زبان ما، اچمی، لاری، لارستانی یا .. به نقل از مربوطی کهنه
احمد خضری: اخیراً در فضای مجازی درباره نام زبان منطقه بحث های داغ در گرفته است. گرچه در باره این موضوع ، اینگونه بحث ها وجود داشته و باز هم خواهد داشت، اما بحث اخیر از آنجا شروع شد که در تاریخ ۲ فروردین ۹۹ در مسابقه ایران که از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد از زبان مردم شهرستان خنج استان فارس به نام زبان اَچُمی نام برده شد. این موضوع موجب اعتراض دکتر جعفرپور نماینده مردم شهرستان های لارستان، خنج، گراش و اوز گردید که نامبرده طی نامه ای به رئیس سازمان صدا و سیما اعلام کرد که زبان مردم جنوب فارس از جمله شهرستان خنج “زبان لاری” است. این اعتراض رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس واکنش های بسیاری را به ویژه در شهر خنج به وجود آورد و اکثر واکنش کنندگان با زبان اچمی موافق و به شدت با زبان لاری مخالفت کردند.
لذا در این مورد اطلاعاتی در مورد زبان و گویش مردم منطقه نوشته می شود:
مردم شهرستان های لارستان، خنج، گراش و اوز و … با زبانی صحبت می کنند که این زبان قواعد و دستورات و ویژگی یک زبان را داراست. زبان مورد بحث ما، به جا مانده از زبان فارسی میانه یا پارسی پهلوی است که بیشتر در دوره ساسانیان از آن استفاده می شده است و می توان گفت که یکی از ۷ ریشه اصلی زبان فارسی کنونی است. بدیهی است که عمده گویش های این زبان مربوط به ایالت ایراهستان قدیم بوده است. ایراهستان سرزمینی به موازات ساحل از بندر کنگان تا گاوبندی بوده ،که مردمان آن با رشادت از ورود بیگانگان و مهاجمان دریائی به کشور جلوگیری می کردند. «ایراه» واژه پهلوی به معنی ساحل و پسکرانه است و مقابل آن کلمه زیراه به معناى دریاست. مورخان و جغرافی دانان تا قرن ۶ هجری قمری نواحی پس کرانه خلیج فارس یعنی از بندر سیراف تا بندر عباس را ایراهستان مینامیدند. بنابراین شهرستانهای کنونی عسلویه، کنگان، پارسیان، لامرد، مهر، خنج، اوز، گراش، لارستان، بستک، بندر خمیر، بندر عباس ،بندر لنگه و… در محدوده ایراهستان (پس کرانه خلیج فارس) قرار داشتند.
مهندس منوچهر عابدی راد مورخ محترم از قول دکتر محمد باقر وثوقی از پادشاهی میلادیان در این سرزمین به قبل از اسلام اشاره کرده است.
به هر حال زبان مورد بحث ما تاکنون به اَچُمی، لارستانی، لاری، خودمونی معروف و گروههای مختلف آن را با نامهای مورد تایید خویش به کار میبرند. در حال حاضر مردم جنوب استان فارس، استان هرمزگان و شرق استان بوشهر و مهاجران ایرانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس با این زبان صحبت می کنند. بنابراین محدوده جغرافیایی این زبان فراتر از شهر لار و حتی شهرستان لارستان، گراش، خنج و اوز است. متخصصان و اساتید زبان می گویند در اصل زبان همان زبان پارسی میانه یا پارسی پهلوی است. و این زبان در حقیقت یک گویش محسوب می شود. اما چون دارای قواعد و دستور یک زبان است آن را زبان محسوب می کنند و همین زبان نیز گویش های متفاوت دارد که بیشتر این تفاوتها در تلفظ واژگان است البته بعضی از تفاوت لهجه ها مربوط به واژگان است که مردم هر منطقه تحت تاثیر کشورهای دیگر صحبت میکنند که بیشترین تاثیر ها از زبان های هندی، انگلیسی، پرتغالی و عربی است.
دلیل آن هم مراودات گسترده مردم این نقاط با کشورهای یاد شده است. مهمترین گویش های زبان مورد نظر را متخصصان فن، لاری، گراشی، اوزی، فیشوری، خنجی، بیخه ای، بستکی و کمزاری می دانند. به هرحال ضمن احترام به عقاید و باورهای مردم هر دیار به طور اجمال به بررسی اسامی این زبان می پردازیم.
۱-اَچُمی: به نظر میرسد که این واژه نمیتواند معرف یک زبان اصیل و مهم باشد. کلمه اچم (از مصدر چده به معنی رفتن) حتی در گویش های مردم منطقه نیز همین کلمه اَچُم متفاوت است. مثلاً در شهرستان اوز آن را ” اچام “تلفظ میکنند و ….آیا بهتر نیست واژه ای انتخاب شود که تمام ویژگی های زیبای زبان، مردم و مناطق را نمایان سازد. البته در ویکی پدیای فارسی، انگلیسی، کاتالان ترکی و عربی نام این زبان را اچومی ذکر کردهاند. به هرحال اچمی یکی از نامهای این زبان است و عده ای نیز از جمله بومیان و غیر بومیان سخت طرفدار آن هستند.
۲- لاری: نامیدن این زبان به لاری بیشتر توسط شهروندان شهر لار توصیه میشود. منوچهر عابدی راد می گوید «چون لار یک قوم است پس زبان هم باید لاری اطلاق شود.» استادمحمد باقر وثوقی نیز در کتاب لار شهری به رنگ خاک سعی میکند زبان را لاری بنامد. کریم کشاورز در کتاب هزار ساله نثرفارسى(ص۲۱)) نیز زبان لاری را به کار برده است. واقعیت این است که عده بسیارى از مردم نواحی جنوب فارس، هرمزگان و بوشهر با نامیدن این زبان به لاری موافق نیستند.
۳- لارستانی: لطفعلی خنجی، احمد اقتداری و یلنا مالچانوای روسی و بیشتر نویسندگان محلی که مخالف نامیدن زبان به لاری و اچمی هستند به ناچار نام لارستانی که گستره بیشتری از نظر جغرافیایی دارد، به کار بردهاند.
۴- خودمونی: در آثار و مستندات تاریخی و تالیفات نویسندگان داخلی و خارجی از جمله کوجی کاکیوکا، مالچانوا، مینورسکی و پرودزاکتور شروو از محققان معتبر زبان و گویش هاى ایرانى بطور کلی برای این زبان واژه خودمونی به کار برده نشده است.
۵- ایراهستانی: درباره گستره جغرافیایی ایراهستان در گذشته به طور اختصار توضیح داده شد. ولی در هیچ جا نیز نامی از زبان ایراهستانی برده نشده است اما تفکر و تفحص لازم است.
۶- حالا قضاوت و اظهارنظر به عهده خوانندگان عزیز است. در این باره نباید احساسات، تعصب و غیره باعث شود تا در نامگذاری این زبان کهن تصمیمگیری شود. برای اینکه به این جدل همیشگی پایان داده شود پیشنهاد میشود که بزرگان و متخصصان فن با توجه به سابقه و قدمت این زبان اصیل یک نام که مورد پذیرش تقریباً همگان باشد از بین اسامی نامبرده شده بالا یا واژه جدید تعیین گردد.
مدیرمسئول پسین اوز
منابع و ماخذ: نزد نویسنده وجود دارد.
لینک کوتاه:
خدارا شکر یکى هم از شهرستان اوز در باره زبان ما مطلب در خورى نوشت