یـادداشتی بـر سفـر حـج عمـره مفـرده
قسمت دهم
غـار ثـور
بامداد پنجشنبه مورخه ۲۵/۱/۹۰ برای گروه زائران روزی خوش را نوید می داد. پس از صرف صبحانه همه خوشحال و مشتاق آماده زیارت دوره ای در شهر مکه شدند.
اولین مکانی که به آنجا رفتیم منطقه ثور بود. منطقه ثور که نامش از غار معروف ثور گرفته شده در شمال شرقی شهر مکه واقع است. حتما جریان نقشه کفار برای شهادت رسول اله(ص) را شنیده اید در اتوبوس روحانی کاروان قبل از رسیدن به غار ثور برایمان توضیح داد که حضرت رسول(ص) از نقشه کفار مطلع و حضرت علی(ع) با شجاعت و دلیری آن شب به جای حضرت پیامبر بزرگ اسلام(ص) در بستر وی خوابید. و حضرت محمد(ص) به اتفاق خلیفه اول مسلمانان ابوبکر صدیق به غار ثور رفتند. در آن شب ۴۰ نفر از کفار شبانه به منزل رسول اله(ص) یورش برده ولی دیدند که به جای پیامبر(ص) حضرت علی(ع) پسر عم آن حضرت در بستر آرامیده است. کفار معطل نشده و یک گروه از آنان به حوالی کوه ثور رفته و برای یافتن پیامبر(ص) سنگ به سنگ، شکاف به شکاف را جستجو می کردند تا به غار ثور رسیدند حضرت پیامبر(ص) و ابوبکر صدیق در غار ثور بوده و مشغول عبادت پروردگار بودند.
کفار وقتی می خواستند وارد غار شوند با تارهای تنیده شده عنکبوت روبرو شدند و سردسته کفار گفت با این تارهای عنکبوت قدیمی به نظر می رسد که حتی از چند روز پیش تاکنون کسی به غار نرفته است. بنابراین مسیر خود را تغییر دادند. عظمت و یاری خداوند متعال به منظور همیاری و استحکام و جاودانگی حق و عدالت را در این واقعه به خوبی می توان ملاحظه کرد. خداوند تبارک و تعالی قادر و توانا بوده و می توانست واقعه را خیلی ساده تر بیافریند.
ولی همانطوری که می دانیم حکمت خداوند بر این روال قرار گرفت که حتی خاتم پیامبران و یارانش نیز سختی را تحمل کرده و بااتفاقات روز همگام و با بهره گیری از نعمات خدادادی در فکر اندیشه با مشکلات روبرو گردند. بعد از سه روز از این واقعه پسر ابوبکر صدیق که به یار غار معروف است، شتری به غار آورد و حضرت رسول(ص) و ابوبکر صدیق مسیر ۴۲۰ کیلومتری مکه را به سوی شهر مدینه (پثرب) با سختی فراوان طی کردند.
پیامبر(ص) و همرانش شب ها با شتر حرکت و روزها را برای مخفی ماندن حرکتشان در غارها به استراحت می پرداختند. شهر یثرب (مدینه) در سمت جنوب شهر مکه قرار گرفته و این مسیر خشن و دارای سنگ های نوک تیز و بسیار ناهموار است. و تاریخ هجری مسلمانان نیز ار همین جا رقم خورد و پیامبر و ابوبکر به سلامت وارد مدینه شدند.
رسالت پیامبری و ترویج حق و عدالت هزینه می خواهد. حضرت محمد(ص) و یارانش این هزینه را با جان و دل پذیرفتند. و حالا ما وارث اسلام محمدی هستیم. جوانان و مردم باید تاریخ اسلام را بطور اجمال بدانند. تا به قدرت و عظمت آن پی ببرند. این اسلام عزیز که امروز در سراسر دنیا حرف دارد. و از عدالت و مهرجویی حرف می زند. آسان در روی کره خاکی بوجود نیامده است.
رسالت پیامبری
خداوند تبارک و تعالی به محمدبن عبداله (ص) رسالت اعلام و ترویج آن را داده و الحق که وی نیز با کمال فروتنی بویژه اخلاق حسنه این کار را انجام داد. بی جهت نیست که پیامبر (ص) می فرماید: من برای اصلاح اخلاق آمده ام چون او می دانست دوران قبل از اسلام در تاریکی و فساد اخلاق و اخلاق بی عدالتی غوطه ور است. و او درس اخلاق حسنه را از هر جهت به بشریت آموخت. احسنت و درود بر او. به هر حال برگردیم به اصل موضوع، می گویند تمامی انبیاء گرام در سن ۴۰ سالگی به رسالت رسیده اند سن ۴۰ سالگی سنی مقدس و معقول است.
