نفحات قرآن قسمت پنجم
پرسش:
علت این که خداوند به بنی اسرائیل دستور داد تا گاوی را ذبح کنند چه بود؟
پاسخ:
الحمدللّه رب العالمین والصلاه والسلام علی رسوله الکریم و اصحابه اجمعین
خداوند در سورهٔ بقره می فرماید:
«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَهً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ»
ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ] ﺯﻣﺎنی ﻛﻪ ﻣﻮسی ﺑﻪ ﻗﻮﻣﺶ ﮔﻔﺖ:
ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﮔﺎﻭی ﺭﺍ ﺫﺑﺢ ﻛﻨﻴﺪ ،
ﮔﻔﺘﻨﺪ :
ﺁﻳﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻲ ؟ !
ﮔﻔﺖ :
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰ ﺑﺮم ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺯ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ .
(بقره/ ۶۷)
و پس از این که خداوند این دستور را صادر کرد، داستان بهانه جویی ها شروع شد.
تا آنجا که فرمود:
«فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَٰلِکَ یُحْیِی اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ»
ﭘﺲ ﮔﻔﺘﻴﻢ :
ﭘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ [ ﮔﺎﻭ ﺫﺑﺢ ﺷﺪﻩ ] ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺑﺰﻧﻴﺪ [ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﺎﺗﻞ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﺪ ] .
ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱِ [ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ، ﺗﺎ ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻴﺪ .
(بقره/۷۳)
خداوند بنی اسرائیل را یادآوری میکند که به خاطر آورید که در زمان موسی میان خود کُشته ای یافتید که قاتلش معلوم نبود و می خواستید بدانید که کیست!
لذا خداوند موسی را فرمود که قسمتی از گاوی را که کشتید بر آن مرده بزنید تا بگوید کشنده او کیست، ( می گویند آن کشته نامش عامیل بوده) .
اما قصهٔ کشتن گاو که قسمتی از اوائل سورهٔ بقره را تشکیل داده خلاصه اش از این قرار است که :
موسی قوم خود را امر کرد گاوی بکشید و آنان بهانه جویی می کردند، گاهی می پرسیدند که رنگش چه رنگی باشد؟
زمانی می پرسیدند که آیا گاوی است که برای شخم زدن به کار می رود یا نه؟
و از این دست بهانه های مختلف…
تا آن که موسی با الهام الهی گفت:
آن گاوی است زرد رنگ و بسیار زرد سیر، که هیچ لکه ای در روی بدنش نباشد، و سنش هم متوسط باشد و برای شخم زدن زمین هم به کار نرود.
می توان گفت،مفسرین اسلامی در اکثر تفاسیر مختلف گذشته هیچ کدام نتوانسته اند بفهمند که چرا خداوند موسی را امر فرمود که به قوم خود کشتن گاوی را امر کند و آنان چرا تا این اندازه بهانه جویی می کردند و موسی این مشخصات را برای آن گاو ماده از کجا آورد؟!!!
اما پس از آن که از روی آثار یونانی و کشفیات در خاک مصر و خواندن خطوط هیروگلیفی تاریخ مصر روشن شد اسرار این آیات شگفت آور کشف شد.
مرحوم شیخ محمد عبده که از علماء و نویسندگان و آزادیخواهان مصر بود و مصر آزادی خود را تا حدی به آن دانشمند مدیون است در تفسیر ناتمامی که به قرآن دارد می گوید:
« چون بنی اسرائیل که از زمان یوسف تا موقع خروج که بقول خودشان چهارصد و پنجاه سال باشد در مصر اقامت داشتند و مصریان گاو می پرستیدند، آنان هم تحت تأثیر مصریان قرار گرفته بودند، و از کشتن گاو اکراه داشتند و موسی برای این که آنان را از لوث شرک پاک کند ، امر کرد که باید گاو را که معبود مصریان است بکشند و به همین دلیل آنان بهانه جویی می کردند ولی موسی سرانجام آنان را به کشتن گاو واداشت!»
در تاریخ مصر باستان آمده است:
«آپیس» گاو مقدس مصریان قدیم بود که او را پرستش میکردند.
نشان آن این بود که دارای پیشانی سفید بر پشت وی شکل عقاب یا کرکس بوده و چون سن گاو از ۲۵ تجاوز میکرد، او را در رود نیل غرق میکردند و جسد وی را مومیایی کرده و در مقبرهٔ مخصوص قرار میدادند.
پرستش گاو آپیس و مراسم نگاهداری مومیائیهای گاوهای آپیس مرده، تیمار گاو آپیس زنده و رسم قربانی کردن هرساله برای آن، خود محل کسب و درآمد خوبی برای کاهنان معبد پتاه و ایادی و وابستگانشان که کم هم نبودند، بود. از دست دادن این منابع مالی که نفوذ و شان اجتماعی را نیز بهمراه داشت، طبیعتاً موجی از مخالفتهای کاهنین و در پی تحریکات ایشان اغتشاشات اجتماعی را بدنبال آورد و در این ماجرا واژگون جلوه دادن امور نیز به عنوان حربه مؤثر تبلیغاتی، دقیقاً به عنوان جنگ روانی موثری مورد استفاده قرار میگرفت.
هرودوت نخستین تاریخ نگاری است که گزارش داد کمبوجیه گاو آپیس را با خنجر زخمی کرد و این گاو چندی بعد بر اثر زخم خنجر مرد.
لذا با توجه به این شواهد و دلایل در می یابیم که بهانه های بنی اسرائیل جهت فرار از این دستور خداوند به چه علت بوده است.
و متوجه می شویم که حضرت موسی به خاطر مبارزه با شرک و بت پرستی و پاک نمودن آثار شرک در آن قوم آنان را وادار نمود که با دست خود گاوی که برایشان تقدس داشت را ذبح کنند، تا به این صورت آنان را متوجه اعمال نادرست و شرک آلودشان نماید.
و این است یکی از راههای بسیار سنجیده و دقیق مبارزه با هر گونه شرک و بت پرستی.
و همچنین شناختن افراد با ایمان و خداپرست از بت پرست!
چنان که در دنباله این آیات خداوند می فرماید:
«أَفَتَطْمَعُونَ أَن یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»
ﺁﻳﺎ [ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺩم ﻣﺆﻣﻦ ] ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ [ ﺁﻥ ﺳﺨﺖ ﺩﻟﺎﻥ ] ﺑﻪ [ ﺩﻳﻦ ] ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧﺪ ؟ !
ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ ﮔﺮﻭهی ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻠﺎم ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻣﻰ ﺷﻨﻴﺪﻧﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ [ ﻣﻌﻨﺎ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻣﺶ ﺭﺍ ] ﺩﺭﻙ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺩﻧﻴﺎطلبی ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﺩی ] ﺑﻪ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺗﻐﻴﻴﺮﺵ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭتی ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ [ ﺑﻪ ﻛﻠﺎم ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺟﻮﻳﺎی ﺣﻖ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ] .
(بقره/۷۵)
لذا هر گونه بهانه جویی برای دست بر نداشتن از شرک و اعمالی که خداوند از آن نهی کرده مشابه همین بهانه جویی های قوم بنی اسرائیل می باشد.
الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ
سید محمد هاشمی
۹/۲/۱۳۹۹
۵ رمضان ۱۴۴۱
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید