۱۲سال قبل در چنین روزی به نقل از پیام دانش: اولین درخواست و تظاهرات جوانان اوز در سال ۱۳۲۲ برای تاسیس شهرداری
اولین درخواست و تظاهرات جوانان اوز، در سال ۱۳۲۲ برای تاسیس شهرداری
تهران – محمد امین خضری
در یکی از روزهای تیرماه سال ۱۳۳۲ که امتحان سال دوم دانشسرای مقدماتی شیراز را گذرانده و برای سپری کردن تعطیلات تابستانی به اوز آمده بودم از سابات واقع در جنوب مسجد دهپاشی (کنار منزل حاج هاشم میرحاجی) می گذاشتم که دیدم شماری از ریش سفیدان محل از جمله آقایان مرحومان عبداله یزدانی، کرامتی، دکتر محمدرفیع صدیقی دندانساز در آن سابات نشسته و صحبت می کردند. عرض ادب کرده و سلام کردم و گذشتم. اما هنوز از سابات بیرون نیامده مرحوم یزدانی مرا صدا زد و گله کرد که شما تحصیل کرده ها در کارهای اجتماعی شرکت نمی کنید چون ما که هر چه مکاتبه می کنیم که اجازه تاسیس شهرداری را در اوز بدهند گوش شنوائی نیست پس لااقل شما دست به کار شوید شاید حرف شما را قبول کنند چشمی گفتم و به راهم ادامه داده در فکر فرو رفتم که چه باید کرد؟
با دوستانی چون محمدشریف و محمد صدیق صحبت کرده قرار گذاشتیم آگهی هائی به در و دیوار بچسبانیم و جوانان را دعوت کنیم که در یک روز مشخص گردهم آئیم و به تلگرافخانه برویم و درخواست بدهیم. پس از چند اطلاعیه که منتشر کردیم سرانجام روزی را که اتفاقاً آن روز ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲بود. قرار گذاشتیم همه در همان محل سابات جمع شویم البته هنوز در آن روزها ۲۵ مرداد روز خاصی نبود ولی بعداً بصورت روز تاریخی رفتن شاه به بغداد و سپس کودتای معروف ۲۸ مرداد اتفاق افتاد.
پس از بهم پیوستن حدود ۳۰ نفر در روز موعود در سابات قصد بیان سخنرانی مختصری داشتیم که متوجه شدیم همایون بحرانی برادر کوچک محمد بحرانی رئیس مخابرات وقت سررسید و رشته کلام را به دست گرفت و درباره ی اتحاد و اهمیت آن چند دقیقه ای صحبت کرد پس متن تلگرافی را که قرار بود مخابره کنیم قرائت شده و امضاء کردیم. به طرف اداره ی مخابرات که در کوچه معروف به حمام دیو قرار داشت راه افتادیم. در دهلیز اداره مخابرات عبداله شافعی در حالیکه روزنامه ای در دست داشت به ما ملحق شد و خبر فرارشاه را داد. در همانجا وی عکس شاه را از روزنامه برید و عکس مصدق را به جای آن چسباند. بالاخره تلگراف مخابره کردیم و با دادن چند شعار از آنجا خارج شدیم. در شهریور ماه همان سال برای تعیین محل خدمت به اداره ی کل آموزش و پرورش استان که در آن زمان اداره ی کل فرهنگ فارس نامیده می شد رفتم.
دیدگاه بگذارید