستعفی از بازپرداخت حقوق دریافتی معافند.
با تصویب این لایحه، وزارت آموزش و پرورش طی تلگرافی در تاریخ ۳۱/۲/۵۸ به اداره آموزش و پرورش لار اعلام نمود؛ هریک از نمایندگان مجلس شورای ملی که در آن حوزه به خدمت اشتغال دارند تا اطلاع ثانوی از خدمت آنان جلوگیری شود. پرداخت حقوق به آنان هم مجاز نیست.
پس ار ابلاغ این نامه، مردم لارستان خصوصاً فرهنگیان طی طوماری با امضای ۷۰۰ تن به امام خمینی و شورای انقلاب اعلام داشتند محمدصادق افتخار نماینده حقیقی مردم لارستان بوده و به دستور امام استعفا داده است. هم چنین علمای مذهبی لار و در رأس آنها حضرت آیتالله سید عبدالعلی آیت اللّهی و سید حسین نسابه طی نامه هایی جداگانه به حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و آیت الله ربانی همین حقیقت را انعکاس دادند و خواستار تداوم فعالیت ایشان شدند.
محمدصادق افتخار به قم مسافرت نمود و توانست به کمک یوسف عسکری زاده (که پیش از انقلاب با امام خمینی رابطه نزدیک داشت و پس از انقلاب در خانه ایشان در خدمت ایشان بودند) به حضور رهبر انقلاب برسند و ضمن توضیح حضوری، نامه آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی را تقدیم نمایند. امّا امام پس از ترک تهران، امور کشور را به دولت و مجلس واگذار نمودند و در امور آنها دخالتی نداشتند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم که کینه شدیدی از رژیم شاه در دل داشتند، همه نمایندگان را دست نشانده و نوکر شاه شناختند و بر خلاف نظر رهبر که نمایندگان مستعفی را مستثنی کرده بودند، همه را محکوم کردند.
افتخار متعاقباً به ملاقات وزیر آموزش و پرورش شادروان شهید علی محمد رجایی شتافت و طی مدت یک ساعت مذاکره، موضوع را برای ایشان تشریح نمود. رجایی موافقت کرد تا افتخار دوباره به کار خود برگردد. امّا حدود یک سال حقوق برکناری او پرداخت نشد و پس از استخدام نیز یک گروه از پایه استخدامی وی کم نمودند.
افتخار یک سال دیگر به کار در آموزش و پرورش ادامه داد و چون دیگر محیط را برای خود مساعد ندانست با ۲۵ سال خدمت تقاضای بازنشستگی کرد و در سال ۱۳۶۱ بازنشسته شد.
خدمات افتخار پس از بازنشستگی:
-
مدیرعامل شرکت سهامی عام لارستان که کالا و مواد غذایی را از شهرهای مختلف خریداری می کرد و در اختیار مردم قرار می داد. (۲ سال).
-
حسابدار و کارشناس ناظر مسجد جامع و بیمارستان امام رضا (ع) لارستان.
-
ریاست هیأت مدیره صندوق قرض الحسنه موسسه دارالایتام امیرالمومنین (ع).
-
ریاست هیأت مدیره کانون بازنشستگان لار.
-
موسس موسسه نگهداری از سالمندان لار.
-
رئیس و عضو جمعیت خیرین مدرسه ساز.
-
عضو جمیت خیرین سلامت.
(گریشنا، ۱۳۹۱)
فرزندان افتخار
محمدصادق افتخار در تابستان ۱۳۳۷ خورشیدی با دختر خاله خود بانو صدیقه بیگم نیکخو فرزند علینقی ازدواج کرد و دارای هفت فرزند دختر و پسر به شرح ذیل گردید:
طاهره افتخار- پزشک متخصص زنان و زایمان، مقیم تهران.
طیبه افتخار- کارشناس بهزیستی و موسس کودکستان لار.
فتانه افتخار- پزشک متخصص زنان و زایمان مقیم شیراز.
فضیلت افتخار- کارشناس تغذیه اداره بهداشت لار.
مریم افتخار- پزشک فوق تخصص زنان و زایمان مقیم یزد.
علی اصغر افتخار- دکترای متخصص ریاضیات، مقیم جورجیای آمریکا.
مهدی افتخار- کارشناس ارشد مدیریت صنعتی از دانشگاه شهید بهشتی تهران
منابع و مآخذ
-
افتخار، محمدصادق (۱۳۹۰)، خاطرات صادق، همای رحمت، اصفهان.
-
حبیبی، احمد (۱۳۹۶)، افتخار لار، میلاد لارستان، مدیر مسوول ابوالحسن مویدی، سال بیست و پنجم، شماره ۱۱۲۷، ۲۳/۸/۹۶، صفحه ۴.
-
رحمانی، صادق (۱۳۹۱)، گفت و گو با صادق افتخار آخرین نماینده مردم لارستان در زمان پهلوی دوم، گـریشنا ( پایگاه خبر و فرهنگ در گراش )، ۱۵ و ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۱.
-
رسولیپور، مرتضی (۱۳۸۵)، مصاحبه با محمدصادق افتخار نماینده دوره ۲۴ مجلس شورای ملی، مجله مطالعات تاریخ معاصر ایران، سال ۱۱، شماره ۴۳، پاییز ۸۶، صفحات ۱۵۳ تا ۱۷۴.
-
نظری، منوچهر (۱۳۸۸)، رجال پارلمانی ایران از مشروطه تا انقلاب، فرهنگ معاصر، تهران.
-
وثوقی، محمدباقر (۱۳۸۰)، نمایندگان لارستان در مجلس شورای ملی از ابتدا تا انقلاب اسلامی، دفتر پژوهشهای فرهنگی، تهران.
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید