چند بیت از مصطفی دهقانی

رسانه ها هر روز از واردات عجیب و غریب مانند دسته بیل و طشتک و سنگ پا و … خبر می دهند اینجانب هم برحسب وظیفه پیشنهاداتی برای واردات داشتم به عرض می رسانم.

سنگ پا از بنگلادش کود چین وارد کنید

هر چه بودش زین میانه بهترین وارد کنید

از عراق و بصره و شام و حجاز و از دبی

هفت هزار و بیست تن خرمای فین وارد کنید

تا که بیند هر کسی دشمن به پیرامون خویش

عینکی از جنس اصل و ذره بین وارد کنید

دختران ما همه فکر جدا از شوهرند

دختران خوب از مغرب زمین وارد کنید

پرتقال و سیب و الوی وطن را بی خیال

هیچ اشکالی ندارد انگبین وارد کنید

فصل تابستان چو آمد آب یخ از هرکجا

در زمستان بی محابا وازلین وارد کنید

مقنعه چادر فرنگی کفش و جوراب قشنگ

یک هزارو سیصد و هفتاد جین وارد کنید

تا دعاگوی شما باشند آن خلق نجیب

از سومالی طفل و مقداری جنین وارد کنید

مدتی لرزش به جان تخت ها افتاتده است

پایه های تخت بیش از حد متین وارد کنید

ما که خود ماریم در حال گزیدن بهد ازین

مارهای کوچک در آستین وارد کنید

بس که روحانی نماها چوب بر مذهب زدند

کاروانی عالم وارد به دین وارد کنید

هم کلاه ایمنی هم مهر و تسبیح لازمست

آن اگر پیدا نکردید …باز این وارد کنید

با ژن خوبی که در جان شما ها هست و بود

توپ و تانک بی تقلب یا که مین وارد کنید

نسل خر هم در گذار انقراض است و خطر

از همان خرهای بی افسار و زین وارد کنید

دزد بی انصاف بسیارند در این مملکت

لطف فرمایید دزدان امین وارد کنید

*********************************

گلی بر تارک افسانه ها زد

سمند مهربانی را صدا زد

کسی آمد درین آشفتگی ها

به احساسات من رنگ خدا زد

**********************************

مرا سمت ساحل …به دریا ببر

هرآنجا که خواهی همانجا ببر

به دلتنگیم رنگ آبی بزن

رهایم کن از خویش و بالا ببر

بکش خط بطلان به هر عاشقی

به آن مرض دیرین حاشا ببر!

تو خود معنی خوب آرامشی

غم من غم او و آن ها ببر

شبی با خودت آشنایم بکن

تمام وجودم به یغما ببر

بیا بعد ازین مهربانتر کمی

کسی را که افتاده از پا ببر

به آنان که از یادشان رفته ام

سلامی دوباره تو از ما ببر

به هر جا که دل را بها می دهند

دل پاک این مرد تنها ببر

مصطفی دهقانی-دهکویه لارستان