نقش فرهنگ در توسعهی شهرها
.
احمد خضری: مدیر مسئول دو هفته نامه پسین اوز
به نظر میرسد در زبان فارسی، هیچ کلمهای به اندازهی فرهنگ مفهوم وسیع و گران مایه نداشته باشد.
برای کسب فرهنگ بسیاری معتقدند که هم باید بستر وراثت مساعد باشد و هم تربیت اجتماعی لازم است.
به طور کلی، فرهنگ به معنای خاص به سرمایهی معنوی یک قوم میگویند که آثار ادبی، هنری و فکری را در برگرفته و در چگونگی رفتار افراد تاثیرگذار است. یعنی همه آنچه از درون سرچشمه میگیرند مسلما در برون هم ظاهر میشوند و موجب سازگاری میشود.
حال این سازندگی برونی اگر احتیاجات مادی و جسمانی جامعه را برآورده سازد به آن تمدن میگویند. البته با همهی پیوستگی که بین فرهنگ و تمدن وجود دارد میتوان دو تفاوت عمده در آن ها مشاهده کرد. نخست اینکه تمدن بیشتر جنبهی علمی و عینی داشته و فرهنگ هم بیشتر جنبهی ذهنی و معنوی دارد. با این حساب هنر، فلسفه، حکمت، ادبیات و اعتقادات مذهبی و غیر مذهبی را در قلمرو فرهنگ و آنچه ناظر برطرف شدن احتیاجات مادی انسان در جامعه باشد تمدن می گوییم.
برای روشن شدن موضوع مثالی میزنیم:
-
انسان از چوب درخت کشتی میسازد و از معدن، فلز استخراج میکند و آن را برای ساخت ابزار به کار میبرد. به این عمل تمدن میگوییم.
-
همین انسان میکوشد در ساخت کشتی، سبک و روشی خاص به کار ببرد تا آن را زیبا بسازد و یا مطابق ذوق، سلیقه و پسند مردم آن جامعه بسازد. به این نحوه عمل، فرهنگ میگوییم.
خوب بهتر و بیشتر میتوان در این باره به بحث پرداخت. با خشت، گل، آجر، آهن، چوب، سیمان، آب، گچ و غیره اقدام به ساخت خانه میکنیم.
این تمدن است. ولی این خانه را با نقشههای متفاوت و مطابق با طبیعت منطقه و سلایق مردم میسازیم. به طور مثال، خانه را دو طبقهی دوبلکس، ویلایی یا آپارتمانی میسازیم که از این رو وارد قلمرو فرهنگ میشویم.
خلاصهی کلام آن که تمدن بیشتر جنبهی اجتماعی دارد و فرهنگ جنبهی فردی، تمدن تامین کنندهی پیشرفت انسان در جامعه است و فرهنگ ناظر به تکامل فردی انسان است. با این اوصاف ممکن است جامعهی متمدن باشد ولی فرهنگ در پایینترین درجه قرار گیرد. بحث ما این نتیجه را دارد که مفهوم فرهنگ وسیعتر و قدیمتر از تمدن است.بشر قبل از اینکه به شهر نشینی روی آورد و متمدن شود دارای نوعی فرهنگ بوده است. حالا این پرسش مطرح میشود که آیا تمدن بدون فرهنگ وجود دارد؟ آیا فرهنگ بدون تمدن هم داریم؟ مسلما جواب مثبت است چون از فرهنگ مفهوم عام مطرح میشود و آن آداب و رسوم، قصه، ترانه، رقص، موسیقی، کارهای دستی، اعتقادات و غیره است. با این مقدمه به فرهنگ و تمدن شهر اوز بپردازیم. در استان فارس شهر اوز به شهر فرهنگی مشهور است. چرا چنین است؟ بهتر است با هم مروری بر این موضوع داشته باشیم. شهر در معنای حقیقی خود محل زندگی جامعه شهری است. شهر به واسطهی آدمهای آفرینندهی آن در ارتباط مستقیم با فرهنگ، ارزشها، اعتقادات و ویژگیهای اجتماعی مردمان یک سرزمین شکل گرفته و معنا یافته است. همانطوری که گفتیم فرهنگ پیشرفتهای معنوی و فکری یک قوم در طول تاریخ است. آنچه یک شهر را از دیگر شهرها متمایز میسازد، فرهنگهای حاکم بر آن شهر است. بهتر است بگوییم بعضی از شهرها فرهنگی هستند و بعضی فرهنگ شهری دارند. شهر فرهنگی شامل تمدن و فرهنگ دیرین و دیرپاست. خصوصیات و عناصر فرهنگی را در خود جای داده است. فرهنگ شهری نیز با منابع فرهنگی مانند آثار تاریخی، خرده فرهنگها، صنایع دستی، آداب و رسوم، فولکور اعتبار یافته و سبب توسعهی اجتماعی و سیاسی میشود. شهر فرهنگی به حفظ و انسجام اجتماعی و فرهنگی شهر کمک میکند. میزان مشارکت مردم در تمام امور را بالا میبرد. فرهنگ شهری زمانی نهادینه میشود که شهروندان به حقوق شهروندی خود و دیگران آشنا باشند و به آن احترام بگذارند. با این اوصاف فرهنگ شهری باید با فرهنگ یک قوم بتواند توسعه را در آن شهر به وجود آورد. شهر اوز واقعا یک شهر فرهنگی است و تمدن نیز در آن به چشم میخورد. اما فرهنگ شهری با فرهنگ مردم ادغام نشده چون باید فرهنگ شهری را آموزش داد زیرا شهر نمیتواند شهر و فرهنگی باقی بماند مگر آنکه مدیریت شهری بر عناصر فرهنگی آن شهر مدیریت کند و آن را به سرمایهای فرهنگی تبدیل سازد.
یک شهر فرهنگی با مردم فرهنگی دارای مطالبات زیادی است که میطلبد آنها را رده بندی کرد و باید مدیریت انسجام و فرهنگی تعامل داشت و پیاده کردن نظام شهری نیازمند مدیریت قوی و عقلانی است. شهروندان باید به هم اعتماد کنند و مردم نیز به مدیریت واحد شهری اعتماد کنند و برنامهریزی از دیگر اقداماتی است که شهر فرهنگی را به فرهنگ شهری تبدیل میکند. در حال حاضر توانستهایم در توسعهی فرهنگی، ورزشی و اجتماعی موفق شویم. شهر خلاق در کتابخوانی کشور هستیم. چند بار به مرحلهی نهایی پایتخت کتاب رسیدهایم. دارای چندین کتابخانه ثابت و سیار و ایستگاه کتابخوانی، ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانهی فرهنگ، موزهی مردم شناسی، نشریات قوی، انجمنهای فرهنگی، سینمای مدرن و موفقیتهای ورزشی هستیم. خلاصه اینکه در زمینهی ادب، فرهنگ، ورزش و هنر پیشرو بوده و هستیم. ولی فرهنگ شهری نتوانسته با فرهنگ غنی ما را به سر منزل مقصود برساند. چون ما باید توسعه یابیم و توسعه تنها به فرهنگ ختم نمیشود. توسعه زمانی به حد کامل میرسد که در امور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باشد.
منبع: شماره نهم فصل نامه با پیام دانش اوز
لینک کوتاه:
جناب آقای خضری دستتان درد نکنه بخاطر نگارش مطلبی تاریخی خواستم عرض کنم مطلب پشکراریه خلیج فارس مطلبی جذاب که اندنی است
نقش. اقتصاد. در توسعه. شهرها. حرف. اول. واخر. را می زند. نگاهی. به. شهرهای. لار. گراش. خنج. لامرد. و…… ابن. قضیه. را به خوبی. روشن. میکند. اما. اوز. که. معروف. به. شهر. فرهنگی. است. را ببینید درتمام عرصه های. اجتماعی. وتوسعه. وابادانی. بخاطر. نداشتن. رونق. اقتصادی. از همه. مناطق. مجاور. عقب. افتاده. است. بردار. جان. این. همه. بر. طبل. فرهنگی. بودن شهر. اوز. نکوبیم. که. تا کنون. نتیجه ای. نگرفته. ایم
جناب خضری امروره همه میدانند که اقتصاد یک شهر ورونق اقتصادی وفعالیت های تجاری وصنعتی زیر بنای پیشرفت وتوسعه یک جامعه وسبب ماندگاری مردم ونسل جوان یک شهر میشود وکارهای فرهنگی وگرفتن مراسمها و…..کارهای رو بنایی است که متاسفانه شهر ما ومسولین اوز از مساله اقتصاد شهر غافل شده اند وبیشتر به امورات فرهنگی میپردازند واین باعث عقب ماندن اوز از شهرهای مجاور شده است وکاملا هم واصح است اصولا فرهنگ در جوامعی برای توسعه موثر واقع میشود که چرخ اقتصاد وصنعت وتجارت انجا در حرکت باشد وگرنه داشتن چند کتابخانه وموزه وخانه فرهنگ و……..که انهم به همت خیران وفعالان… ادامه »
پرداختن بیش از حد به مسائل فرهنگی باعث شده که جوانان اوزی در زمینه فنی و حرفه ای علاقمند نشوند و اکنون در این زمینه اوز با کمبود نیروی انسانی فنی مواجه بوده و در زمینه های مختلف فنی و حرفه های گوناگون افرادی تربیت نشوند و با هیچگونه حرفه ای آشنائی نداشته باشند
کلید حل کلیه. مشکلات. اوز. ارتقای. سیاسی. اوز به. سطح شهرستان. است درشرایطی که درایران بودجه. وامکانات وبرنامه. ریزی. را به. سطوح. شهرستان. تعلق. میگیرد نباید انتظار. داشته. باشبم بخش. بزرگ. اوز که. درحد. وقواره یک سهرستان است. بتوان. با. بودجه غیر مشخص. یک بخش. اداره. شود نگاهی. به شهرهای. گراش. بستک. خنج. وخمیر. پس از شهرستان شدن. این. واقیت. را برای ما. روشن میکند بنابر این ما. اوزیها. باید بکدست. ویکصدا پیگیر جدی. ارتقای. سیاسی. اوز. باشیم. تا درسایه. ان. توسعه. اجتماعی. اقتصادی. وتوسعه. فرهنگی. هم. فراهم. شود
اگر اوز فردا اعلام کنند که ارتقا یافته است اما پرسنل فنی و اداری لازم بومی نداشته باشد اوز تبدیل به محلی برای جذب نیروهای غیر بومی میشود و افراد بومی فارع التحصیل باز بیکار خواهند ماند و برای افراد غیر بومی باز باید افراد خیر منازل مسکونی و خوابگاه مجانی درست کنند . باید ارتقای سیاسی اوز همراه با توسعه نیروی انسانی بومی اوزی باشد در غیر اینصورت بافت و ترکیب جمعیتی اوز بهم میخورد و اوزی های بومی مایوس و مهاجرت میکنند.
وقتی اوز شهرستان شود در همه زمینه ها بودجه وامکانات داده میشود که علاوه بر نیروهای خارج از اوز بخشی از نیروهای بومی هم مشعول میشوند ومعازه ها وکارگاهها ومراکز تجاری هم رونق میگیرند کار که فقط در اداره ها نیست الان فعاینهای اقتصادی که در بستک خنج وخمیر ایجاد شده است رونق به کسب وکار مردم داده است وکلی مردم بومی سود میبرند نباید به بهانه نیروی عیر بومی ادارات تز شهرستان شدن اوز بترسیم هرکس وهر شهری پیشرفت میخواهد باید با تمام مردم منطقه وایران در تعامل باشند نگاهی به شهرستانها نشان از وجود همه گونه افراد در… ادامه »