وقتی که مغزها دست نمی خورند !
.
دکتر ناصر یادگار فرد:
مغز یک روبات نیست که فقط مسئولیت یک سری کارهای مکانیکی مانند راه رفتن، گوش دادن، دیدن، حرکات دست و … را به عهده داشته باشد،در مغز انسان،میلیاردها سلول عصبی یا همان نرون ها در حال ارتباط و ارسال و دریافت داده هاست و میلیون ها بار در طول شبانه روز داده ها را پردازش می کنند تا آنها به اطلاعات تبدیل شوند و ما را از رویدادهایی که در حال وقوع هستند آگاه نماید .هوشمندی مغز انسان یک مزیت برای اوست تا برخلاف دیگر جانداران که صرفا مصرف کننده هستند،خالق هم باشند، خالق پدیده های جدید ،پدیده هایی که به انسانکمک کند تا راحتتر و با دقت بیشتر بر مشکلات موجود چیره شود.
حال ما می توانیم از این هوشمندی بهره ببریم و با مطالعه و بکار گرفتن آن ، آن را فعال سازیم تا خالق پدیده های جدید باشیم ، می توانیم هم به همان وظیفه مکانیکی اش بسنده کنیم و بجای دانش اندوزی و بهره از آن، آن را تبدیل به ماشینی نماییم که بخاطر ترس از آسیب دیدن آن همیشه در حال پارک است و با گذشت زمان در حال فرسودگی و استهلاک.
مغز برای اینست که آن را بکار بیندازیم و ذهن را فعال نماییم و چیز جدیدی را خلق کنیم، خلق بهترین و لذت بخش ترین واژه ایست که پیامدهای مثبت مادی و معنوی بیشتری را با خود بدنبال دارد، اما در عصر پر از آشوب امروزی که برای زیستنِ بهتر نیازمند استفاده بهتر از مغز هستیم تا بر پدیده های مشکل آفرین فایق آییم، براستی چرا ما انسانها از مغز خود آنچنان که باید و شاید استفاده نمی نماییم ؟!
بیشتر ما انسان ها به مغز خود دست نمی زنیم تا به زحمت نیفتد و خسته نشود و فقط همان کارهای روتین و تکرای را برایمان انجام دهد.
💡مثلا چون به دانش تغذیه واقف نیستیم هیچ تغییری در غذاهای مرسوم خود ایجاد نمی کنیم و بنابراین تلاش نمی نماییم تا مضرات غذاهای با شکل و شمایل و ظواهر فریبنده امروزی که به بدن و طبیعت آسیب می رساند را کاهش دهیم.
💡در هنگام تفریح، فقط به فکر این هستیم که در آن مدت زمان چگونه به فجیع ترین شکل از طبیعت لذت ببریم ولی راجع به اینکه چگونه باید به طبیعت هم منفعت برسانیم اصلا فکر نمی کنیم!
💡عبادت ما صرفا بخاطر ترس از جهنم است و اینکه خداوند در این دنیا فقط به خودمان امکانات مادی بیشتر و رفاه و آسایش بیشتر بدهد اما لحظه ای به ایننمی اندیشیم که چرا سایر مردم در فقر و فلاکت زندگی می کنند و در این رابطه با خدای خود سخن نمی گوییم.
💡در کار حرفه ای خود، کمی به این نمی اندیشیم که چگونه می توان کار خود را بگونه ای بهتر و با کیفیت تر انجام داد بطوریکه این همه تقلب، تورم و هزینه اضافی روی دست مشتری نگذاریم؟ و فقط در این عالم سیر می کنیم که نرخ ها اگر باز هم بالاتر و بالاتر برود از آنچه دارم منفعت مادی بیشتری نصیبم خواهد شد، یعنی تمام کاینات باید دست به دست هم بدهند تا فقط خودم به قله ی برتری برسم.
💡در کارهای انفرادی توانایی های خود را یک تنه بکار می بریم و مانند مرغ تخم طلا ، دوست داریم از مرغ خود تخم های بیشتری بدست بیاوریم و تا حد کشتنش از آن کار می کشیم! تا به افتخارات خود بیفزاییم ،اما حاضر نیستیم کمی بیندیشیم که ارزش افتخارات جمعی برای یک ملت بمراتب بالاتر از ارزش های انفرادیست!
💡وقتی می خواهیم کاندید یک پست شویم همه انرژیِ ذهنمان را در نکته ای متمرکز می کنیم که همانا برای خودم! دارای سودآوریست! و کمی به ایننکته نمی اندیشیم که برنامه هایمان برای رفع معضلات چیست و چگونه باید آنها را به انجام برسانیم و غافل هستیم از اینموضوع که بالاخره مردم روزی از خروجی اعمالمان در خواهند یافت که تلاشمان برای دیگران نیست!
موفقیت های شخصی در هر پستی بالاخص پست های انتخابی زمانی ارزشمند و افتخار آفرین است که آثار آن موفقیت ها در زندگی دیگران هم قابل مشاهده باشد!
💡در باب قضاوت، بجای کمی تفکر فورا زبان ها باز می شود و به راحتی در مورد دیگران به قضاوت می نشینیم و برایمان اهمیتی ندارد که چنین قضاوت هایی ممکن است چه تاثیرهای مخربی بر حال دیگران داشته باشد!
💡عشق ها همان عشق های روی نقاب و آنچه معمول و مرسوم است به زندگیمان رخنه کرده است ،وبرای از دست ندادن این عشق ها هر خطری را بجان می خریم و جورِ هر هزینه ای را می کشیم و به اندازه اپسیلن هم در رفتارهای عاشقانه خود ،فکر را چاشنیِ آن نمی کنیم و فکر کردن را می گذاریم برای بعد از تخریب طرفین!
💡در مراسم تعزیه، فقط در غم و اندوه(آنهم عموما صوری)فرو می رویم و تاسف می خوریم تا بدین طریق احساس همدلی خود را نشان دهیم، ولی کمی نمی اندیشیم که قبل از فوت هممی توانستیم با او همدل باشیم!
💡در تحصیلات، فقط به محفوظات خود اضافه می کنیم و ذره ای به این فکر نمی کنیم که هر مطلب را باید با تعمق خواند و روی ابعاد مختلف آن اندیشید و بجای افزایش محفوظات، قدرت تولید فکر و تحلیل حالت های دیگر یک مسئله را بالا ببریم وبه توانمندی در تصمیمگیری و افزودن خرد کمک کنیم.
💡در هنگام رانندگی به معضلات ترافیکی، جاده ای، علایم، و نارسایی ها و آنچه خود باید درست انجام دهیم نمی اندیشیم و چاره جویی نمی کنیم تا آن را به کمک دیگران برای رفع مشکل همگان به کارببریم و یا درصورت نقص و قصور پلیس به او گوشزد نماییم ،بلکه به این می اندیشیمکه چگونه، هر چه سریعتر خود را (فقط خود را)از این مهلکه به هر صورت ممکن نجات دهیم!
💡در هنگام خرید به این نکتهتوجه نداریم که اگر به اندازه امروزمان خرید نماییم همه می توانند برای آن روزشان خرید کنند و ضمنا در ثبات قیمت ها نیز تاثیر خواهد گذاشت، اما همیشه همان رفتارهای نادرست را در پیش می گیریم که :
چونپول بیشتری دارم، بیشتر می خرم تا فردا خودم دچار مشکل نشوم ،دیگران مشکلشان به خودشان مربوط است!
💡و سرانجام به این نکته توجه نداریم(چونکمی نمی اندیشیم) که رفتار ما در خرید کالاها چقدر در افزایش یا کاهش قیمت ها موثر است، و زمانی که قیمت کالاهای لوکس و یا غیر ضرور افزایش می یابد نباید آنها را خرید.
در همه اینمواردی که گفته شد اندکی تفکر وجود ندارد و همه بر مبنای همان عادات ناپسندیست که تاکنون انجام می دادیم.
💡امیدوارم بتوانیم با کمی اندیشیدن و تغییر در رفتارهای مرسوم خود، روش های بهتری را برای زیستن در کنار هم بکار ببریم و زندگی را برای خود و همگان زیباتر و قشنگتر سازیم!
✒دکتر ناصر یادگارفرد
خرداد ماه ۹۸
لینک کوتاه:
سلام دورد به اقای یادگارفرد👏🏻🙏🌷🌴
من این. مطلب قبلا هم. در بک. نشریه دیده ام به نطر نمی رسد که با اعلام. وردیف. کردن. یکسری کارهای. خوب. وبدیهیات. ودنصیحت. ودعوت. کردن به. تفکر. واندیشه. نمی شود. کسی. را تغییر. داد رفتارهای. فردی. واجتماعی ما. که. ریشه. در شخصبت. ما. دارد. در طی. زندگی. در هر. انسان. نهادینه شده است که به سادگی هم. تغییر پذیر. نیستند و خلاصه شخصیت یکفرد تحت تاثیر. خانوده. وتعالیم. جامعه شکل. میگیرد. که. انها هم. به نظر نمی ریسد به این. سادگی. تغییر. پذیر. باشند. با تسکر
درود بر شما
امیدوارم هممون با مطالعه این مقاله ارزشمند به خودمون اجازه تجدید نظر وتفکر کنیم در مورد تصمیماتی که می گیریم
گامتون استوار
قلمتون توانا
با سلام و درود خدمت جناب آقای دکتر ناصر یادگار فرد.
ضمن سپاسگزاری از قلم زیبایتان درایت و توانایی شما در تجزیه و تحلیل مسائل روزمره و ….. قابل تقدیر و تحسین می باشد.
امید که در پناه خداوند بزرگ همواره موفق و موید باشید.
با سپاس
با درود معلم بومی در رابطه با صحبت هایتان لطفا با مدرک صحبت بفرمایید و بی جهت تفرمایید این مطالب در نشریه ای دیگری خوانده ام ، از شما که معلم هستید بعید است که اینچنین راحت مطلب دیگران را بجای نقد بدون هیچ مدرکی مورد اتهام قرار دهید،شما بعنوان یک معلم باید یاد بگیرید و به دانش آموزانتان یاد بدهید که برخوردتان با مطالب و هر گونه نقدی دارید بصورت علمی انجام دهید. در پایان لطفا نوشته ادعایی شما در یک نشریه دیگر را در همین صفحه منتشر کنید تا مخاطبین عزیز خود قضاوت نمایند . واین نکته را… ادامه »
از معلم محترم خواهش دارم مستندی که حاکی از چاپ این مقاله در جایی بوده عیناکامنت بگذارندتا من ودیگران موقع خواندن مقالات دقت بیشتری داشته باشیم
🔺 گروهای فضای مجازی ….. پیامی که در سایت اوز امروز به قلم دکتر یادگارفرد آمده است چند نقطه در مورد آن یادآور میشوم: همین فضای مجازی یک واقعیت اجتماعی است که همه افراد جامعه طبقات مختلف اجتماعی در آن جای دارد و خودش را در جامعه ودر دنیا تثبیت کرده است و نمیشود آن را انکار و یا ضعیف کرد والبته کارآمدی خیلی زیاد و قوی در اجتماع دارد. همان قدر که وقتی در هرم و کاریون آتش سوزی میشود طبیعت دوستان از طریق همین گروهای مجازی خبر دار میشوند و ۱۲۵ کیلومتر برای مهار و خاموش کردن… ادامه »
مسئولین محترم سایت محبوب پیام دانش که چون خود دانشگاه آزاد دردل مردم جا گرفتید درخواست دارم کمی دکتر وبدور از تعارفات ومحافظه کاری درباره شهر ومسئولین بنویسید تشکر
منطور معلم محترم که نگفته اند که کسی از نویسنده دیگری کپی برداری کرده است که انرا مستند ارایه کنند منظورمفهوم ومضمون مطلب است که به صورت کلی در بسیاری از انتشارات ومقالات مشابه به ان اشاره میشود وچیز بسیار جدیدی هم نیست اما درعمل با توجه به اینکه عادات ورفتارهای بک فرد به سادگی نمی توان دران تغیر ایجاد کرد ایشان نظرشان اعلام کردند وابن اظهار نظر کردن بسیار طبیعی است اینشالله که سو تفاهم رفع شده باشد