نام های فرمایشی، با تاریخ مصرفی ۲۴ساعته به قلم امیررضا رضایی(اوزی)
دو تا شاخه گل…
دو تا عکس یادگاری…
و قربون صدقه رفتن های یک روز، در تقویم هزارهایی از نام ها.
این هم یکی از اون روزا…
روز سالمند
سالمندانی از جنس پدربزرگ ها ومادربزرگ ها…
و حتی روز زنان و مردانی که به هزار دلیل و جبر زمانه، پیر شدند…
و نه نامی به پدربزرگ شدن و نه اسمی به مادر بزرگ شدن گرفتتد…
نه حتی بابا و یا مادر شدن…
ولی پیر شدند و یا پیر می شوند…
و بیست و چهار ساعت هیجان برای یک روز به نام، اسم و تقدیرهایی که تاریخ مصرف دارند…
و این چندساعت، تمام و کمال و دربست از فضای حقیقی و مجازی برمی خیزیم تا جا نمانیم که دنیا بفهمد : سالمندان تاج سر ما هستند….
و در فضای آسمان و زمین بشویم: فدای همه سالمندان…
گویند:چرخش چرخ کلان مملکت بدست نوابغ، سیاستمداران زبده و تدابیر گسترده امید است و شما بیسوادان را چه به نقد کشیدن تصمیمات و اوضاع نابسامان اقتصاد و بلبشوی اجتماعی؟
قبول…و باز هم قبول…
ولی می شود این سفارش را عاجزانه تقدیم مسوولان محلی کرد که:
(آرامش سالمندان ما در محیط شهری نیازمند *بوستانی برای سالمندان* است …)
سالمندانی که نیازمند آرامش و هم نشینی با همسالان خویش و در محیطی آرامند….
حق سالمندان خویش را، از این شهر دریابیم…. و تمام…
این مطلب قبلآ در پایگاه خبری مربوطی کهنه منتشر شده است
لینک کوتاه:
قلمتان مانا 🌹👌
درود بر “مرد قلم اوز”
تمام دلنوشته های شما بازگو کننده حقایقی از زندگی اجتماعی مردم است