حامیان دولت امروز که در دولت قبل، آلودگی هوا را با صدای بلند فریاد می زدند، ترجیح داده اند سکوت کنند و وابستگان دولت قبل که در آن زمان خود را به ندیدن زده بودند، امروز شده اند حامی مردمی که دارند ذرات معلق تنفس می کنند و دی اکسید کربن انباشته شده در هوا!
واقعیت اما این است که آلودگی هوا، موجودی است بغایت نادان که سر از بازی های جناحی در نمی آورد. حتی وقتی هم که می خواهد انسان ها را خفه کند و بکشد، از ایشان نمی پرسد در انتخابات به چه کسی رأی دادی یا اصلاً شرکت کردی یا نه؟ می تازد و می کشد تا روزی که بادی یا بارانی از راه برسد و اوضاع را مدیریت کند!
از این رو ، در اصل ماجرا ، هیچ تفاوتی بین دولت قبل و مستقر وجود ندارد. هر دو ، و نیز دولت های قبل ترشان ، هر کدام به اندازه خودشان در این فاجعه عمومی سهامدار هستند. حال یکی بیشتر ،مانند دولت احمدی نژاد که با سوء مدیریت آشکار و تحمیل تحریم ها بر کشور، باعث فجایعی مانند کاهش کیفیت خودروهای تولیدی، کند شدن سرعت نوسازی صنایع، تولید بنزین پتروشیمی و … شد و آلودگی را به طرز فجیعی بالا برد و یکی کمتر ، مانند دولت کنونی که کیفیت بنزین تولیدی را بالا برد ولی فکری به حال خودروسازان بی کیفیت نکرد یا میلیون ها موتورسیکلتی که بیش از خودروها آلاینده هستند نکرد.
وضعیت هوا ، در یک نگاه جامع بینانه “معدل وضعیت عمومی کشور” است. این یک شاخص مهم است که کمتر بدان پرداخته می شود. اگر روزی کسی وارد ایران شود و در فصلی مانند اکنون و شهری مانند تهران که پر است از خودرو و احاطه شده در کارخانه های مختلف، اثری از آلودگی غیر متعارف نبیند، می تواند بی آن که درباره وضعیت کلی کشور چیزی بداند، مطمئن شود که حال عمومی کشور خوب است: روابط آن با جهان عالی است، چرخ صنعت می چرخد، صادرات خوبی دارد، دانشگاه هایش فعال و پویاست، سطح فرهنگ عمومی بالاست، امید به زندگی رو به تزاید است و … . همه این ها را می توان از هوای خوب در یک شهر پرجمعیت، پرخودرو و صنعتی فهمید.
اگر روابط کشوری با جهان خوب باشد، دشمنانی ندارد که مدام در جای جای جهان برایش مشکل زایی کنند و بازارهایش را بگیرند، یا تحریمش کنند و برایش هزار محدودیت نوشته و نانوشته ایجاد کنند. چنین کشوری، مجبور نیست از تکنولوژی دهها سال پیش برای تولید همه چیز از پارچه گرفته تا خودرو و از بیسکوئیت گرفته تا گازوئیل و بنزین استفاده کند و نتیجه اش کیفیت پایین، قیمت بالا و آلودگی هوا باشد.
کشوری که صنعت دارد ولی هوایش آلوده نیست یعنی این که مدیریت صنعتی درستی بر آن حاکم است و صادرات خوب و اشتغالزایی بالایی دارد که توانسته خود را مدرن و کارآمد کند و هوا را آلوده نسازد. این کشور حتماً سیستم حمل و نقل عمومی چابکی هم دارد.
در این کشور، حتماً دانشگاه ها هم در تولید علم بر اساس مقتضیات و نیازهای واقعی جامعه فعال اند و پشتوانه علمی بخش های دیگر هستند.
این ها، میسر نمی شوند جز با مردمی که که در یک بستر فرهنگی مناسب زندگی می کنند و مثلاً آنقدر مسؤولیت پذیر هستند که موتور خوردهایشان را تنظیم کنند و نتیجه این ماجرا هم ، افزایش امید به زندگی است و ارتقای کیفیت آن.
بنابراین ، تقلیل آلودگی هوا به چند سازمان و عامل محدود مانند سازمان حفاظت محیط زیست و فلان خودروساز، ساده انگاری است. وضعیت هوا ، معدلی است از وضعیت کلی کشور، از اقتصاد و سیاست گرفته تا اجتماع و فرهنگ، بی هیچ تعارفی!
منبع : عصرایران
دیدگاه بگذارید