چون انسان در این سن عقلش کامل می شود. در سفری که چندی پیش به کشور لبنان داشتم، متوجه شده که ما رونی ها که اکثریت بزرگی در این کشور را تشکیل می دهند، انسان ها را تا سن ۴۰ سال معصوم می دانند و آنان معتقدند اگر انسان از سن ۴۰ به بالا دچار گناهی شد باید مورد مواخذه قرار گیرد و قبل از ۴۰ سالگی از مواخذه و گناه معاف است. بهرحال سن ۴۰ سالگی سن پختگی و عاقلی است. حضرت رسول(ص) قبل از رسالت خود علاقه خاصی به کوهنوردی و بویژه رفتن به غار حرا داشت. و معنای حرا یعنی بسیار گرم. و حضرت بویژه در ماه مبارک رمضان در غار حرا به اعتکاف و خلوت می پرداخت. بعدها می گفت من در سکوت و خلوت خویش در غار حرا به خلقت انسان ها و دنیا فکر می کردم. بطور یقین در آن سال ها این پیامبر نازنین و رحمت با خالق خویش در راز و نیاز بوده است. قبلا نوشتم که حضرت می فرمود: من برای اصلاح اخلاق مبعوث شده ام.
بنابراین وی از زمانه و بویژه از دست مردم جاهل و نادان مکه رنج می برد. و برای اصلاح آنان تفکر می کرد. حضرت رسول (ص) که به دلیل درست کرداری و درست اندیشی اعتماد مردم مکه بویژه بازرگانان آن دیار را جلب کرده بود در بین مردم به محمد امین معروف شد.
و بالاخره در ۲۷ رجب اولین آیات الهی به دست حضرت جبرائیل بر محمد نازنین پیامبر بزرگ اسلام نازل شد. که این کوه مقدس را جبل القرآن نیز می گویند. چون اولین آیه قرآن و وحی الهی در آن نازل شده است.
همچنین این کوه به جبل الاسلام نیز شهرت دارد. چون اولین دستورات و فرامین الهی درباره تشکیل دین مبین اسلام در این کوه عظیم داده شد. بعضی ها نام این کوه را جبل النور هم می گویند. و دلیل آن را نازل شدن نور خداوندی بر رخسار مبارک پیامبر(ص) می دانند. بهرحال حضرت جبرائیل آیه آورد و حضرت محمد(ص) گفت:
نمی توانم بخوانم!!! و تکرار شد و پیامبر مبعوث و آیه را قرائت کرد. سپس آشفته و مضطرب به خانه آمد. خدیجه از او پرسید یا حضرت شما را چه می شود؟ و پیامبر(ص) در پاسخ گفت: سردم است و من حامل رسالتی بزرگ هستم که قادر توانا و خدای مهربان آن را به عهده من گذاشته است.
حضرت این رسالت را نبوت نامید. حضرت خدیجه از این خبر بسیار شادمان شده و او را تشویق و دلداری داد. و برایش بستر فراهم کرده و او را با مهربانی خوابانیده و به او جوشانده خورانید تا از حالت اضطراب بدر آید. پیوسته حضرت را تشویق و او را شایسته و لایق نبوت می دانست. حضرت خدیجه کبری در کنار بالین رسول اله(ص) نشست و گفت: آنچه همه منتظر بودیم امروز به وقوع پیوست و ای محمد تو می توانی که این مردم و جامعه نادان را به سوی کمال و آنچه خداوند تبارک و تعالی می خواهد رهنمون سازی بنابراین امروز روز بزرگی است و تو برگزیده خداوند برای انجام ادای او هستی و من می دانم که تو توانائی انجام رسالت خداوند را داری.
حضرت رسول در تمام مدت به سخنان خدیجه کبری گوش می داد و از این که بانوی باوفا او را دلداری می داد لذت می برد و از خداوند قادر سپاسگزاری می کرد. حضرت رسول(ص) فرمود: ای خدیجه نمی دانی که این کوه حرا با ارتفاع ۶۸۰ متری را چگونه پائین آمدم. حضرت پیوسته احساس سرما می کرد که بار دیگر آیه نازل شد که قم یعنی بلند شو و رسالت را انجام بده.
ادامه دارد… منبع : عصراوز
احمدخضری: دبیرهیات امنای دانشگاه آزاداسلامی اوز
لینک کوتاه:
دیدگاه بگذارید
لطف کنید این مطلب را پشت سرهم درسایت قرار بدهید
عکسهابسیارجذاب دیدنی هستند حرفه ی گرفته شده اند
هم مطلب خوب است هم عکسها مخصوصآ عکس صفحه اول
احسن دست شما ونویسنده درد نکند خوا هشنا تمام مطالب را چاپ کن ما باید این مطالب خوب را پخش کنیم
جزا کلا خیر پدر مادرتان دربهشت خیلی خوب مطلبی است
اگر می شود این یاد داشت ها را به صورت کتاب چا پ شود
چاپ این سلسله مقالات بزبان ساده کمک مفیدی به همه بخصوص جوانان خواهدبود