پیر، پیر است گرچه شیر بود به قلم محمدصدیق پیرزاد، رییس هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی مرکز اوز
طلوع و غروب خورشید، تیک تاک ساعت، شمردن روزهای هفته، همه خبر از گذشت زمان می دهند. زمانی که لحظاتش ارزشمند است. دانا کسی است که از اوایل جوانی بداند با این کالای گران بها چگونه معامله کند.
غرور جوانی و خاموش کردن هوس های آن دوران باعث می شود که مقداری از گذشت زمان نادیده گرفته شود و بهتر بگویم به هدر رود. می خواهم در این نوشته، پیری و کهنسالی را تشریح کنم و پیشاپیش خوانندگان عزیز را آگاه کنم که مبادا لحظات عمر را نادیده بگیرند و به هدر دهند. شرحی که در پیش می آید در مورد پیری است که نمی دانم آن را زمان ناتوانی نام دهم یا دوره آسایش و نیک زیستن.
حتما سالمندی هم تعریفی دارد!!!
در روزنامه ها و نوشته ها خوانده ایم که سازمان جهانی بهداشت به طور قراردادی، سالمندی را مترادف با آغاز شصت و پنج سالگی دانسته و از دیدگاه عموم، سالمند به کسانی می گویند که سن آنان از شصت بالاتر رفته باشد. سالمندی فرایندی است که با گذشت زمان تمامی ساختمان و ارگانیسم بدن را دچار تغییرات و دگرگونی می کند. سفید شدن موی سر، چین و چروک پوست، ریزش موی سر، کاهش قدرت دید، نقصان در دستگاه شنوایی، خمیدگی قد و قواره، کندی در تحرک، کاهش قدرت عضلات و در بعضی ها اختلال در حواس و جهت یابی و به طور کلی، پیر کسی است که با تحلیلی که عنوان شد برای گذراندن روزگارش محتاج کمک است. هر چند، آن کمک اقلأ عصای دستش باشد. حال، ببینیم جامعه با پیری چگونه برخورد می کند. در ضمیمه ۹/۱۱/۹۶ روزنامه اطلاعات خواندم که مسئله سالمندی در سال های اخیر چنان اذهان جهانیان را به خود مطعوف کرده که سال ۱۹۹۹ میلادی به عنوان سال جهانی سالمندان نام گرفته است. طبق برآورد این مقاله، بر تعداد جمعیت پیر کنونی سال به سال اضافه می شود به گونه ای که سال ۱۳۵۵ درصد این جمعیت ۹/۳ بوده و سال ۱۳۹۰ این جمعیت ۸/۳ درصد کل جمعیت را نشان داده است که این آمار می گوید تا سال ۱۴۱۰ جمعیت پیران ایران به ده میلیون نفر می رسد. این نوشته همچنین می گوید، در گذشته نه چندان دور سالمند در خانه خود زندگی می کرد و فرزندان و نوه ها حول محور او بودند اما اکنون سالمندان، دیگر آن محبوبیت سابق را ندارند. خوشبختانه، در زادگاه ما اوز، هنوز سنت پیشین بر قرار است، یعنی، در اغلب خانه ها به پیران احترام می گذارند و فرزندان و نوه ها از آنان مواظبت می کنند و در مواردی با کمک یک پرستار، مشکل خود را حل می کنند. در میان این نوشته، خطاب به عزیزان خواننده عرض می کنم که سالمندی شتری است که دم در اغلب خانه ها زانو خواهد زد. پس، باید منتظر و مواظب آمدن آن روزها باشید. محبت خانواده نسبت به پیران فراموش نشود و اگر خود از عهده کارهای سالمندان خانه بر نمی آیند با گرفتن پرستار مشکل خود را حل کنند و در آخر، خطاب به مسئولان بهداشتی مملکت یادآور می شوم که در جایی همچون دانشگاه ها، هنرستان و یا کلاس های خصوصی افرادی را برای پرستاری موقت در خانه ها آموزش دهند تا هم عده ای مشغول به کار شوند و از تعداد بیکاران کاسته شود و هم صاحبان افراد سالمند بتوانند به آسانی پرستاری برای مواظبت از سالمندشان به کار گیرند. سرانجام، ناگفته نگذارم که قبل از رسیدن به دوره کهولت فکر می کردم که: «شیر، شیر است گرچه پیر بود ولی حالا می گویم که پیر، پیر است گر چه شیر بود.»
منبع: شماره ششم، فصل نامه با پیام دانش اوز
لینک کوتاه:
مقاله ای جالب و در خور تامل بود از استاد بزرگوارمان که با این سن و سال هنوز فعال و در صحنه هستند. عمرشان مستدام باد.
آقای پیرزاد درهمه جا دست داری وفکری برای ساخت خانه سالمندان داشته باشید تا موقع پیری دربدر نشونو
لطفا به این قسمت متن توجه فرمائید «« طبق برآورد این مقاله، بر تعداد جمعیت پیر کنونی سال به سال اضافه می شود به گونه ای که سال ۱۳۵۵ درصد این جمعیت ۹/۳ بوده و سال ۱۳۹۰ این جمعیت ۳/۸ درصد کل جمعیت را نشان داده است که این آمار می گوید تا سال ۱۴۱۰ جمعیت پیران ایران به ده میلیون نفر می رسد.»» به نظر اینجانب وقتی درصد سالمندان اضافه میشود به نظر درصدهای ذکر شده برعکس میباشد یا اینکه جای درصد ها اشتباه نوشته شده است یا اینکه درصدی دیگری میباشد لطفا بررسی ئ اصلاح فرمائید
جناب آقای صدیق پیرزاد بزرگوار مطلبی که نوشته اید از دل برآمده است و مسائل مطرح شده درد مشترک همه انسانهای سالمند میباشد مطالب بدرستی اشاره کرده اید.اما با توجه به تجربه زیاد جنابعالی که سالیان متمادی گردگچ معلمی و دبیری پای تخته های مدارس و دبیرستانهای اوز خورده اید و زحمات جنابعالی در اوز بر هیچکس پوشیده نیست بهتر نبود همان نصیحتی که میفرمائید بخشی از بودجه خیرین برای تربیت افراد پرستار و تهیه امکانات نگهداری از بیماران و سالمندان و هم چنین برای اشتغال جوانان برای تربیت پرستاری و نگهداری از بیمارن در مرکز خیره ای و بصورت… ادامه »
ازمسولین محترم سایت درخواست میشود مقالات و موضوعاتی ار جمله همین مقاله آقای محمد صدیق پیرزاد که عضو و رئیس هیات امنای دانشگاه هم میباشد که دارای نظرات و کامنتهای ارزشمند و تاثیرگذار میباشند زود از صفحه اصلی خارج نکنند .به هزار رمل و اصطرلاب توانستم مقاله را در سایت جستجو و پیدا کنم البته هرکس مثل من سمج و پیگیر نیست تا ته وتوی قضیه در نیاره ول کن باشم . دیگر زمانه پنهان کردن مقالات که ممکن است نظراتی درآن درج شده باشد که به شال و قبای کسی بربخورد گذشته است چرا رودربایستی دارید .باید مطالب و… ادامه »
با سپاس از اظهار نظر شما خواننده محترمی که امکان بازدید سایت را به مدت چند روز نداشته باشد، می تواند خبرها را پس از قرار گرفتن در ارشیو از چهار طریق ۱) جستجو در سمت چپ بالای صفحه ۲) ستون اخبار ، پیام دانش، سینما فردوسی در بخش قرمز رنگ بالای صفحه و ۳) دسته بندی ها در سمت چپ در پایین ستون محبوب ترین ها ۴) کلیک کردن بر روی دسته های تعریف شده در وسط صفحه دنبال نماید. مقاله جناب آقای صدیق پیرزاد با توجه به اینکه برگرفته از مجله «با پیام دانش اوز» می باشد می… ادامه »
مقالات اشخاصی مانند آقای صدیق پیرزاد خواندنی است وتقاضای اکثر خوانندگان است چنین مقالاتی بیشتر چاپ شود چون برای جوانان اگر بخوانند تاثیر زیاد دارد